🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
#همسرداری ❤️ یکی صبور،یکی قدرشناس شناخت وظایف دو جانبه و تقسیم کار، مى تواند در نظام خانواده تع
در احادیث آمده است که : زن از شوهر خویش ، فرمانبردارى داشته باشد ، بى رضایت او کارى نکند و جایى نرود ، نسبت به او حالت تمکین داشته باشد ، شوهر را نیازارد ، او را اندوهگین نسازد ، در خانه خدمت کند ، شوهر دارى نماید ، رضایت او را از هر جهت جلب کند ، چراغ روشن کند ، غذا بپزد ، خانه را مرتب کند ، وقتى شوهر مى آید از او استقبال کند و آنگاه که از خانه بیرون مى رود بدرقه اش کند ، خود را براى غیر شوهرش نیاراید ، بى اجازه و رضایت او در اموالش دخل و تصرف نکند و... (1)
از سوى دیگر بر عهده مرد است که لوازم زندگى و خوراک و پوشاک و مسکن را تهیه کند ، در حد توان بر خانواده اش وسعت و گشایش دهد ، احترام زن را نگه دارد و از آزار و ضرب و شتم او بپرهیزد ، خود را براى همسرش آراسته و مرتب سازد ، بخشى از وقت خود را صرف رسیدگى به کارهاى خانه و انس با خانواده کند ، با مدارا و خوش زبانى برخورد کند و...
طبیعى است که اگر زن و شوهر ، هر دو به این وظایف عمل کنند ، خانه و خانواده اى خواهند داشت با صفا، آرام ، گرم و با محبت که زمینه ی رشد اخلاقى و تعالى فرهنگى خود و فرزندان شان نیز فراهم خواهد بود.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمود:
خیرکم ، خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلى (2)؛ بهترین شما کسى است که نسبت به خانواده اش بهتر باشد و من بهترین شمایم نسبت به خانواده ام .
اگر در روایات است که : زن ، محبت خویش را نسبت به شوهر ابراز کند و خویش را براى او بیاراید و سخنان دلپسند بگوید تا در چشم و دل شوهرش جاى بگیرد ، این را هم گفته اند که شوهر ، در بیرون از خانه حریم نگاه ها و ارتباط هایش را نگه دارد و به نوامیس دیگران چشم ندوزد و چون از سفر باز مى گردد براى همسرش سوغاتى بیاورد و هدیه بدهد و نیازهاى عاطفى و جسمى او را بر آورد و...
اگر همسران پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله ) به سفارش قرآن کریم ، به زندگى با قناعت و زاهدانه آن حضرت مى ساختند ، آن حضرت نیز در کارهاى خانه کمک مى کرد ، از هر چه مى خوردند ، مى خورد و هرگز از هیچ غذایى بد نمى گفت .
این است مفهوم عدل و انصاف در زندگى مشترک و خانوادگى . مراعات دو جانبه نسبت به حقوق متقابل زن و شوهر، رمز دوام و استحکام بنیان خانواده و تقویت انس و الفت در میان همسران است .
ادامه ی این مطلب را که راجع به تقسیم کار توضیح بیشتری می دهد را در مقاله ی بعد مطالعه کنید.
پی نوشت ها :
1- وسائل الشیعه ، ج 14، ص 111،
2- وسائل الشیعه ، ج 14، ص 122.
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
#یک_نکته_از_هزاران 🌸
کسی می گفت:
در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم...
او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد... تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد...
پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد!!!
سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد!!!
انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است ...
از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم... و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم👇
﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾
بگو : «پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند».
🍁 پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند...
🌟خداوندا به ما توفیق بده که به پدر و مادر خود نیکی کنیم و ما را ببخش به خاطر کوتاهی و خطایمان در حق آنان.
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
#نکات_سلامتی 🍏
خشکی پوست یک بیماری پوستی واحد نیست بلکه واژهای است که به پوستی اطلاق میشود که در لمس و معاینه خشن و خشک و نمای آن کدر و پوشیده از پوستههای ظریف و گاهی ترک باشد. عوامل و بیماریهای متعددی هستند که میتواند موجب بروز پوست خشک شود ولی مهمترین عامل ایجاد خشکی پوست، پیشرفت سن است....
اختلالات جزیی که در ساختمان و عملکرد پوست در افراد مسن ایجاد میشود و همچنین کاهش میزان آب لایههای سطحی پوست موجب میشود تقریبا تمام افراد مسن به طور طبیعی با این مشکل مواجه شوند و در قسمت قدامی ساقپاهایشان این خشکی به خوبی قابل رویت شود. گاهی این خشکی همراه با خارش شدید است (مانند مشکلی که خواننده محترم سلامت، خانم خزانه پرسیدهاند) و البته این حالت به خوبی به مرطوب کنندهها جواب میدهد. از شما خواهش میکنم برای رفع مشکل خود با یک متخصص پوست و مو مشورت کنید تا ایشان برایتان برنامه درمانی تنظیم کند. بهتر است بدانید اصولی اصلی درمان خشکی پوست عبارت است از مشخص کردن عامل اصلی ایجاد کننده خشکی پوست و حذف آن. مثلا امکان دارد شما دچار اختلالی در غدد درونی مانند کمکاری تیرویید باشید. این مشکل تیرویید میتواند با خشکی پوست و ریزش موها و تورم پوست همراه باشد. در این موارد علاوه بر استفاده از مرطوب کنندهها، با تصحیح عملکرد غده تیرویید از طریق تجویز داروهای مخصوص درمان خواهید شد. حتی امکان دارد به دلیل استفاده از استخرهای آبگرم حاوی کلر پوست شما خشن و خشک شده باشد. در این مورد توصیه میکنم پس از استخر، با آبولرم دوش بگیرید و بدن را با مواد پاککننده ملایم بشویید و ظرف سه یا چهار دقیقه پس از خشک کردن پوست از ترکیبات مرطوب کننده استفاده کنید. اصل بعدی درمان شما، تنظیم میزان رطوبت محل کار یا منزل است و اینکه دقت کنید هرگز در هنگام شستشو از ترکیبات پاککننده قوی استفاده نکنید و در مورد نوع صابون یا شامپوی خود با پزشکتان مشورت کنید.
دکتر حسن صیرفی
متخصص پوست و مو، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
از مخاطبام پرسیدم
اگه ازدواج کردی، یه چیزی که فکرشو نمیکردی بعد ازدواج رخ بده یا تجربهای از ازدواج که برات خیلی عجیب بود رو به اونایی که هنوز ازدواج نکردن بگو
+جواب ها خیلی جای عجیب و جای تامل داشت...
نوشته بودن
🔵هیج وقت فکر نمیکردم انقدر عادی بشیم برای هم...
🔵اصلا فکر نمیکردم خونوادش مهم باشه، فکر می کردم دارم با خودش ازدواج می کنم، اما خونواده دقیقا اندازه خود شخص مهمه
🔵بعد ازدواج هیچ آدمی رفتارهاش تغییر نمیکنه، اخلاقای بد و خوب دوره آشناییش بعد ازدواج دوبرابر میشه
🔵حتما مشاوره پیش از ازدواج برید، چیزهایی مشخص میشه که تا زیر یه سقف نرفتید خودتون هیچ وقت بهش نمیرسیدید
🔵هیچ وقت فکر نمیکردم انقدر دوستم داشته باشه و کنارم بمونه، سه ساله بیمارم و برام سنگ تموم گذاشته
🔵تفاوت های شخصیتی رو مهم بدونید، درونگرا بودن من و برونگرا بودن همسرم خیلی اذیت کنندست
🔵قبل ازدواج حتما مدتی مستقل زندگی کنید، شاید اون چیزی که میخواستید مستقل بودن باشه نه ازدواج
🔵طبقه فرهنگی و اجتماعی و مالی خیلی مهمه، مال ما باهم خیلی متفاوت بود و مدام اذیت میشیم، حتما جدی بگیریدش
|محمد وظیفه شناس|
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
روزی یكی از مردم شام وارد مدینه شد و دید امام حسن علیه السلام بر اسبی سوار است ، شروع كرد او را مورد لعنت قرار دهد اما امام علیه السلام چیزی به او نگفت . وقتی بدگوئی او به پایان رسید آن حضرت جلو رفت و بر او سلام كرد و خندید و فرمود: ای پیرمرد گمان می كنم در اینجا غریب باشی و شاید اشتباه گرفته ای . اگر از آنچه گفتی طلب عفو كنی تو را می بخشیم و اگر از ما در خواستی داشته باشی عطا خواهیم كرد، اگر راهنمائی بخواهی تو را راهنمائی می كنیم و اگر كاری داشته باشی برای تو انجام می دهیم ، اگر گرسنه باشی تو را سیر خواهیم كرد و اگر عریان باشی تو را خواهیم پوشاند، اگر نیازمند باشی تو را غنی می كنیم و اگر مسكن بخواهی تو راجای خواهیم داد، اگر هر حاجتی داری بر آورده می كنیم و اگر مسافری به سوی ما بیا و اثاث خود را نزد ما بگذار و مهمان ما باش تا وقت رفتن آنها را به تو باز می گردانیم زیراما جای وسیع و مال فراوان داریم . وقتی آن مرد این سخنان امام علیه السلام را شنید گریه كرد و گفت : اشهدانك خلیفه اللّه فی ارضه ، اللّه اعلم حیث یجعل رسالته (شهادت می دهم كه تو خلیفه خدا در زمین او هستی خدا بهتر می داند كه رسالتش را در چه كسی قرار دهد) تا به حال تو و پدرت مبغوضترین خلق خدا در نزد من بودید اما الان تو بهترین خلق خدا نزد من می باشی و اثاث و لوازم خود را به منزل آن حضرت برد و تا زمانی كه درمدینه بود مهمان آن حضرت بود و از معتقدان به محبت او گردید.
قصه هاي تربيتي چهارده معصوم (عليهم السلام) / محمد رضا اکبري
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
سوال ۱۰۷۸🌸🍃
مشاوره ازدواج: چطور موضوع ازدواجم رو با خانوادم مطرح کنم؟
ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )
باسلام. سالها پیش منو یکی از اقوام بهم علاقمند بودیم رابطه داشتیم و اومدن خواستگاری ولی پدرم با شرط های سنگین سنگ انداختن و همه چی بهم خورد.من ازدواج کردم ولی اون آقا مجرد موند. صاحب فرزند شدم و همسرم فوت شدن و بعد فوت شوهرم اون آقا دوباره اومد سراغم و گفت هنوزم میخوامت و با وجود بچه هم مشکلی ندارم حالا میخوان مجدد بیان خواستگاریم ولی پدرشون گفتن دفه اخر که میان خواستگاری و اگر پدرم دوباره مخالفت کنن باید همو فراموش کنیم. میشه کمکم کنین که قبل اینکه بیان خواستگاری چطوری با پدرم حرف بزنم نرمشون کنم راضیشون کنم تا جواب منفی ندن. باتشکر
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما همچنین از موضوع فوت همسرتان متأثر شدیم و امیدواریم خداوند ایشان را غریق رحمت خود فرماید.
قبل از بیان راهکارها توجه شما را به نکاتی جلب می نماییم.
1.ازدواج مهمترین و سرنوشت سازترین مسئله گستره زندگى هر انسان است. طبیعى است که اگر این امر مهم با در نظر گرفتن همه ى جوانب آن و بر اساس تحقیق، آگاهى و شناخت لازم و با رعایت کردن نکات مهمى که در انتخاب همسر باید مدّ نظر قرار گیرد، انجام شود باعث خوشبختى و سعادت انسان در زندگى مىگردد و اگر با این مسئله مهم سطحى و از روى احساسات، که عمرى بسیار کوتاه دارد و در عرض چند هفته یا چند ماه شعله هاى کاذب آن فرو مىنشیند انجام گیرد پىآمدهاى ناگواری ببار خواهد آورد.
2. ازدواج فقط پیوند دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است. بنابراین وقتى دو نفر مى خواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید از جهات گوناگونى کفو و همتاى یکدیگر باشند تا تعادل بین آن دو و خانواده آنها برقرار شود و الاّ مشکلات فراوانى را در پى خواهد داشت. منظور از کفو بودن به طور کلى یعنى این دو نفر از نظر فکرى - اعتقادى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، تحصیلى، سنّى، قیافهى ظاهرى و خانوادگى به یکدیگر نزدیک باشند و ناهمگونى در موارد فوق مىتواند براى زندگى آینده مسئله ساز باشد.
3. در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته ى کسى شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّى که انگیزهاى شود براى انتخاب اشکالى ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادى را دارد از جمله اینکه عشقهاى اینچنینی که جنبهى شهوانى و احساسى دارد علیرغم اینکه پایدار نیست اما موجب مىشود که ما فرد مورد نظر را بخوبى نتوانیم ارزیابى کنیم ونتوانیم جنبههاى مثبت و منفى او را شناسایى نمائیم لذا چنین عشقهایى مىتواند بطور کلى قدرت انتخاب را از انسان سلب کند. اما خواهر گرامی! اکنون در شرایط خاصی قرار دارید که از نظر ما حتما باید برای شناخت فرد مقابل و کشف تناسب به مشاوره ی حضوری مراجعه نمایید. البته این مرحله بعد از رضایت دو طرف به این ازدواج است. اما برای اینکه دوباره با مخالفت والدینتان روبرو نشوید بهترین کار یک گفتگوی دوستانه است. فراموش نکنید گفتگویی میتواند نتیجه بخش باشد که در یک فضای آرام و خالی از هر گونه پیش زمینه ذهنی باشد. شما میتوانید در صورت لزوم، از یکی از ریش سفیدان خانواده که در موضوع مورد اختلاف، کاملاً بیطرف بوده است، دعوت کنید که در جلسه شما حضور داشته باشد و یا اصل جلسه را راهاندازی نماید. شما میخواهید با عزیزانتان در خصوص سرنوشت خود صحبت کنید، کسانی که تنها به خاطر علاقهای که به شما دارند، با شما مخالفت میکنند. پس سعی کنید قلبتان را از کدورت های پیش آمده پاک کنید و همگی را به حساب دلواپسی خانواده بگذارید. مطمئن باشید اگر جلسهای با حفظ ویژگیهایی که خواستیم، به راه بیندازید، به نتایج بسیار قابل قبولی دست خواهید یافت، موقعیت خود را به خوبی خواهید شناخت و در خصوص تصمیماتی که گرفتهاید، اگر مطمئن شوید که مخالفت خانواده، بدون منطق و دلیل است، دیگر مواضع را نیز به خوبی بررسی کنید. این که آیا فردی را که به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کردهاید، به خوبی میشناسید؟ ایا در مورد او با دیدگاه منطق، به اطمینان کامل رسیدهاید؟ ایا خود را نیز به خوبی شناختهاید؟ با خودتان صادق باشید و به تمامی این سؤالات پاسخ بدهید. سعی کنید تمامی شرایط را در ذهن خود مجسّم کنید و به طور ملموس، آنچه را که باید تجربه کنید، حس نمایید و اگر به این نتیجه رسیدید که نمیتوانید کاملاً منطقی تصمیم بگیرید حتما به مشاور مراجعه نماید.
موفق باشید.
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
#حرف_دل 🌱
چقدر بد که آدم ها بدون پرسیدن آن چیزی که از کسی ذهنشان را به خود مشغول کرده نگاهشان به آن فرد عوض می شود و زود قضاوت می کنند،تنها می گذارند،حمایت هایشان را دریغ می کنن و جور دیگری می شوند کلا".
چقدر بد که آدم ها این روزها کفش و لباس و ظاهر را معیار برتری آدم ها قرار می دهند و هر کسی که گران تر پوشیده باشد محبوب تر است انگار،چقدر بد که آدم ها این روزها موقعیت نشناس شده اند،خود بین شده اند و به بهانه های مختلف سعی در به معرض نمایش گذاشتن خودشان را دارند.
چقدر بد که آدم های دیگر این روزها برای آدم های ساکتی که در جمعی شلوغ تنهایند هم صحبت های خوبی نمی شوند .
چقدر بد که آدم ها به جای مهربانی کردن دنبال کلمه های مناسب می گردند برای شعله ور کردن آتش خشم دیگران و فرو نشاندن خشم خود،چقدر بد که همیشه آدم هایی هستند تا همه را به جز خود مسبب اشتباهات زندگیشان بدانند.
چقدر بد که یاد نگرفته ایم از هر کسی به اندازه ی توانش انتظار داشته باشیم،چقدر بد که این روزها آدم هایی پیدا می شوند که با ما مشکل دارند و از طرفی استادِ عوض کردن نظر دیگران نسبت به ما هم هستند و بدتر از آن اینکه آدم های دیگری هم هستند که به سادگی تحت تاثیر حرف های خام آن دیگری قرار می گیرند،و چقدر بد که تو در برابر همه ی این احوالاتِ بد سکوت می کنی.
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
سرنوشت ازدواج متولدین هر ماه با سایر ماه ها ❤️👇😳 ماه تولد خودت و عشقت 🌟
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
♥️سرنوشت ازدواج متولدین فروردین
♥️سرنوشت ازدواج متولدین اردیبهشت
♥️سرنوشت ازدواج متولدین خرداد
♥️سرنوشت ازدواج متولدین تیر
♥️سرنوشت ازدواج متولدین مرداد
♥️سرنوشت ازدواج متولدین شهریور
♥️سرنوشت ازدواج متولدین مهر
♥️سرنوشت ازدواج متولدین آبان
♥️سرنوشت ازدواج متولدین آذر
♥️سرنوشت ازدواج متولدین دی
♥️سرنوشت ازدواج متولدین بهمن
♥️سرنوشت ازدواج متولدین اسفند
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
ستاره شناسی روزانه متولدین هر ماه 👆🏻🌸
حتما بیا بعدا پشیمون نشی ❤️ باور نکردنیه😳
سوال ۱۰۷۹🌸🍃
مشاوره ازدواج: نمی دونم زن دوم بشم یا نه؟
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 36 ساله )
بنام خداوباسلام وعرض خسته نباشید....من هیچ وقت عقدغیررسمی نمیکنم منتظرمی مانم تمام بشن.دوم اینکه من علاقه زیادبه این اقادارم .وسوال مهم ام اینکه این اقامیگه من نمیتوانم این زن راطلاق بدم یعنی میگه هرکارمیکنم چون توان مهریه راندارم نمیتونم این اقاچطورمیتونه این زن راطلاق بده یعنی راحل چیه.درضمن بمن گفت حتی رفتم پیش این دعانویس هاکه کاری کن این زن بره من نزاشتم بره..خواهرش میگه زمانی که این هنوز خونش بود به مامیگفت مخفیانه مرا زن بگیرد من بچه داربشم فک کنم زنه رادوست نداشت...اخه این بارهم دادگاهش بود زنه قصد جلب راداشت که دادگاه فرارکرده بود.حالا بنظرشما تازمانی که ایناتمام نشدن من بااین اقارابطه داشته باشم اخه ازیک طرف میترسم رابطه داشته باشم بیشترازاین وابستش بشم چون الان خیلی معذبم تقریبا 6 ماهه رابطه دارم .وازطرفی هم میخام ترکش کنم بعداینکه تمام شدبیادمنوبگیره اون وقت هم استرس میگیرم کس دیگی سرراهش قراربگیره به هرحال مردمتاهله دیگه دلتش میخادیکیوداشته باشه ..اره شرایطم واقعاداغونه گفتم که پدرندارم مادرم عجول وعصبی ناراحتی داره اصلا ارامش ندارم توخونه اخه خودم تویه شرکت خصوصی کارمیکنم ماهانه 600تومان میگیرم مامانم هی میگه ماندی .همه سرافکنده ام .ازتنهایی میپوسم از این شرایط سوهاضمه میگیرم نمیتونم هیچ بخورم ارامش ندارم باهمه درددل میکنم باخواهرام ودوستم چکارکنم .خواهش میکنم شمابه جای من تصمیم بگیر.بگوییدمن چکارکنم...راستی خواهراون مرد امروز بهم زنگ زد گفت به داداشم زنگ بزن باهاش حرف بزن میگفت توخونه میگفت من پول ندارم نمیخام ازدواج کنم وفعلا هم تمام نشدم چرادخترمردم رامعطل کنم ...من هم به خواهرش گفتم اون که قصدازدواج نداره زنگ بزنم چی بگم ..فعلا قهریم ..خواهش میکنم راهنماییمم کنید.ممنونم
مشاور: خانم قربانی
سلام دوست عزیز
بابت تصمیمی که گرفتی بهت تبریک میگم و امیدوارم هر چه زودتر در موارد بعدی هم به نتیجه گیری و قطعیت برسی. بابت نکته دوم،باید بگم که از ابتدا،در پیام ها هم مشخص بود که به این فرد علاقه مند هستی. من یه سوال از شما دارم، میخواهی بری کفش بخری، تو بازار چشمت میفته به یک نفر که کفشی رو خریده و با خودش حمل میکنه، آیا عاقلانه ست که تو بیفتی دنبال اون فرد و باهاش دوست بشی و به امید اینکه یه روز از کفش ناراضی بشه و بده به تو یا بجای وقت تلف کردن میری از مغازه برا خودت انتخاب میکنی و لذتش رو میبری؟!!! حکایت الان شما همین حکایت چشم داشتن به شوهر فرد دیگه ست، البته چون فکر میکنی توان خرید کفش نداری افتادی دنبال کفش مردم! منظورم اینه که چون فکر میکنی باید الان ازدواج کنی و دیر شده و.. ،چسبیدی به این آقا و با تکرار ملاقات ها بهش وابسته شدی. دوست من، درسته سن ازدواجت بالا رفته،مادرت صبوری نداره و هزارتا دلیل دیگه،ولی قرار نیست از چاله تو چاه بیفتی. منتظر مردی که هیچ تکلیفش باخودش مشخص نیست یعنی تباهی خودت. رابطه بدون چارچوب هم که از اساس دچار مشکل بود و هست و اینده ت رو ویران خواهد کرد و اولین کسی هم که بهت بی اعتماد خواهد شد خود همین آقاست. تازه مردی که متعهد به قول و قرارش باشنا نباشه،همون بهتر که بره،چرا فکر میکنی فقط تنها شانس ازدواج تو این هست؟! مردی که تعهد به همسر اولش نداشته،او رو کتک زده،قصد طلاق دادن نداره چون نمیخواد حقوق شرعی و قانونی زنش رو بده و طلاق نمیده تا زنش اذیت بشه و مهریه ش رو ببخشه ،اینها همه نکته منفی مرد انتخاب شده ت هست. مهریه حق زن هست چه با طلاق چه بی طلاق،فکر کن الان خودت جای اون زن هستی ،با رفتار این مدلی این آقا چه حالی بهت دست میداد؟! لابد الان میخوای بگی نداره و...،باشه قبول،ولی اگه نداشت چرا روز اول متعهد به پرداخت شد؟! حالا که قبول کرده و اشتباه کرده، قرار نیست که ی اشتباه رو با اشتباه دیگه بشوره! اگر زنش رو دوست نداره،مردانه طلاق بده و سر مهریه هم با راه قانونی باهاش کنار بیاد و اگر هم نه که کلا نشان از بی تعهدی و بی مسئولیتی این اقاست
رابطه شما بااین فرد کلا اشتباه هست. الانم اگه میبینی خواهر و خانوادس میان سراغت برای اینه که کوتاه اومدن و وابستگی شما رو دیدن و میخوان پسرشون از تنهایی دربیاد و هیچ کدوم اینها نشان تعهد به شما نیست. اینکه به مادرش چه گفته و چه کرده رو هم بریز دور و بی خودی خودت رو توجیه نکن. معلومه که زنش رو دوست نداره. ولی اینها هیچ دلیلی برای درست بودن کار تو و انتخاب تو نیست. این توجیهات فقط برای ارام کردن دل خودته که مبادا همچنان زنش رو دوست داشته باشه و درصورت ازدواج شما با این اقا،شریک داسته باشی.
🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
سوال ۱۰۷۹🌸🍃 مشاوره ازدواج: نمی دونم زن دوم بشم یا نه؟ ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 36 ساله ) بنا
من با اطمینان میگم که اقا زنش رو دوست ندار و هزار بار هم که به تو ابراز علاقه کنه،تا وقتی مسئولیت پذیر تعهدات زندگی قبلیش نباشه،به تو و هیچ زن دیگه ای نخواهد خورد. بهت توصیه میکنم عزت نفس و اعتماد به نفست رو بالا ببری و بی جهت خودت رو اویزان کسی نکنی که تکلیفش باخودش مشخص نیست. تو ی دختر خودساخته هستی و همچنان فرصت ازدواج داری، اگر به ازدواج هم نرسی باز حق نداره خودت رو از چاله به چاه بندازی و حق هم نداری به دنبال راه حل برای مشکل این اقاباشی. بجای این کارها باخانوادت و خودت صحبت کن و بگو که ارزشمند هستی و راضی نیستی باهرکسی و به هر قیمتی ازدواج کنی. ارتباطتت رو با این آقا قطع کن و بهش بگو هروقت تکلیفش روبازندگی قبلی مشخص کرد و اگر تو همچنان مجرد بودی، بیاد سراغ تو. اولش سخته ولی نشدنی نیست،ادامه این ارتباط صدمات بیشتری بهت وارد خواهد کرد. فعالیت های اجتماعیت رو زیاد کن و برنامه شاد و پویایی رو برای خودت طرح ریزی کن و با دوستان هم جنس سالم خودت ارتباطتت رو گسترده کن. از ورزش غافل نشو و انرژیت رو از این طریق ازاد کنی. درنهایت به خدا توکل کن وبه فضل و کرمش امیدوار باش و یادت باشه ازدواجی خوبه که متناسب و متعهدانه و شفاف باسه نه این که به هر قیمتی به ازدواج برسی. امیدوارم بتونی سریعا از این دلبستگی کاذب در بیای.
ارزوی بهترین ها رو برات دارم و امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشی.
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
#حرف_حساب ✅
در روانشناسی مفهومی هست به نام «درد»...
هر کاری که میکنیم درد داره. نهتنها زندگیِ بدون درد نداریم، بلکه "درد" بخش ناخوشایند و اجتنابناپذیر زندگی هست.
کسانی که از درد فرار میکنند، دچار رنج میشن. مثلا کسی که از درد سربازی فرار میکنه، یک عمر رنج نداشتن پایان خدمت رو تحمل میکنه.
کسی که درد پُخت و پز رو نمیکشه، رنج گرسنگی رو تحمل میکنه...
و کسی که درد خارج شدن از یک رابطه اشتباه یا ازدواج غلط رو نمیکشه، باید یک عمر رنج بودن در کنار یک انسان اشتباه رو بپذیره....
درد در اختیار انسان نیست، اما رنج، ناشی از انتخاب غلط انسانه. گاهی در زندگی لازمه درد بکشیم، تا رنج نکشیم. انتخاب با خود ماست...
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
به نقل ابوحمزه ثمالی ، امام سجاد (ع) فرمود: مردی با خانواده اش سوار بر كشتی شد كه به وطن برسند، كشتی در وسط دریا درهم شكست و همه سرنشینان كشتی غرق شده و به هلاكت رسیدند، جز یك زن ( كه همسر همان مرد بود) او روی تخته پاره كشتی چسبیده و امواج ملایم دریا آن تخته را حركت داد تا به ساحل جزیره ای آورد، و آن زن نجات یافت و به آن جزیره پناهنده شد. اتفاقا در آن جزیره راهزنی بود بسیار بی حیا و بی باك ، ناگاه زنی را بالای سرش دید و به او گفت : تو انسانی یا جنی ؟ آن زن جریان خود را بازگو كرد، آن مرد بی حیا با آن زن به گونه ای نشست كه با همسر خود می نشیند، و آماده شد كه با او زنا كند. زن لرزید و گریه كرد و پریشان شد. او گفت : چرا لرزان و پریشان هستی ؟ زن با دست اشاره به آسمان كرد و گفت افرق من هذا: از این (یعنی خدا) می ترسم . مرد گفت : آیا تاكنون چنین كاری كرده ای ؟
زن گفت : نه به خدا سوگند. مرد گفت : تو كه چنین كاری نكرده ای ، و اكنون نیز من تو را مجبور می كنم ، این گونه از خدا می ترسی ، من سزاوارترم كه از خدا بترسم . همانجا برخاست و توبه كرد و به سوی خانواده اش رفت و همواره در حال توبه و پشیمانی بسر می برد. تا روزی در بیابان پیاده حركت می كرد، در راه به راهب ( عابد مسیحیان) برخورد كه او نیز به خانه اش می رفت ، آنها همسفر شدند، هوا بسیار داغ و سوزان بود، راهب به او گفت : دعا كن تا خدا ابری بر سر ما بیاورد تا در سایه آن ، به راه خود ادامه دهیم . گنهكار گفت : من در نزد خود كار نیكی ندارم تا جرئت به دعا و درخواست چیزی از خدا داشته باشم . راهب گفت : پس من دعا می كنم تو آمین بگو. گنهكار گفت : آری خوب است .
راهب دعا كرد و او آمین گفت ، اتفاقا دعا به استجابت رسید و ابری آمد و بالای سر آنها قرار گرفت و سایه ای برای آنها پدید آورد، هر دو زیر آن سایه قسمتی از روز را راه رفتند تا به دو راهی رسیدند و از همدیگر جدا شدند، ولی چیزی نگذشت كه معلوم شد ابر بالای سر آن جوان گنهكار قرار گرفت و از بالای سر راهب رد شد. راهب نزد آن جوان آمد و گفت : تو بهتر از من هستی ، و آمین تو به استجابت رسیده نه دعای من ، اكنون بگو بدانم چه كار نیكی كرده ای ؟ آن جوان ، جریان آن زن و توبه و خوف خود را بیان كرد، راهب به راز مطلب آگاه شد و به او گفت : غفرلك ما مضی حیث دخلك الخوف فانظر كیف تكون فیما تستقیل . گناهان گذشته ات به خاطر ترس از خدا آمرزیده شد، اكنون مواظب آینده باش .
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛