eitaa logo
🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
21.4هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
9 فایل
تبلیغات پربازده 👇💪🔥 https://eitaa.com/joinchat/4061725027C4a63c54783
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 قال علی (علیه السلام): ما من احد اودع قلباً سروراً الا و خلق الله له من ذلک السرور لطفا فاذا نزلت به نائبة جری الیها کالماء فی انحداره حتی یطردها عنه. امام علی (علیه السلام): هیچ کس دلی را شادمان نکرد مگر آن که خداوند از آن شادمانی لطفی بیافرید و هنگامی که مصیبتی به او رسید آن لطف، همچون آبی که در نشیب روان گردد به سوی آن مصیبت و گرفتاری سرازیر شود و آن از او دور گرداند. ☀️
❤️💜 فال احساسی ❤❤بين خودتون و عشقتون فروردین👫❤️ سعی کن فاصله ی عاطفیتونو كمتر کنی، دوستت داره و بهت توجه داره. اردیبهشت👫❤️ دوستت داره، بهت فکر میکنه و اين دوست داشتن دوطرفست، اگر مشکلی پیش اومده به واسطه ی شخصی حل میشه، نسبت بهت وفاداره. خرداد👫❤️ دوست داری حالشو بپرسی، بزودی یک تماس از طرفش خوشحالت میکنه و باهم دیدار دارید. تیر👫❤️ اگر ازش دوری بزودی خبری ازش بهت میرسه، دیدار دارید و این رابطه گرمتر میشه، با اینکه دلتنگی و بیقراری و دوری بینتونه. مرداد👫❤️ بینتون دلتنگی و بیقراری نسبت به هم هست ولی شخصی این وسط با حسادتش ممکنه مسئله و مشكلى براتون درست کنه. شهریور👫❤️ بهت پیشنهادی میده، ممکنه قصد ازدواج باهات داشته باشه ولی خانمی قصد دور كردنتونو داره و باعث ناراحتیتون میشه ولی موفقیت نداره. مهر👫❤️ بهت ابراز علاقه میکنه، دوست داره پیشنهاد ازدواج بهت بده ولی در حال حاضر تردید داره، باید بهش زمان بیشتری بدى. آبان👫❤️ دوست داری باهاش تماس بگیری ولی یه جورایى شک داری، فکر میکنی این رابطه یه طرفست ولی قلباً دوستت داره و بهت فکر میکنه. آذر👫❤️ دلتنگته و بیقرار دیدنته، دوست دارى حالشو بپرسی، بزودی با خبری از طرفش خوشحال میشی. دی👫❤️ مسائل کاری ممکنه از هم دورتون کرده باشه ولی قلباً دوستت داره و بهت فکر میکنه. بهمن👫❤️ دوستش داری و بهش فکر میکنی ولی محدودیت دیدار دارید و رابطه ای سرد، ولی دوست داره باهات یه جورایی آشتی کنه و دیدار داشته باشه. اسفند👫❤️ دوست داشتنتون دوطرفست ولی فکر میکنه شخص سومی هم هست که رقیبش محسوب میشه و از این موضوع ناراحته. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
سوال ۸۲۳🌸🍃 سلام نمی دونم چجوری مامانم را راضی کنم صورتم را تمیز... ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 21 ساله ) سلام نمی دونم چجوری مامانم را راضی کنم صورتم را تمیز کنم21ساله و دانشجو مشاور: خانم سعیده صفری باسلام خواهر عزیزم قبل از اینکه برای راضی کردن مادرتان تلاش کنید می خواهم بدانم چرا تصمیم به این کار گرفته اید؟ شرایطتتان را درک میکنم، به احتمال زیاد اکثر همکلاسی ها و هم دانشکده ای های شما صورتشان را تمیز کرده اند و حتی گاهی در قالب پیشنهاد یا سرزنش صحبت هایی در این زمینه با شما داشته اند. پس اگر تنها به این دلیل است توصیه می کنم ابتدا روی این مسئله کار کنید ، اگر نمی توانید در مقابل صحبت های دیگران تاب بیاورید و یا به این دلیل احساس کمبود و بی ارزشی می کنید، می خواهم بتوانید این احساس را کنترل کنید اما اگر نه می توانید بدون دغدغه در جمع دوستان و بستگان حاضر شوید و این تنها ارزشی است که دوست دارید برای ظاهر و زیبایی تان انجام دهید تلاش برای متقاعد کردن خانواده تان را ادامه دهید و نکات زیر را نیز در نظر بگیرید. اول اینکه افراد مشابه هم نیستند و من چون هیچ شناختی از ایشان ندارم نمی دانم چه راهی واقعا کارساز خواهد بود. اما توصیه می کنم مدتی فقط و فقط یک دختر خوب و مطیع باشید یا آن طور که مادرتان همیشه دوست دارد باشید، البته منظورم یک روز و دو روز نیست بلکه مدت طولانی تری، البته انتخاب با خود شماست ، می توانید هم این کار را انجام ندهید اما اگر می خواهید تاثیرگذاریتان روی مادرتان بیشتر باشد لازم است یک مدت به این شیوه رفتار کنید بدون آنکه سخنی از این موضوع به میان آورید ، پس از مدتی که احساس کردید رابطه با مادرتان مساعد است پیشنهاد خود را مطرح کنید اما بسیار مهم است که سه نکته را در نظر بگیرید، کی بگویید، چه بگویید و با چه لحنی بگویید، مطمئنا زمانی که خسته ، عصبانی و بی حوصله است حرفتان اثر خود را از دست می دهد یا اگر او را با جملاتی مثل اینکه شما دمده هستید، اصلا متوجه نمی شوید و ... مواجه کنید، جز مقاومت ایشان چیز دیگری نصیبتان نمی شود و با تکرار این موضوع و پاسخ نه شنیدن اتفاقا مادرتان بیشتر روی حرفشان باقی می مانند. پس در یک زمان مناسب موضوع را مطرح کنید ، بگویید دوست دارید رضایتش را همیشه داشته باشید و بدون و اجازه او کاری انجام نمی دهید و به ایشان اطمینان بدهید که در حدی که او اجازه بدهد تمیز می کنید نه بیشتر ، احتمالا با جلب اعتماد مادرتان و انجام کارهایی که خواستم به نتیجه دلخواه خواید رسید. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
❌🌸 ﻣﺮﺩ ﺷﺮﻭﺭ، ﭘﺪﺭﺯﻥ ﺳﺎﺑﻘﺶ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻣﺮﺩ ﮐﯿﻨﻪ‌ﺟﻮ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺯﻥ ﺳﺎﺑﻘﺶ ﺭﺍ ﻋﺎﻣﻞ ﺍﺻﻠﯽ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺘﻘﺎﻣﺠﻮﯾﯽ ﺳﻨﺎﺭﯾﻮﯼ ﺗﻠﺨﯽ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﻭ ﺍﺟﺮﺍ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻧﻮﺷﺖ: ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﻌﺒﻪ ﺩﻭﻡ ﺩﺍﺩﯾﺎﺭﯼ ﺩﺍﺩﺳﺮﺍﯼ ﺟﻨﺎﯾﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﺎﺿﯽ ﺳﻠﯿﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﺷﺪﻥ ﭘﺪﺭ ﭘﯿﺮﺷﺎﻥ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻧﺪ. «ﭘﺪﺭﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻩ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺗﻼﺵ‌ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺍﻭ ﺑﯽ‌ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.» ؛ ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺑﺎ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ - ﺷﺼﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻟﻪ - ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻗﻀﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﯾﺎﺯﺩﻫﻢ ﭘﻠﯿﺲ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ. ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻣﺮﺩ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻨﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺮﺩ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﭼﻨﺪﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﺧﺘﻼﻑ‌ﻫﺎﯼ ﺷﺪﯾﺪ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺩﻩ‌ﺍﺵ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﻫﻤﺴﺮ ﺳﺎﺑﻘﺶ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﺗﺠﺴﺲ‌ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﭘﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ: ﺳﺎﻋﺘﯽ ﻗﺒﻞ ﭘﺪﺭﻡ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺟﻤﺸﯿﺪ - ﻫﻤﺴﺮ ﺳﺎﺑﻘﻢ - ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺗﻠﻔﻦ ﻗﻄﻊ ﺷﺪ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﺸﻒ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻧﺦ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺩﯾﺎﺑﯽ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﺨﻔﯿﮕﺎﻩ ﻣﺘﻬﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺮﻕ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺷﺮﻭﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﮔﺮﻭﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺩﺭ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺧﻮﺩﺭﻭﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﺑﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺗﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺮﺩ ﻗﻮﯼ ﻫﯿﮑﻠﯽ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺟﻠﻮ ﻧﺸﺴﺖ. ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺳﺎﺑﻘﻢ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻋﻘﺐ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﻢ ﻫﺠﻮﻡ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺯﯾﺮ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﮐﺸﺎﻧﺪ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﺑﻌﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺯﯾﺮ ﺿﺮﺑﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻣﺸﺖ ﻭ ﻟﮕﺪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻢ «ﻣﺮﺩ» ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺿﺮﺏ ﻭ ﺷﺘﻢ ﺷﺪﯾﺪ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﯽ ﺣﺒﺲ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺘﻢ. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﺪﺳﺘﺎﻥ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺍﻧﺘﻘﺎﻣﺠﻮ ﻧﯿﺰ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻭ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺘﻬﻢ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ‌ﻫﺎ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﯽ‌ﻟﯿﺎﻗﺖ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺟﺪﺍ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﻣﺘﻬﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻗﺎﺿﯽ ﺳﻠﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻫﺎﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﯾﺎﺯﺩﻫﻢ ﭘﻠﯿﺲ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
🌱 مناظره امام رضا عليه السلام امام رضا عليه السلام به ابن رامين (فقيه )فرمود: ابن رامين ! آن وقت كه پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه خارج شد، كسى را جاى خود نگذاشت ؟ ابن رامين : چرا على را جاى خود گذاشت . امام رضا عليه السلام : پس چرا به اهل مدينه نفرمود خودتان كسى را انتخاب كنيد، چون انتخاب شما خطا نمى شود. ابن رامين : حضرت پيامبر چون نگران بود اختلاف و درگيرى در ميان مردم بيفتد. امام : خوب چه عيبى داشت ، اگر هم اختلافى رخ مى داد، هنگامى كه از مسافرت به مدينه بر مى گشت آن را اصلاح مى نمود. ابن رامين : البته عمل آن حضرت كه خود جانشين تعيين فرمود، با محكم كارى مناسب تر و منطقى تر بود. امام : بنابراين براى پس از مرگ خود نيز حتما كسى را جاى خود قرار داده است ؟ ابن رامين : نه ! امام : آيا مرگ پيامبر صلى الله عليه و آله از مسافرتش مهم تر نبود؟ سفر دنيا كوتاه است و سفر مرگ طولانى و ابدى . پس چگونه شد كه هنگام مرگ از اختلاف امت خاطر جمع بود - جانشين تعيين نكرد - اما در مسافرت چند روزه دنيا خاطر جمع نبود - جانشين تعيين كرد - با اين كه خود آن حضرت زنده بود و مى توانست اختلافات را اصلاح نمايد. ابن رامين در مقابل سخنان منطقى امام عليه السلام نتوانست حرفى بگويد و ساكت شد. ________________________ معجزه هاى پيامبران الهى متوكل عباسى خليفه وقت از هر راه ممكنى امام هادى را اذيت مى كرد، گاهى به بعضى از اطرافيان خود دستور مى داد كه پرسشهاى دشوار بكنند تا شايد او را مغلوب سازند. روزى به ابن سكيت (86) گفت : در حضور من ، سؤالهاى دشوارى از ابن الرضا (حضرت هادى ) بكن ! ابن سكيت هم از حضرت پرسيد: چرا خداوند موسى عليه السلام را با عصا و عيسى عليه السلام با شفا دادن كر، كور، پيس و زنده كردن مردگان و حضرت محمد صلى الله عليه و آله را با قرآن و شمشير به رسالت برانگيخت ؟ امام فرمود: خداوند موسى عليه السلام را در زمانى با عصا و يد بيضا فرستاد كه علم سحر در ميان مردم رونق داشت ، موسى نيز معجزاتى از همان نوع برايشان آورد تا بر سحرشان پيروز گردد. و عيسى عليه السلام را با شفا دادن كره ، كورها، پيسها و زنده كردن مردگان به رسالت برانگيخت كه در آن زمان مردم از لحاظ علم و طب نيرومند بودند و حضرت عيسى با اين معجزات بر آنها به اذن خدا غالب شد. و محمد صلى الله عليه و آله را در زمانى به قرآن و شمشير به پيامبرى مبعوث كرد كه عصر شعر و شمشير بود و پيامبر گرامى با قرآن تابناك و شمشير بران بر شعر و شمشير آنها پيروز گرديد. سپس ابن سكيت پرسيد: اكنون بر مردم حجت چيست ؟ امام فرمود: عقل انسان ، كه به وسيله آن ، كسى را كه به خدا دورغ مى بندد، مى توان شناخت و تكذيبش نمود.(87) همچنان كه راستگو را نيز به وسيله عقل مى توان شناخت 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ‌ ‌‹🦋‌🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
سوال ۸۲۴🌸🍃 باسلامبنده قبل ازدواجم متاسفانه رابطه ی دوستی با... ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، ۲۴ ساله ) باسلام بنده قبل ازدواجم متاسفانه رابطه ی دوستی با پسری داشتم که بعد از پشیمونی و توبه حدود دوماه بعدش نامزد شدم و الان یکسال و نیم هست که نامزد شدم نامزدم طلبه هستن و من رو حساب این باهاشون ازدواج کردم اما بعد ی مدت متوجه شدم ایشون خیلی اهل رعایت مسایل دینی نیستن و این خیلی منو اذیت میکنه و از نظر اخلاقی هم اگه تو بحثا شبیه خودشون رفتارنکنم باهام خوب هستن اما طرز حرف زدنشون منو خیلی اذیت میکنه و مودب نیستن و اینکه جایی که کار میکنن فضای مجازی هست و مبارزه با شبکه های ماهواره ایه،اما چون خانوم بی حجاب زیاد میبینن ناخودآگاه توقعشون از من خیلی زیادشده، من خیلی سعی میکنم پیششون آراسته باشم اما باز خیلی فایده نداره و حرفاشون اذیتم میکنه،من به ظاهرنشون نمیدم ولی قلبن واقعا دوسشون ندارم خواهش میکنم کمکم کنید مشاور: خانم سعیده صفری باسلام خواهر عزیزم می خواهم سؤالتان را با جزئیات بیشتر مجددا بپرسید ، در مورد کارهایی که ایشان انجام می دهند، تقاضاهایی که باعث شده شما نسبت به ایشان سرد شوید و حتی حرف هایی که می زنند بیشتر توضیح دهید. همچنین می خواهم بدانم خودتان تا به حال برای حل این مشکل چه کارهایی انجام داده اید؟ با همسرتان در مورد این موضوع صحبت کرده اید؟ یا خیر و چه واکنشی نشان داده اند. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
#داستان_زندگی 🌸🍃 یک ساعت بعد در اتاق باز شد و عرشیا وارد شد..بدون توجه به من که روم سمت پنجره بو
🌸🍃 .. تا دو تا خیابون پایین تر که یه پارک بود و یه سره دویدم که نکنه کسی بهم برسه ... وقتی رسیدم اونجا دیگه نمی تونستم نفس بکشم بس که دویده بودم .. هق هقم بند نمی اومد .. دیگه چیزی نداشتم بگم..قبول کردم که تمومه..ولی هنوزم مطمئن بودم عرشیا از اولش عاشق نبود..فقط نمی فهمیدم قصدش از این ازدواج چی بود ... وقتی اندازه سر سوزن بهم اعتماد نداشت و دوتا دلیل آبکی ای که داده بودن دستشو هر لحظه جلوی هرکی که می خواست می کوبید تو سرم...دستامو گذاشتم رو صورتم و همونجا رو چمنا نشستم..برام مهم نبود کسی ببینتم و با ترحم نگاهم کنه..فقط می خواستم خالی شم..انقدر گریه کردم که دیگه چشمام می سوخت و گلوم از شدت هق هقام درد می کرد.. به سختی از جام بلند شدمو مانتومو تکوندم .. رفتم سمت سرویس بهداشتی پارک تا صورتمو بشورم..چشمم که تو آینه به خودم افتاد وحشت کردم..چشمام پف داشت بدجور...از صورتم غم می بارید..خسته بودم و این تو صورتمم خودشو نشون می داد.. چند مشت آب سرد زدم به صورتم که پف چشمام بخوابه .. از دستشویی که اومدم بیرون باد سرد خورد به صورتم و لرز نشست تو بدنم.. دستامو دور بازو هام حلقه کردم و راه افتادم سمت خروجی پارک..خوشحال بودم که پیدام نکردن و تونستم یکم با خودم تنها باشم..نگاهی به ساعتم انداختم و فهمیدم خیلی بیشتر از یکم با خودم تنها بودم .. از پارک که اومدم بیرون گوشیم زنگ خورد..دستمو کردم تو جیب پالتومو درش آوردم .. نگاهی به صفحه ش کردم..بابا بود.محال بود جوابشو ندم !! - بله؟ - سلام ترنم..کجایی تو بابا ؟ جون به لبمون کردی - خدا نکنه ... معذرت می خوام - باشه اینبارو می بخشمت چون حق داشتی..حالا هم که خوبی خداروشکر..فقط هرجایی هستی خودتو برسون خونه ما بابا... تعجب کردم ولی قبل این که چیزی بگم بابا خداحافظی کرد و قطع کرد.. وا !! چه عجله ای بود ؟ ولی لبخند نشست روی لبم.. یعنی می خواست بگه خونه عرشیا نرم و این تو موقعیت من برام بهترین چیز بود !! ~~~~ همونجا دست بلند کردم برای اولین تاکسی ای که از جلوم داشت رد می شد..تا گفتم دربست وایساد ... آدرسو دادم ولو شدم رو صندلی ماشین تا وقتی که برسیم..چشمامو رو هم گذاشتم و سعی کردم به زندگیم فکر کنم که از این به بعد بی عرشیا می گذره..با همین فکر سریع اشکام سرازیر شد ... چرا نمی خواست بفهمه عاشقشم؟گناهم عاشقی بود؟آره..حالا فهمیدم گناه من عاشقی بود..عاشق بودم و عرشیا رو خواستم نه شهاب..اونم زندگیمو سوزوند ... با کینه ای که ازم به دل گرفته بود.. - خانوم رسیدیم کرایه رو حساب کردم و پیاده شدم .. نگاهی به ساختمون کردمو نفس عمیقی کشیدم تا بغضمو بدم پایین..دستامو کردم تو جیب مانتومو رفتم سمت در..زنگ رو که زدم بلافاصله در به صدای تقی از هم باز شد..از حیاط گذشتم و وارد ساختمون شدم..همون خونه ای که به قول ترانه راه پله بود همه اش... لبخند محوی نشست رو لبم..ترانه..چقدر اذیتش می کردم !! خیلی وقته ازش خبری ندارم..از خودمم بی خبرم و نمی دونم چقدر تکیده شده صورتم... - سلاممممم مامان جان با صدای مامان از فکر بیرون اومدم و چرخیدم سمتش..لبخند رو لبش بود ولی می دونستم لبخندش الکیه..با یه لبخند الکی تر از لبخند خودش رفتم طرفش و دستمو انداختم دور گردنش و بوسیدمش..تازه از سرشونه ش نگام افتاد به پشت سرش...تو پذیرایی همه وایساده بودن ما رو نگاه می کردن.. از آغوش مامان بیرون اومدم رفتم سمت پذیرایی..با همون لبخند مصنوعی !!! عرشیا و خانوادش ، ترلان و متین و بابا اونجا بودن..با همشون احوالپرسی کردم و به عرشیا که رسیدم به یه سلام سرسری و آهسته اکتفا کردم و رفتم نشستم کنار بابا..جو سنگین بود و یه سکوت سنگین تر !! دیدم هیچکس هیچی نمی گه با یه بااجازه گفتن بلند شدم برم سمت اتاقم لباسمو عوض کنم..همه لباسامو نبرده بودم خونه عرشیا ... تا از جام بلند شدم پدر جون گفت:کجا دخترم؟ - می رم لباسمو عوض کنم بابا ادامه داد:حالا بشین ... بعد از این که حرفامونو زدیم هم می تونی بری ... الان موضوع واجب تری هست.. نمی خواستم بشینم ولی ناخودآگاه بی چون و چرا برگشتم سر جام...دستامو مشت کرده بودم و ناخنام داشت کف دستمو سوراخ می کرد... صدای مامان مثل مته مخمو سوراخ کرد: مامان جان چی می گن اینا؟قبول داری این اتفاقایی که افتاده؟ پوست لبمو جویدم و گفتم : آره مامان قبول دارم..ولی مطمئنم من مقصر نیستم باز این عرشیا وحشی شد:خیلی به خودت مطمئنــی - صداتونو بیارید پایین آقای محترم..خونه س اینجا ... بله به خودم مطمئنم..برعکس شما - حق دارم والا..شما هم خیلی رو داری خداوکیلی... - نمی خواد ادامه بدی..حتما باز هم همون حرفای همیشگی که آره همه چی علیه منه و ... اوکی شما راهتو برو ببینم به کجا می رسی نگاهی به بابا انداختم که ببینم وضعیت چه رنگیه..تا نگاهمو شروع به حرف زدن کرد:
☕️🫖 دم نوش افسنتین🍃 افسنتین گیاهی است علفی، پایا به ارتفاع ۸۰ تا ۱۲۰ سانتی متر که در زمین های خشک و شنزار ها می‌روید رنگ برگ‌های آن سبز مایل به سفید است. گل های آن به شکل خوشه و دارای رنگ‌های قرمز و زرد می‌باشد. افسنتین گیاهی است که هم به طور وحشی می‌روید و هم آن را کشت می‌کنند. گل و برگ های این گیاه خاصیت دارویی دارد. خواص درمانی: تاثیر بر روی دستگاه قلبی-عروقی: – دمنوش افسنتین کم خونی را رفع می‌کند. – تصفیه کننده خون است و برای کسانی که غلبه سودا دارند در خون دارند بهترین اتخاب است. – رسوب عروق خونی را از بین می‌برد. – دمنوش افسنتین برا تقویت قلب موثر است. – کسانی که تصلب شرایین دارند از دمنوش افسنتین استفاده کنند. – برای افرادی که سکته مغزی کرده اند مفید است. تاثیر بر دستگاه عصبی: – دمنوش افسنتین در درمان بیماری های عصبی موثر است. – اشخاصی که دچار بی خوابی و عصبانیت می‌شوند از دمنوش افسنتین استفاه کنند. – برای درمان کابوس موثر است. – سرگیجه را رفع میکند – دمنوش افسنتین برای تقویت حافظه و فراموشی نیز استفاده می‌شود. تاثیر بر روی غدد: – دمنوش افسنتین عوارض ناشی از نارسایی کبد را رفع می‌کند. – در درمان یرقان موثر است. – کبد را تقویت می‌کند. تاثیر بر روی دستگاه تنفسی: – دمنوش افسنتین برای رفع بوی بد دهان موثر است. – برای درمان گلو درد از دمنوش افسنتین استفاده می‌شود. تاثیر بر روی دستگاه حرکتی: – دمنوش افسنتین برای درمان بیماری رعشه و لقوه مفید میباشد. – برای درمان واریس موثر است. – برای رفع دردهای عضلانی و پیچ خوردگی اعضا و دردهای رماتیسم وریدی و مفصلی با دمنوش غلیظ افسنتین، محل درد را کمپرس کنید. تاثیر بر روی دستگاه گوارش: – دمنوش افسنتین برای درمان کرم‌های انگلی موثر است. – دافع سودا و بلغم زائد می‌باشد. – اشتها را زیاد و عمل هضم غذا آسان می‌کند در نتیجه برای عمل لاغزی مفید می‌باشد. – دمنوش افسنتین دفع کننده اخلاط بلغمی در مفاصل است. – یبوست های ناشی از ضعف عمل دستگاه هاضمه می‌باشد با دمنوش افسنتین درمان ‌می‌شود. – برای درمان اسهال‌های مزمن صفراوی از دمنوش افسنتین استفاده کنید. – دمنوش افسنتین برای تقویت معده و روده موثر است. خواص دیگر: – برای درمان شوره و نیز موخوره سر خود را با دمنوش افسنتین ماساژ دهید. – دمنوش افسنتین تب بر است. – برای درمان زخم ‌های چرکین با دمنوش افسنتین آن را بشویید. – برای درمان رنگ پریدگی موثر است. – خانم هایی که یائسگی زودرس دارند از دمنوش افسنتین استفاده کنند. موارد منع مصرف و عوارض جانبی: در دوران بارداری و شیردهی، منع مصرف دارد.باید از مصرف زیاد آن شدیداً پرهیز نمود. همچنین افرادی که افسرده هستند و یا کیسه صفرادارند از خوردن افسنتین خودداری کنند. برای کسانی که زخم معده و روده دارند نیز مناسب نمی‌باشد. طرز تهیه: مقدار یک قاشق چای خوری برگ و گل خشک شده افسنتینرا با دو لیوان آب جوش در قوری بریزید و به مدت ده دقیقه بر روی شعله غیر مستفیم قرار دهید و پس از گذشت این مدت آن را صاف کنید و با عسل مخلوط نمایید و میل کنید. استفاده دو لیوان از این دمنوش در روز به مدت یک هفته در ماه مجاز می‌باشد. افسنطین: طبیعت آن گرم و خیلی خشک است. اثرات گیاه افسنطین بر بدن: تقویت کننده دستگاه گوارش، محرک رحم، دفع کننده کرمهای بدن، محرک جریان صفراوی، ضد نفخ، ضد عفونی کننده، تنظیم کننده قاعدگی، ضد روماتیسم، تقویت کننده اعصاب. قسمتهای مورد استفاده: قسمتهای هوایی (قسمتهای خارج از خاک): باعث دفع کرمهای روده ای بدن می شود و موجب تقویت کبد و افزایش اشتها و تحریک رحم می شود. در درمان اختلالات قاعدگی نیز از این گیاه استفاده می شود. درمان با افسنطین: ۱- اگر به مدت ده روز هر روز یک فنجان از دم کردۀ آن را بیاشامید. کم اشتهایی را که از سردی بوجود آمده باشد رفع می کند. برای معالجه یرقان بسیار نافع است. ۲- اگر هم دم کردۀ آن را بنوشید و هم ضماد کنید، برای گزیدگی عقرب نافع است. ۳- ۱۰گرم از کوبیدۀ آنرا به تنهایی با عسل بخورید، برای طحال بسیار نافع است. ۴- آن را بسیار نرم بسایید و با موم مخلوط و شیاف نمایید. برای خروج انواع کرم از شکم نافع است. ۵- اگر آن را با روغن زیتون مخلوط و به بدن مالیده شود، مانع هجوم و گزیدن پشه ها می شود. هشدار در مصرف: * این گیاه برای دهانۀ معده مضر است، ایجاد سردرد میکند، باید در حد مجاز و زیر نظر پزشک مصرف شود. * در دوران بارداری و دوران شیردهی از مصرف این گیاه خودداری نمایید. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
سوال ۸۲۵🌸🍃 از ابتدای ازدواج همسرم به حرفهای دیگران اهمیت بیشتری... ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 52 ساله ) از ابتدای ازدواج همسرم به حرفهای دیگران اهمیت بیشتری می دهد و این مشکل هنوز حل نشده است من چه کاری انجام بدهم . مشاور: اکرم اکبری عدم مصاحبت و نبود گفتگو مهمترین عامل تخریب رابطه است. راجع به این خصلت با همسرتان صحبت کنید و حرف دلتان را به طرز مؤثری بیان نمائید. بهتر است خواسته‌ها و انتظارات خود را بیان کنید.گاهی اوقات صرف اینکه کسی تجربه بیشتری دارد از او کمک میگیرد و یا اینکه ممکن است این مسئله در ذهن شما شکل گرفته است و بعد از گفتگو با همسرتان متوجه شوید که این فقط زائیده افکار خودتتان است 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
🏡 پاک کردن ظروف استیل🌸 لوازم استیل که امروزه مد شده‌اند زیبایی خاصی به آشپزخانه داده، آن را تمیز نشان می‌دهند. مشکل زمانی است که لکه‌ها و اثر انگشتان به‌راحتی روی این ظروف نقش می‌بندند و آن‌ها را کم جلوه می‌کنند. خوشبختانه پاک کردن جای انگشت‌ها از روی ظروف استیل و وسایل آشپزخانه کار سختی نیست. تمیز کردن آن‌ها با دستمال ساده‌ترین راه بوده اما کافی نیست. برای محو کامل لکه‌ها به موارد زیر نیاز دارید: شیشه پاک‌کن دستمال کاغذی پارچه روغن بچه 1- شیشه پاک‌کن را روی جای انگشتان بپاشید و با دستمال کاغذی آن را تمیز کنید. 2- جای مورد نظر را با یک پارچه نم‌دار پاک و با دستمال کاغذی خشک کنید و برق اندازید. 3- مقدار خیلی کمی روغن بچه را با نوک انگشت روی محل بمالید و با دستمال کاغذی خشک کنید. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
سوال ۸۲۶🌸🍃 من و همسرم نمیتوانیم رفت و آمد با خانواده ایشان را... ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 31 ساله ) من و همسرم نمیتوانیم رفت و آمد با خانواده ایشان را مدیریت کنیم.هرروز هفته از ما انتظار سرزدن دارند.این موضوع باعث دخالت بیش از حد آنها در زندگی ماست.همسرم نیز ازین موضوع ناراحت است.به نظر شما چند روز در هفته به خانواده همسرم سر بزنیم تا هم استقلال ما حفظ شود هم از دخالتهای آنها بکاهیم؟ مشاور: اکرم اکبری با سلام. درکشور ایران چون روابط نزدیک و همگرایی بین خانواده‌ها وجود دارد و با همه حرف زیاد می‌زنیم به همین دلیل وقتی زمان دیدن‌ها زیاد می‌شود، بر همان منوال هم مشکلات نیز زیاد می‌شود ‌ مثلا اگر شما یکی از دوستان‌تان را زیاد ببینید، بالاخره یا از هم خسته می‌شوید یا ممکن است یک دلخوری کوچک بین شما به‌وجود بیاید. وقتی دیر به دیر یکدیگر‌را ببینید هم حرف بیشتری دارید، هم سعی می‌کنید آن فرصت‌های کوتاه را با حرف‌های بهتر و زیباتری بگذرانید. این موضوع در مورد ما و پدر و مادرهای‌مان هم صادق است لکن وظیفه ما نسبت به پدر و مادر را نمیتوان نادیده گرفت که این وجه ارتباط را با دیگر ارتباطات متمایز میکند . رفت‌وآمد با خانواده‌ها هفته‌ای یک‌بار یا 2بار و همچنین در اخر هفته میتواند مناسب باشد. حالا هر کدام از طرفین اگر می‌خواهند بیشتر خانواده خودشان را ببینند خوب حق دارند ولی رفتن 2نفره بهتر است کمتر باشد. وقتی قرار باشد هر روز به خانه پدر و مادر‌ها بروید بالاخره دلخوری پیش خواهد آمد. مثلا مادر شوهر از عروس چیزی می‌بیند که نمی‌پسندد مثل این‌که هر روز سفره را جمع می‌کرد ولی یک روز این کار را انجام نداده و... ولی وقتی رفت‌وآمد کم باشد اصلا صحبت‌ها به این حیطه‌ها وارد نمی‌شود.در ابتدا شاید به نظر سخت بیاید و یا کنایه هایی از انها بشنوید که به انها کم سر میزنید ولی بتدریج متوجه خواهند شد که شما سرگرم زندگی خودتان هستید و شما نیز زندگی مستقلی برای خودتان تشکیل داده اید.و یا میتوانید یک روز در هفته شما انها را به منزل خودتان دعوت کنید. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛