eitaa logo
کانال مدافع حرم خانم زینب حاج قاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
39.4هزار عکس
30هزار ویدیو
144 فایل
#شهادت_سردار_سپهبد_قاسم_سلیمانی 😢😢😢😢😢 آهنگ: (یاران چه غریبانه رفتند از این خانه) سر لشڪرِ ایرانی سردارِ سلیمانی هم عاشق قرآن و هم ڪشته قرآنی رفتی و وقارم رفت بر عشق عیارم رفت هم یار ولایت هم سردار دیارم رفت ای یار خداحافظ سردار خداحافظ😢😢😢😢
مشاهده در ایتا
دانلود
ناله ها از سر جگر می زد تا زمشک دریده می گفتند سر به در میزد آن زمانی که از گلوی بریده می گفتند... التماس دعا دلتان شکست @yazeynb 😭😭😭😭😭😭😭
4_6006049715169265215.mp3
زمان: حجم: 7.26M
🎧 بسیار دلنشین و شنیدنی🖤 🎼 طاقت ما را غمی دیگر 🎤 سعید حدادیان 🌙 وفات حضرت ام البنین پیشنهاد دانلود 👌👌👌 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
مخمل سبز صدای تو فراگیر شده عشق سرشار تو در سینه سرازیر شده عطر گیسوی تو از هر جهتی می آید هر گلی در پس گلزار تو تحقیر شده دیر شد آمدنت حضرت آیینه و آب عالم از دوری و این فاصله ها پیر شده ای تو را پاکترین حادثهء سبز امید آب کر در گذر جوی تو تطهیر شده جمع بسیار زیادی به تو مشغول شدند نزد انبوه گدا،عشق تو تکثیر شده لطف کن بر سر من داد بزن مصلح من چوب تنبیه تو از حسن تو تعبیر شده سه شنبه های مهدوی 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚نام :رقیه 😭 😔سن :سه ساله 😭 💚لقب :نازدانه سمت :حاجت دادن و حاجت روایی مردم سابقه:بیش از1400 سال:اینجا خرابه شام است ودختری تنها:هرسه شنبه یک سلام✋وعرض ادب مختص سه ساله کربلا💚السلام علیک یارقیه بنت الحسین(ع 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازی فـوتبال داعـــ👹ـــش با بریـده....😭😭 شهدا شرمنده‌ایم 😔 فراموش نکنیم هنوز هم کسانی هستند که جان خود را کف دست گرفته و برای حفظ جان ما می‌جنگند 😔😭 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
💙 بہ سرم رحمٺ بےواسعہ یعنے مهدے بهترین حادثه و واقعہ یعنے مهدے اخم چشمش علے وخنده‌ے زهرا بہ لبش جمع این جاذبہ و دافعہ یعنے مهدے 💚💚 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
💚💚 ⚜اے واژه ے هم منتظرٺ 💚اے گـردش روزگـار هم منتظرٺ ⚜فریاد بلند اسٺ، ببین 💚اے قبضہ‌ے ذوالفقار هم منتظرٺ 😭😔 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
🍀 درسی از ادیسون ادیسون در سنین پیري پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد. این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازي و ورود به بازار شود. در همین روزها بود که نیمه هاي شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاري از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط براي جلوگیري از گسترش آتش به سایر ساختمانها است. آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود. پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روي یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند. پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر میبرد. ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صداي بلند و سر شار از شادي گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست! رنگ آمیزي شعله ها را می بینی؟ حیرت آور است! من فکر می کنم که آن شعله هاي بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! واي! خداي من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟ پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتشمی سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟ چطور میتوانی؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته اي؟ پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاري بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد! در مورد آزمایشگاه و باز سازي یا نو سازي آن فردا فکر می کنیم! الآن موقع این کار نیست! به شعله هاي زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت! فردا صبح ادیسون به خرابه ها نگاه کرد و گفت: " ارزش زیادي در بلا ها وجود دارد. تمام اشتباهات ما در این آتش سوخت. خدا را شکر که می توانیم از اول شروع کنیم." توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آري او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد. 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
4.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای یار پشت پرده غیبت نهانی‌ام من عاشقم بگو به‌کجا می‌دوانیم نماهنگ سه شنبه های_دلتنگی🏴 😭😭😔😔😔 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚
📚 پيرى در روستايى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجد مى رفت . دريك روز بارانى پير ، صبح براى نماز از خانه بيرون امد ،چند قدمى كه رفت در چاله اي افتاد، خيس وگلى شد. به خانه بازگشت لباس راعوض كرد ودوباره برگشت ، پس از مسافتى براى بار دوم خيس و گلى شد برگشت لباس راعوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد. ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟ جوان گفت نه ،اى پير ،من شيطان هستم براى بار اول كه بازگشتى خدابه فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشيدم براى باردوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى خداوند به فرشتگان بگويد تمام گناهان اهل روستا رابخشيدم كه من اين همه تلاش براى گمراهى انان داشتم براى همين امدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!!! گر تو آن پیر خرابات باشی فارغ ز بد و بنده ی الله باشی شیطان به رهت همچو چراغی بشود تا در محضر دوست همیشه حاضر 💚@yazeynb💚 💚@yazeynb💚