eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر غربت و مظلومیتِ پهلوانان بلندی‌های غـرب سلام بر زین الدین‌ها بر مهدی و مجید ... ۲۷ آبان سالروز شهادت سرداران لشکر۱۷علی‌بن‌ابیطالب( علیه‌السلام) سردارشهیدمهدی زین الدین🌷🕊 سردار شهید مجید زین الدین🌷🕊 هدیه_به_روح_شهداء_و_شهدای_مدافع_حرم_آل_الله_صلوات💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 👇🌹👇 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
435.6K
با سلام و احترام از دوستان هستند برای سلامتیش دعا کنید 🌹
سلام... کنار مزار شهدای گمنام بوستان مجیدیه در جمع خواهران ایمانی و کلاس شرح زیارت جامعه کبیره دعاگوی شما خوبان هستیم.
🌴 #یازینب...
پیام از شما👇 ...👇 سلام جناب ارمغان بزرگوار ماامروزمراسم ختم صلوات داریم حتمااین عزیزرادعامیکنیم ازدیگردوستان هم میخوام هرچه قدرارادت به امام زمان عج وحضرت زهرا سلام الله علیها دارندبه نیت شفای عاجل این عزیزبزرگوارهم صلوات وسوره حمدهدیه کنند ان شالله بحق بیمارکربلاجمیع بیماران بالاخص این عزیزبزرگوارشفاپیداکنندوبه اغوش گرم خانوادهشان برگردند.
🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🏴 با سلام و احترام  داستان سکه طلا.. آورده اند که روزى یکى از بزرگان به سفر حج مى رفت . نامش عبد الجبار بود و هزار دینار طلا در کمر داشت…چون به کوفه رسید، قافله دو سه روزى از حرکت باز ایستاد.عبد الجبار براى تفرج و سیاحت ، گرد محله هاى کوفه بر آمد. از قضا به خرابه اى رسید. زنى را دید که در خرابه مى گردد و چیزى مى جوید. در گوشه مرغک مردارى افتاده بود، آن را به زیر لباس کشید و رفت…! عبد الجبار با خود گفت : بى گمان این زن نیازمند است و نیاز خود را پنهان مى دارد. در پى زن رفت تا از حالش آگاه گردد. چون زن به خانه رسید، کودکان دور او را گرفتند که اى مادر! براى ما چه آورده اى که از گرسنگى هلاک شدیم ! مادر گفت : عزیزان من ! غم مخورید که برایتان مرغکى آورده ام و هم اکنون آن را بریان مى کنم . عبد الجبار که این را شنید، گریست و از همسایگان احوال وى را باز پرسید. گفتند: سیده اى است زن عبدالله بن زیاد علوى ، که شوهرش را حجاج ملعون کشته اند . او کودکان یتیم دارد و بزرگوارى خاندان رسالت نمى گذارد که از کسى چیزى طلب کند. عبد الجبار با خود گفت : اگر حج مى خواهى ، این جاست . بى درنگ آن هزار دینار را از میان باز و به زن داد و آن سال در کوفه ماند و به سقایى مشغول شد… هنگامى که حاجیان از مکه باز گشتند، وى به پیشواز آنها رفت . (راد اس ام اس)مردى در پیش قافله بر شترى نشسته بود و مى آمد. چون چشمش بر عبد الجبار افتاد، خود را از شتر به زیر انداخت گفت : اى جوانمرد! از آن روزى که در سرزمین عرفات ، ده هزار دینار به من وام داده اى ، تو را مى جویم . اکنون بیا و ده هزار دینارت را بستان ! عبد الجبار، دینارها را گرفت و حیران ماند و خواست که از آن شخص حقیقت حال را بپرسد که وى به میان جمعیت رفت و از نظرش ناپدید شد. در این هنگام آوازى شنید که : اى عبد الجبار! هزار دینارت را ده هزار دادیم و فرشته اى به صورت تو آفریدیم که برایت حج گزارد و تا زنده باشى ، هر سال حجى در پرونده عملت مى نویسیم ، تا بدانى که هیچ نیکوکارى بر درگاه ما تباه نمى گردد. ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~--- ‌
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
435.6K
با سلام و احترام از دوستان هستند برای سلامتیش دعا کنید 🌹