🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٤٦١
@yazeynb
#كوه_مشكلاتى_كه_مثل_موم_نرم_مى_شوند...!!
@yazeynb
🌷چند سال از دوران اسارتم را با آقای ابوترابی گذاراندم. اردوگاه موصل ١ که بودیم یک روز رفتم پیش حاج آقا و پرسیدم: همه برای حل مشکلاتشان به شما مراجعه می کنند، این را چه طور تحمل می کنی و خم به ابرو نمی آورید؟
@yazeynb
🌷...چیزی نگفت. دوباره پرسیدم. از دادن جواب امتناع کرد. بار سوم وقتی اصرارم را دید، گفت: حسین آقا جون، دو رکعت نماز و توسل به حضرت زهرا (س) کوه مشکلات را مثل موم نرم می کند. از آن زمان هر وقت به مشکلی بر می خورم همین کار را می کنم.
🌹خاطره اى به ياد سید آزادگان حاج علی اکبر ابوترابی
@yazeynb
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢۸۰۵
#عروج_شبانه....
@yazeynb
🌷 بارها متوجه میشدم كه همسرم (شهيد ابوالحسن حسنی) نيمه شب از خانه خارج شده بعد از نماز صبح به منزل باز میگردد. ابتدا خود را به خواب زده، فكر میكردم به دنبال مأموريتهای سپاه، شبها از خانه بيرون میرود.
@yazeynb
🌷یک شب طاقتم تمام شد و خيلی آرام [و] مؤدبانه گفتم: دلم میخواهد بدانم شبها كجا میروی؟ وقتی متوجه شد كه من نيز میدانم شبها از خانه خارج میشود با خونسردی تمام گفت: امشب با هم میرويم.
@yazeynb
🌷نیمه شب پتويی برداشته به اتفاق از خانه خارج شديم. يك راست به گلستان شهدا رفت. كنار قبر "شهيد اسدالله باغبان" پتو را پهن كرد و مشغول خواندن نماز شد. در نماز او را نظارهگر بودم. اصلاً مثل اين كه با تكبيره الاحرام از آسمان نيز بالاتر میرفت و با سلام نماز دوباره به زمين باز میگشت.
@yazeynb
🌹خاطره ای به یاد شهید ابوالحسن حسنی و شهید اسدالله باغبان
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات