#برای_چی_گریه_کنم؟ #قسمت_دوم( ۲) اولش با حالت تمسخرآمیز با هم پچ‌پچ می‌کردند و می‌خندیدند ... بعدش صدای صحبت‌هاشون بلند شد... داشتند برای هم خاطره تعریف می‌کردند!!! گفتم: دیدید! دیدید که هیچ غمی توی دلهاتون نیست؟ پس چرا شیوا را سرزنش می‌کردید که گریه‌اش نمی‌گیره؟ تنها تفاوت شیوا با شما اینه که صداقت داشت و گفت. و شما . . . یکی گفت: خب الان گریمون نمی‌آد... باید روضه باشه تا گریه کنیم. #از_چی بگه؟ #از_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها😭 #مثلا_درباره_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_چی_بگه؟ این که برادرش را جلوی چشمهاش سر بریدند... این که داغ پسرهایش و برادر و برادرزاده‌هایش را دید و از ناراحتی سر به محمل کوبید... این‌که رباب داغ کودک شش‌ماهه‌ دید... این‌که امام حسین علیه‌السلام، پسرش را خیلی دوست داشت و بر پیکر بی‌جان پسرش گریه کرد... #این‌هایی که گفتید همه گریه‌دار هستند اما برای یه ماه دو ماه یه سال دو سال نه برای ۱۴ قرن!!!!!! به نظرتون توی این ۱۴ قرن دیگه هیچ‌کس توی دنیا این داغ‌هایی که می‌گید، را ندیده؟ اصلا جرا دور بریم؟ توی همین جنگ تحمیلی ما این همه بچه و نوجوان و مرد و زن و شش‌ماهه و یازده‌ساله و ... بی‌گناه کشته شدند. کسانی که ما با خانواده‌هاشون آشناییم. کسانی‌ لااقل عکسی از آن‌ها دیده‌ایم و خاطره‌ای از اون‌ها شنیده‌ایم. من در ایام جنگ در اهواز زندگی‌ می‌کردم و خاطرات عجیبی از اون دوران دارم که دست کمی از فاجعه‌های کربلا نداره... چرا کسی برای اونا گریه نمی‌کنه؟ #لحظاتی_گذشت... بچه‌ها با تردید به هم نگاه می‌کردند. شیوا گفت: خانوم! چرا خودتون روضه نمی‌گید؟ خب شما برای ما بگید! شما توی مجلس امام حسین علیه‌السلام به چی گریه می‌کنید؟ #ادامه_دارد🌹👇🌹