#عمه_جانم😭
عاشق بچه شو می فرسته،عاشق به بچه ها می گه اصرار كنید،دوتا بچه ها رو حاضر كرد،با یه بیچاره گی،با یه مكافاتی اجازه گرفتند،خون به دلشون شد،دایی راضی نیست،اینها برن،اومدن گفتند دایی،تو رو خدا،همه رفتند،ما دیگه زنده بمونیم فرقی برامون نمی كنه،اصلاً بگو ببینیم چرا بچه های دایی حسن رفتند؟چرا ما نرفتیم؟تو كه بری ما به چه امیدی زنده بمونیم،معرفت رو ببین،جفتشون قهر كردن،راهشون رو گرفتند طرف خیمه،خانم زینب تو خیمه است،نیومده مبادا داداش خجالت بكشه اگه اجازه داد،نرسیده به خیمه،زینب دید صدا گریه داره میاد،مادر بین صد تا صدا ،صدا گریه ی بچه شو می شناسه،صدا شیپور و طبل میآد،حبل المبارز می كنن،سر و صدای دشمن ناله ی اهلبیت،یه وقت دید صدا آشنا داره می آد،هی داره نزدیكتر می شه صدا،همچین پر خیمه رو كنار زدند محكم،بچه است،قهر كرده
🌴 #یازینب...
#درد_دل.. #دلنوشته_ای_از_فرزند_شهید🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🕊🌷 ما بابا نداریم، راستش داریم اما
#عمه_جانم...🌴
#درد_دل...😔
#به_یاد_مدافعان_حرم.... 🌷🕊
🕊🌷بسم رب الشهداء والصديقين 🌷🕊
#رفیقم_شهیدم😔
چقدر زمان زود سپری می شود، انگار همین دیروز بود به سوریه رفتیم
یادت هست،ضریح بی بی زینب (سلام الله علیها)؟
چقدر گریه کردیم...
اصلاً باورمان نمیشد کنار
ضریح ام المصائب هستیم.
وتو چه زیبا زیارت میکردی و از بی بی، شهادت طلب میکردی
و من چه غافل...
ای کاش از تو خواسته بودم تا برای من هم، طلب شهادت میکردی
امّا حیف...
افسوس و صد افسوس که تو به دیدار یارت شتافتی و من.... تنها ماندم
#رفیقم_شهیدم🌷🕊
برای من، از اربابمان شهادت را طلب کن
#دلم_هوای_شهادت_دارد...😔
هدیه به روح شهداء و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات.....💐
🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊
.
#علی_ارمغان...(علمدار..)
#لبیک_یا_بانوی_صبر...😔
🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🏴
#یازهرا....🌹🏴
#لبیک_یــــازیــــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb4
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
#عمه_جانم😭
عاشق بچه شو می فرسته،عاشق به بچه ها می گه اصرار كنید،دوتا بچه ها رو حاضر كرد،با یه بیچاره گی،با یه مكافاتی اجازه گرفتند،خون به دلشون شد،دایی راضی نیست،اینها برن،اومدن گفتند دایی،تو رو خدا،همه رفتند،ما دیگه زنده بمونیم فرقی برامون نمی كنه،اصلاً بگو ببینیم چرا بچه های دایی حسن رفتند؟
چرا ما نرفتیم؟
تو كه بری ما به چه امیدی زنده بمونیم،معرفت رو ببین،جفتشون قهر كردن،راهشون رو گرفتند طرف خیمه،خانم زینب تو خیمه است،نیومده مبادا داداش خجالت بكشه اگه اجازه داد،نرسیده به خیمه،زینب دید صدا گریه داره میاد،مادر بین صد تا صدا ،صدا گریه ی بچه شو می شناسه،صدا شیپور و طبل میآد،حبل المبارز می كنن،سر و صدای دشمن ناله ی اهلبیت،یه وقت دید صدا آشنا داره می آد،هی داره نزدیكتر می شه صدا،همچین پر خیمه رو كنار زدند محكم،بچه است،قهر كرده
#یازینب...