🌷🕊#زندگینامه_شهید_حجت_نظری 🌷🕊
سردار شهید خلیل (حجت) نظری جهود بیجاری فرزند شادروان اسماعیل و به سال ۱۳۴۰در شهر فومن، چشم حقبین به حقایق جهان گشود.
به سال ۱۳۴۷ در دبستان ابتدایی ۲۸ مرداد سابق (امام جعفرصادق علیه السلام فعلی) دوره ابتداییرا آغاز و به سال ۱۳۵۲، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی تحصیلی کوروش سابق (توحیدفعلی) از سرگرفت. حجت در این سنین، در کنار تحصیل، ساعات فراغت خود را در مغازه ندافیپدرش میگذرانید. در همین ایام بود که پدرش را از دست داد و به خاطر مشکلات، یک سال ازتحصیل بازماند. با شروع سال تحصیلی ۵۶-۵۷در دبیرستان فردوسی سابق در رشتهی اقتصاداجتماعی، مشغول به تحصیل شد و در کنار تحصیل به همراه برادر بزرگترش، در مغازه ندافیپدر به کار میپرداخت.
در سالهای پیش از انقلاب، حجت وارد فعالیتهای سیاسی شد و مغازه ندافی پدر را به مرکزهماهنگی، راهپیماییها و پخش اعلامیهها مبدل نمود. چندین بار توسط ایادی رژیم، مورد ضرب وشتم قرار گرفت و حتی در این زمینه، چندین مرتبه از مدرسه اخراج گردید و به خاطر همینفعالیتهای گسترده سیاسی و همچنین مذهبی، موفق به أخذ دیپلم در دوره تحصیل نشد.
پس از پیروزی انقلاب، در مبارزه با گروههای ضدانقلاب، بسیار فعال بود. وقتی دانشگاه گیلان در رشت، به تصرف گروهکهای ضدانقلاب (منافقین و کمونیستها) درآمد، حجت به اتفاق چندتن از دوستانخود، دو هفته در درگیریهای رشت حضور داشت، تا اینکه دانشگاه از وجود عناصر ضدانقلابپاکسازی گردید.
شهید نظری جزو اولین کسانی بود که پایگاه بسیج را در شهر فومن ایجاد کردند. برای مبارزه بااشاعهی فرهنگ غربی، کانون فرهنگی ـ مذهبی «سردار جنگل» را پایهگذاری نمود و ضمن جذببسیاری از جوانان در کلاسهای عقیدتی ـ مذهبی، برنامههای مفصل تفریحی، زیارتی و ورزشی رادر این کانون ترتیب داد. او با جذب نیروهای پراکنده و برگزاری کلاسهای قرآن، برنامههای مفصلکوهنوردی و همچنین اردوهای زیارتی ـ سیاحتی، توانسته بود با دور نگهداشتن بسیاری از جوانانشهر خود از خطر گزند شیاطین درونی و بیرونی، تحول بزرگی در آنان ایجاد نماید.
پس از شروع جنگ تحمیلی، جزو نخستین نیروهای داوطلب شهرستان فومن بود که رهسپار استانکردستان شد. در یکی از درگیریهای منطقهی کردستان، به همراه شهید گداعلی خوش روش، رویقلّهای در برابر شبیخون عناصر ضدانقلاب، به ویژه حزب دمکرات کردستان ایستادگی کردند که درنتیجه، مورد تشویق احمد متوسلیان ـ فرمانده وقت لشکر ۲۷ محمدرسول الله ـ قرار گرفتند.
از این پس، حجت بارها به جبهه اعزام شد و در همین ایام، به صورت غیرحضوری موفق به أخذدیپلم در رشتهی اقتصاد اجتماعی گردید. او در عملیات رمضان، حضور داشت و در حالی به خانهبرگشت که جراحتی بر تن داشت. زمستان سال ۱۳۶۱ را در کوههای میشداغ فکه به پایان برد و دربهار سال بعد، در مریوان با قبول مسئولیت گروهان ضربت «جندالله»، به پاکسازی منطقه پرداخت.
با شرکت در عملیات والفجر ۶، بار دیگر مجروح شد بعد از بازگشت به منطقهی جنگی، مسئولیتفرماندهی گروهانی در پاسگاه زید را برعهده گرفت. در عملیات آبی ـ خاکی بدر نیز در نیزارهایهورالعظیم مجروح شد و جهت مداوا به بیمارستان شیراز منتقل گردید.
👇👇
#ادامه_دارد