🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_مسافر_ملکوت🌹🕊 #خاطرات : شهید علی عباس حسین پور 🌹🍃 فصل اول..( قسمت چهارم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین #دوران_ابتدایی دوران ابتدایی ما در مدرسه سعدی بود درس علی عباس نسبت به من خیلی بهتر بود ایشان کلاس سوم بودند و بنده کلاس اول هم کلاسی هایش او را خیلی دوست داشتند من خیلی شیطنت می کردم معلم ها و هم کلاسی ها همیشه به من تذکر می دادند همیشه می گفتند از برادرت یاد بگیر و این یک واقعیت است که معلمان ایشان را خیلی دوست داشتند من بچه ای پر از شیطنت بودم به طوری که معلم و مدیر و همه مدرسه از دستم کلافه بودند می گفتند چرا شما مانند علی عباس نیستی علی عباس کجا و شما کجا ناظمی داشتیم به نام آقای جمشیدی که یک بار سر صف از علی عباس تعریف کرد گونه های علی عباس از خجالت سرخ شد سرش را پایین انداخت ان حالت و آن تبسمش همیشه در ذهنم است ان زمان در چندین خانواده در یک خانه بزرگ زندگی می کردند ما هم با چند خانواده دیگر زندگی می کردیم علی عباس از نظر اخلاقی بر همه ما تاثیر داشتند خیلی با محبت و حرف گوش کن بود. علی عباس خیلی کم حرف بود آرام می خندید بازی و سرگرمی ما هفت سنگ الک دولک و فوتبال بود ما با هم می رفتیم بازی چون زیاد بودیم می گفتند حسین پورها اومدن خودمون با هم یک تیم بودیم یادم هست در زمین خاکی فوتبال بازی می کردیم یک بار در حین بازی من آسیب دیدم علی عباس ناراحت شد همین طور حال را من را می رسید آخر شب وقتی که همه خواب بودند امد دست روی بدنم گذاشت که مطمن بشه حال من خوبه بعد بره بخوابه اما طوری که متوجه نشوم سریال یوسف پیامبر که پخش می شد آن اوایل نوجوانی یوسف بود من یاد علی عباس می افتادم حجب و حیا و چهره زیبای علی عباس در نظرم مجسم می شد علی عباس همیشه با اجاره مادر بیرون می رفت هر وقت می خواست از خانه بیرون برود به زبان لری می گفت مادر کاری نداری با اینکه دبستانی بود اما برای رسیدگی به پدر و مادر خود خیلی وقت می گذاشت اواخر دوران ابتدایی با علی عباس به مسجد جواد الائمه می رفتیم انجا در خدمت ایت الله مدنی بودیم ایشان خیلی چیزها به ما یاد داد به بچه ها مسولیت می داد مثلا علی عباس مکبر شده بود شخصیت علی عباس در همان مسجد شکل گرفت یک نمونه آن که برایم جالب است این که در دوران ابتدایی علی عباس نزدیک شب عید به بچه ها می گفت هر کس هر اندازه که می تواند برای نیازمندان کمک کند از لباس گرفته تا برنج و روغن و... جمع آوری می شد. بچه ها هم وسایل را بسته بندی می کردند شب عیدی کمک ها به دست نیازمندان می رسید این کارها را هیچ وقت فراموش نمی کنم. #یا_زهرا...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 #ادامه_دارد... 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 #لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 https://eitaa.com/aflakiyanekhaki8899 ‌ ---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---