eitaa logo
🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
21.4هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
9 فایل
تبلیغات پربازده 👇💪🔥 https://eitaa.com/joinchat/4061725027C4a63c54783
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✵⃟ ﷽ ࿐ྀུ༅࿇༅═‎ ❖ ختم خیلی مجرب سوره ی یاسین برای حاجت روایی 👈هرکس سوره یس را در 👈هفت روز 👈هرروز سه مرتبه بخواند 👈وبعد از قرائت سوره دعای معروف(یا مَنْ تُحِلُّ بِه عَقْدِ الْمَکارِهِ) 👈فقط یک مرتبه بخواند. 👈سریعاً دعایش به اجابت خواهد رسید.ان شاالله. 👈اما شروع این ختم متفاوت میباشد 👈شروع از یکشنبه برای طلب و تا یکهفته روزی سه مرتبه. 👈 شروع از روز دوشنبه برای پیروزی و بر تایک هفته روزی سه مرتبه. 👈شروع از روز سه شنبه برای کسی که قصد او را کرده است و دفع شر دشمن تا یک هفته روزی سه مرتبه 👈شروع از روز پنج شنبه برای طلب و وسعت در ‌آن،تایک هفته روزی سه مرتبه 👈شروع از روز جمعه برای تایک هفته روزی سه مرتبه 📚 منبع:کتاب دوهزاردستورالعمل مجرب ✔دعای اخرفقط یکبار خونده میشه و داخل مفاتیح هست. ✔درمورد پشت هم خوندن سه مرتبه چیزی تومتن کتاب گفته نشده 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
* 👇 🍁 🏖اول است؛ به ارزشهایی که میخواهی بر اساس آنها زندگی کنی، فکر کن 🏖دوم است؛ خود را باور کن و بر اساس آنچه فکر کرده ای، عمل کن تا به ارزشهایی که در سر داری برسی 🏖سوم داشتن است؛ چیزی رابخواه که بر اساس باورهایت نسبت به خود و ارزشهایی که در سر داری باشد 🏖چهارم است ؛ جرأت کن. آرزوهایت را بر آورده کنی، آرزوهایی بر اساس باورها و ارزشهایی که در سر داری. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
گاهي به خودت احترام بگذار؛... يک چاي داغ بريز داخل زيباترين استکان خانه؛... يک دانه شيريني هم بگذار کنارش ؛... و به خودت بگو : بفرماييد... ! چايتان سرد نشود...! به خودت ؛ باورت و زندگي ات عشق بورز؛... سن و سال ات مشکل عشق نيست؛... زمان نمي تواند بلور اصل را کدر کند؛... مگر آنکه تو پيوسته؛ برق انداختن آن را از ياد برده باشي؛... براي خودت دعا کن که آرام باشي ؛ صبور باشي ؛... مهم نيست که آخرين زلزله ي زندگي ات چند ريشتر بود؛ مهم نيست که در آن زلزله چه چيزهايي را از دست دادي ؛... مهم اين است که دوباره از نو بسازي زندگي ات و باورت را... 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ‌ ‌‹🦋‌🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
*🍃🍂عدالت و لطف خدا 🍃🍂 🙍زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل❓ 🗣داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. 🗣سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟ 🙍زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم . 🚪هنوز سخن زن تمام نشده بود که ... در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى. 🙍🗣حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
▪️▪️▪️ چند ترفند کاربردی و جالب 🔴 ترفند: نیش حشرات در پیک نیک اذیتتون میکنه؟ کافیه توی یک بشقاب مقداری نوشابه بریزید و یکم دورتر از خودتون قرار بدید... 🔴 ترفند: نگران بوی دهانتون هستین؟ کافیه بعد مسواک زدن دهانتون رو با آب نمک بشورید. 🔴 ترفند: ریموت ماشین، از راه دور آنتن نمیده؟ کافیه ریموت رو زیر گلوتون قرار بدید تا امواجش قوی تر بشه. 🔴 ترفند: دوس دارین مورچه هارو از خونتون دور کنین؟ کافیه توی مسیر حرکتشون فلفل قرمز بریزید. 🔴 ترفند: نیش پشه ها همیشه باعث آزار و اذیت میشه؟ شما هم ازاین مشکل رنج میبرید؟ کافیه یک گلدان نعناع در اتاق خواب خود بگذارید. 🔴 ترفند: مواد غذایی داغ خوردید و زبونتون سوخته؟ کافیه رو قسمت سوختگی شکر بپاشید. 🔴ترفند: چجوری میشه عمر شلوار جین رو دو برابر کرد؟ فقط کافیه موقع شستن اونو برعکس کنی و بشوری 🔴ترفند: دوس داری طلاهات برق بیفته؟ اول نیم ساعت بذارش تو آرد سفید بعد یک ربع بذارش تو آبلیمو و جوش شیرین، چون طلاها مثل روز اولش میشه 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
🍃🌸 دعای حضرت زهرا علیهاالسلام برای شیعیان گنهکار در آخرین روزها... ✅مرحوم شیخ محمد مهدی حائری مازندرانی در « کَوکبُ الدُّرّی فی احوال النَّبیّ و البتولِ و الوصیّ» می نویسد اسماء بنت عُمَیس نقل می کند که فاطمه علیهاالسلام را در روزهای آخر دیدم که غسل کرده و با خدا این گونه مناجات می کرد... «إلهی وَ سَیِّدی! أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدِی فی مُفارِقَتی أنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتی وَ شیعَةِ ذُرّیتَی» 📚.(کوکب الدّری، ج 1،ص254) ◼️ای معبود و ای آقای من! به حقّ کسانی که ایشان را برگزیدی، و به حقّ گریه فرزندانم در هنگام جدایی از من، گناه کارانِ از شیعیانم و شیعیان از ذرّیّه مرا بیامرز.... ❤️تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) پنج صلوات❤️ 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
#داستان_زندگی 🌸🍃 شب موقع خواب مهسا مثل همیشه رفت روی تخت بالایی اما برعکس عادت هر شبش شعر آمیخته
🌸🍃 بلاخره روز موعود رسید. ترانه آنقدر سراغی از من نگرفته بود که تقریبا فراموشش کرده بودم شاید هم دست کم گرفته بودمش. وقتی همه در محوطه جمع شده بودند و باحسرت به مینی بوسی که ما را سوار میکرد، زل زده بودند. یکدفعه یک نفر مرا از پشت سر کشید. نگاه کردم دیدم نوچه ترانه ست. زیر گوشم نجوا کرد: الان حواس همه پرته بجنب زیبای خفته رو به یه بهونه ای بیار پشت آشپزخونه، حالا! بازهم لحظه انتخاب بود. در کشمکش ذهنی خودم که کمتر از لحظه ای طول کشید با خودم به این مدت فکر کردم. فاطمه تنها کسی بود که با من مثل یک آدم باارزش برخورد میکرد. او مرا دوست خودش خطاب میکرد بی آنکه از قضاوت شدن توسط دیگران ابایی داشته باشد. به هرقیمتی بود باید از او محافظت میکردم. سرم را عقب بردم و در گوش نوچه ترانه گفتم: برو الان میارمش. دقایقی بعد در دفتر مدیر بودم. خانم مدیر ابرویی بالاداد و پرسید:میخوای درمورد ترانه بگی؟ هاج و واج مانده بودم که خودش به داد ذهن پر سوالم رسید: زیر نظر داشتیمش! به خیالش هرکی هرکیه... دقایقی بعد خانم مدیر و  نگهبان دم در،  سر قرار ترانه حاضر بودند. گنده لات کانون داشت از عصبانیت می مرد. وقتی  می بردندش اتاق مدیر، بلند داد میزد: جواب این کارتو میگیری مبارک. بی توجه به فریادهایش سوار مینی بوس شدم  آزاد از فکر آینده و نقشه هایی که ترانه برای انتقام داشت.  برای ساعاتی توانستم تمام آنچه بودم را پشت سر بگذارم. وسط راه مینی بوس توقف کوتاهی کرد و یک مهمان همراه ما شد. مردی که سوار مینی بوس شده بود در مقابل چشمان مبهوت ما، جلو آمد و سلام کرد. یکی از دخترها زد زیر خنده که با نگاه تند فاطمه، ساکت شد. منکه جلوتر از بقیه کنار فاطمه نشسته بودم آهسته پرسیدم: آخوندهم باهامون میاد امام زاده؟ فاطمه بلند شد و خوش آمد گفت. بعد رو به جمع ما ایستاد و گفت: من امروز از حاج آقا خواهش کردم با ما همراه باشن تا شما فرصتی داشته باشین اگر سوالی دارید بپرسید. دوباره نگاهها سمت حاج آقا چرخید. از خودم پرسیدم: لفظ حاج آقا برای این جوان کم سن و سال که تازه ریش درآورده بزرگ نیست؟ نجواها کم کم به هم همه بدل میشدند که سکوت را اینگونه شکستم: چطوری میشه از خدا چیزی بخواییم؟ یعنی چیکار کنیم که دعامون برآورده بشه؟ حاج آقا نگاه گذرایی به من انداخت و دوباره سرش را پایین گرفت و گفت: خدا خودش در قرآن فرموده :"ادعونی استجب لکم؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را" پوسخندی زدم و پرسیدم: این برا خوباست برا بقیه چی؟ حاج آقا موهای طلایی اش را زیر عمامه سفیدش برد و پاسخ داد: این آیه رحمت عام هست مختص گروه خاصی نیست. خداوند به همه بنده هاش نظر لطف داره ولی دعا کردن هم شرایط داره. مهسا از پشت سرم پرسید: مثل چی؟ حاج آقا تسبیحی همرنگ چشمانش از جیبش بیرون آورد و پاسخ داد: با نیت خالص دعا کنیم و امید به اجابت داشته باشیم. بلافاصله پرسیدم: نیت خالص چیه حاج آقا؟ همانطور که دانه های سبز تسبیحش را میگذراند گفت: از ته دل بخوای خدا آرزوت رو برآورده کنه.... وسط حرفش پریدم و طلبکارانه گفتم: مگه کسی هم هست یه چی از خدا بخواد ولی واقعا نخواد خدا بهش بده!  اجازه داد حرفم تمام شود. برای اولین بار در عمرم با مردی روبرو شده بودم که بدون توجه به جسمم داشت به حرفهایم گوش میداد.حرفم که تمام شد، گفت: بی نسبت و بی تشبیه مثلا من بیام  از شما بخوام  از صندوقچه ای که دارید یه کیسه طلا بدید به من ولی تو ذهنم باشه طلا رو که گرفتم باهاش یه ماشین بخرم بزنم درخت خونتونو بشکنم. اون وقت نیت من برای درخواست از شما خالصه؟ چقدر شبیه فاطمه حرف میزد! اوهم موقع مثال زدن خودش را در جایگاه خطاکار قرار داد نه مرا! این رفتارش باعث شد با خودم بگویم: یعنی مردی هم وجود داره که زورگو و طلبکار نباشه؟! یکدفعه جمله محبوبه افکارم را بهم ریخت: چه ربطی داشت حاج آقااااا حاج آقا عبای اتو کشیده اش را  روی شانه جابه جا کرد و گفت: وقتی از خدا درخواستی میکنیم اما همون موقع تو فکریم بعدش گناهی انجام بدیم یعنی میخوایم با نعمت خدا به نافرمانیش مشغول بشیم و این عدم اخلاص در نیت و عمله. فاطمه به کمک ذهن های قفل شده ما آمد و گفت: حاج آقا میخوان یه جورایی بگن باید اول توبه کنیم و قصد انجام گناه نداشته باشیم بعد دعا کنیم. ..
•┈••✾ ﷽ ✾••┈• ✦ ﴿امام سجاد عليه السلام : اِنَّ اللّه َ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزينٍ وَ يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكورٍ؛﴾ ﴿خداوند هر قلب محزون و هر بنده شكرگزار را دوست دارد. [كافى، ج 2، ص 99، ح30]﴾ 🌱یه جاهایی تو زندگی همه هست، که دلت میخواد رو کنی به خدا بگی: کاش از شاخه سرسبز حيات گل اندوه مرا می چيدی.♡ ♡⇦ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ⇦ﺑﻪ حضوﺭت.ﺑﻪ نگاهت ⇦به پناهت.ﺑﻪ یاریت ....نیازمندم🌿 ♡ الهی جز تو به کی میشه امید بست؟ شکرت خداجونم ممنون ڪه هستی... ♡••࿐ 🤍خدایا نگاهت رو ازمون نگیر متبرک به نگاه مهربان خدا 🍃 زندگیتون بی غم ✨ 💚 امام سجاد عليه السلام فرمودند: از دوستى با پنج كس بپرهيز: 💠〖دروغگو〗: زيرا او به منزله سراب است ، دور را نزديك و نزديك را دور جلوه مى دهد. 💠〖فاسق〗:زيرا او تو را به يك لقمه يا كمتر از آن مى فروشد. 💠〖بخيل〗: زيرا او در هنگام حاجت به مال، تو را خوار و ذليل مى گرداند. 💠〖احمق 〗: زيرا او به جاى نفع ، به تو ضرر مى رساند. 💠〖قاطع رحم〗: كسى كه با خويشان و دوستان قطع رابطه كرده باشد. زيرا در سه آيه مورد لعن واقع شده است . 📚مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۵ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
🔴 🔴 اگر میخواهید فرزندتان عشق و علاقه ی شدیدی به شما پیدا کند و مطیع و حرف گوش کن شما باشد و گناه و بی نمازی را ترک کند❌ (هفت بار) این آیه را بر نمک بخوانید و به آن بدمید و سپس در غذا بریزید( غذا روی اجاق باشد). پس از اینکه مادر و فرزند از غذا تناول کنند، محبت و علاقه و مطیع بودن در فرزند نسبت به پدر و مادرش ایجاد میشود ان شالله👇🔮💓 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از ۲۴ساعت اثرشو میبینید روی فرزندتون😳👆
10نكته بسیار مهم ١👈_ ترسناك ترين جاي جهان ذهن شماست. ٢👈_ عمل باشيد نه عكس العمل ، صدا باشيد نه انعكاس صدا . ۳👈_ مراقب بدن خود باشيد ، زيرا تنها جايي است كه تا آخر عمر در آن زندگي مي كنيد . ٤👈_ اجازه ندهيد رفتار ديگران آرامش دروني شما را بهم بزند . ٥👈_ آرزو كردن براي اينكه جاي شخص ديگري باشيد ، يعني ناديده گرفتن خودتان. ٦👈_ ارزش شما با رفتار ديگران با شما، تعيين نميشود. ٧👈_ اگر كسي كار اشتباهي انجام داد، همه خوبي هايش را فراموش نكنين. ٨👈_ قهرمان بودن يعني ايمان به خود، وقتي ديگران به شما اعتقادي ندارند. ٩👈_ كساني كه در گذشته زندگي مي كنند، آينده خود را محدود مي كنند. ١٠👈_ هيچ يك از ما برنده يا بازنده به دنيا نيامده ايم ، انتخاب كننده به دنيا آمده ايم . : مثبت فكر كنيد شما میتونید چون شما اشرف مخلوقاتید با دقت به بالا صعود کنید نه که به حیوانیت نزول جایگاه شما خیلی خیلی والاست انرا برای همگی شما خواستارم 🤚🌹❤️ 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅️معجونی که عالیه ،ازدست نده ❌ معجون اگه سابقه بیماری خاصی؛یا حساسیت دارین حتما با مشاوره پزشک مصرف کنید ۱ق چ دارچین ۱ق چ گل محمدی ۱ق چ هل ۱ق چ بارهنگ ۱ق چ بابونه ❇️اگه کبد چرب داری یا دیابت ،میتونی از این معجون خونگی تا ۴۰ روز استفاده کنی و تاثیر شگفت انگیز این معجونو ببینی ❇️این معجون طی ۴۰ روز قند و چربی رو کنترل میکنه نوش جان❤️💚💜 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
☘ 📝 کارمند بانک و پدر ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ‌ﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ آوﺭﺩ. ﺁﺧﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺑﻮﺩ، ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻦ. ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ: "ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﻭﻗﺘﺶ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺎﯾﺖ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺎﺭ تا واریز کنم!" ﮔﻔﺖ: "می‌دونی ﻣﻦ ﭘﺴﺮ کی‌ام؟! ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﻮ می‌گی؟" ﮔﻔﺘﻢ: "ﭘﺴﺮ ﻫﺮ ﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ! ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎﻧﮏ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﺎﯾﺘﻮ ﺑﺴﺘﯿﻢ. ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ!" ﭘﻨﺞ دقیقه ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﮐﻬﻨﻪ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺭﻧﺠﻮﺩﻩ. ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺷﻪ ... ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ سلام کردم و ﻗﺒﺾ ﻭ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ و ﮔﻔﺘﻢ: "ﭼﺸﻢ" و ﺗﻪ ﻗﺒﻀﻮ ﻣﻬﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ. ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﺸﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﻢ ... ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ: "ﺩﯾﺪﯼ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﻬﺶ!" ﺑﻌﺪﺵ ﺧﻨﺪﯾﺪ ... ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ: "ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﯿﺎﻡ" ﺍﻭﻣﺪ و خیلی آروم بهم ﮔﻔﺖ: "ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﭽﻢ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﮐﺮﺩﯼ!" ﮔﻔﺘﻢ: "بیشتر به خاطر پسرتون بود. ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺑﭽﻪ، ﭘﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺮﺩﯾﻪ ﮐﻪ ﺣﻼﻝ ﻣﺸﮑﻼﺗﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ. ﺧﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ می‌کرد!" ﭘــﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺩﺭ ﮐﺘﺎبی ﺟﺎیی ﻧﺪﺍﺭی ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳﺖ ﻧﻴﺴﺖ .... ﺑﻲ ﻣِﻨَﺖ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ غریبگی‌هایت می‌گذری ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺎشی ... ﻭ ﭘﺸﺖ ﺧﻨﺪﻩ‌ﻫﺎﻳﺖ ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ می‌کنی .. 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛