eitaa logo
یه جو انصاف
430 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
14 فایل
درود بر مخالف من هنر ما معاند را مخالف ساختن و مخالف را موافق ساختن است! آی دی کانال، @Yejoensaf ارتباط با مدیر : @alirezafander
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ مناظـــــــــــــره ای خواندنــــــــی بین دو مـــــــــــــــــــرجع تقلید موافق قیام و مخالف قیام (آیت الله حکیم و امام خمینی) در عراق سال 1344 مناظـــــــــــره ای که چنــــــــــد بار آقای حکیـــــــــــــــــــم امام خمینی را به گــــــــوشه رینــــــــــــــگ میبـــــــــــــرد امـــــــــا شاهنامــــــــــــه آخـــــــــرش خـــــــــــــــوش است👌👌👌) این بحث تاریخی سال ۴۴ انجام شد. آن زمان آیت‌الله حکیم، مرجع اول جهان اسلام بود، امام موافق قیام بود و آیت الله حکیم مخالف، استدلال‌‌های امام جالب توجه است ... امام (ره)به آیت الله حکیم(ره) فرمودند: شنیدم کسالت دارید. خوب است به ایران برای مداوا تشریف ببرید و در ضمن قضایای ایران را از نزدیک لمس کنید و مشاهده کنید که بر این ملت مسلمان چه می‌گذرد. در زمان مرحوم بروجردی عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره حمل بر صحت می‌کردم و می‌گفتم: مطالب را به ایشان نمی‌رسانند. نسبت به جنابعالی هم این طور معتقدم که فجایع حکومت ایران را به سمع شما نمی‌رسانند والا شما هم ساکت نمی‌ماندید. آیت الله حکیم (ره): من از تمام قضایا کاملا واقف هستم. امام خمینی(ره): گمان نمی کنم که از همه قضایا مطلع باشید. چه اگر مطلع بودید در قضایای اخیر ایران شما کوتاه نمی آمدید. آیت الله حکیم(ره): آنچه وظیفه شرعی بود به‌جا آوردم، و شما هنوز از اوضاع سیاسی جهان باخبر نیستید. یک عده افراد سودجو این قضایا را ایجاد می کنند که خود سود ببرند، و باید خیلی متوجه و بیدار باشیم.  امام خمینی (ره): شاید مطلع نباشید که آمریکا و انگلستان می‌خواهند دولت‌های اسلامی را محو و نابود کنند و فعلا از ایران شروع کردند. تمام منافع ایران را می‌برند و می‌خواهند خون این ملت ها را بمکند. باید متوجه بود و بیدار شد و ما بدین جهت قیام کردیم، و محمد رضا شاه پهلوی اصلا معتقد به اسلام نیست. آیت الله حکیم(ره): بلی آن طور که شما می گویید صحیح است، ولی راه ایستادگی و مقاومت با آن ها آن طور که شما اقدام کردید درست نبود. چون ما که سلاح و قدرت نداریم. سلاح و قدرت ما همین مردم هستند. اینها هم حرکتشان از طرف باد است (یعنی با باد می آیند و با باد می روند.). ما تجاربی از انقلاب 1920 عراق داریم و می دانیم که چگونه با ما انگلیسی ها رفتار کردند و نتیجه قیام و انقلاب ما به کجا منتهی شد. خیلی محتاطانه باید حرکت کرد و به اندک غفلت ممکن است مسلمان‌ها ذلیل و نابود گردند؛ و من خود را در مقابل این مسائل مسئول می دانم. بعضی از قضایا را که شما بیان کردید ما تحقیق کردیم آن طور نیست. امام خمینی (ره): البته من بدون تحقیق و تتبع اقدام نکردم و من مدارک مستدل دارم. آیت الله حکیم(ره): وانگهی چه می‌شود کرد چه اثر دارد؟  امام خمینی(ره): قطعا اثر دارد. ما با همین قیام تصمیمات خطرناک دولت را متوقف کردیم، چطور اثر ندارد اگر علما اتحاد داشته باشند قطعا موثر است.  آیت الله حکیم(ره): اگر احتمال عقلایی نیز داشته باشد خوب است. امام خمینی(ره): قطعا تأثیر دارد چنانچه اثر هم دیدیم و منظور ما از اقدام، اقدام عاقلانه است و اقدام غیر عاقلانه اصلا مورد بحث نیست. مقصود اقدام علما و عقلای ملت است.  آیت الله حکیم(ره): اقدام حاد کنیم مردم از ما تبعیت نمی‌کنند، آن‌ها برای دین سینه چاک نمی‌کنند.  امام خمینی(ره): چطور مردم دروغ می‌گویند، این مردم جان دادند، زجر دیدند، حبس کشیدند، تبعید شدند، اموالشان به غارت رفت. چطور مردم بقال و عطار سرمحل که سینه جلو گلوله دارند دروغ می‌گویند؟  حکیم(ره): تبعیت نمی‌کنند، مرید اغراض مادیه هستند.  امام خمینی(ره): عرض کردم که مردم در پانزده خرداد جوانمردی و صداقت خود را نشان دادند.  حکیم(ره): اگر قیام کنیم و خونی از بینی کسی بریزد، سر و صدایی بشود مردم به ما ناسزا می‌گویند و سر و صدا راه می‌اندازند.  امام خمینی(ره): ما که قیام کردیم از احدی به جز مزید احترام و سلام و دست‌بوسی ندیدیم و هر که کوتاهی کرد حرف سرد شنید و مورد بی‌ارادتی مردم واقع شد. در تبعید ترکیه، به یکی از دهات ترکیه اسمش یادم نیست رفتم اهالی آن ده گفتند: وقتی آتاتورک مشغول عملیات ضد دینی خود شد علمای ترکیه جمع شدند و به اتفاق مشغول فعالیت علیه تصمیمات آتاتورک شدند، آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه به قتل رسانید. من شرمنده شدم. پیش خود فکر کردم که آن‌ها سنی می‌باشند، وقتی خطر را به دین اسلام نزدیک می‌بینند، چهل نفر کشته می‌دهند، ولی علمای شیعه در این خطر عظیمی که [به] دیانتمان وارد آمده خون از دماغمان نیامد. واقعا جای خجالت است. حکیم(ره): چه باید کرد؟ بایستی احتمال اثر بدهیم، کشته دادن چه اثر دارد. 👇
🔵 مناظره تاریخی امام خمینی و آیت الله محسن حکیم (قسمت دوم) امام خمینی(ره): عملیات ضد دینی دو جور است: یکی مثل رضاخان بی‌دینی می‌کرد و می‌گفت: من می‌‌کنم و نسبت به شرع نمی‌داد، البته موضوع اقدام علیه او از باب نهی از منکر بود ولی شاه فعلی هر عملی ضد قرآن و مذهب می‌کند و می‌گوید: از دین است. نظر قرآن چنین است، من از قرآن کریم می‌گویم، این بدعت عظیم که بر اساس دیانت لطمه وارد می‌کند قابل تحمل نیست، باید جان‌بازی کرد، بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد عده‌ای از علمای شیعه قیام کردند و دسته‌هایی از آن‌ها کشته شدند.  آیت الله حکیم(ره): تاریخ چه فایده‌ای دارد باید اثر داشته باشد امام خمینی(ره): چطور فایده ندارد؟ مگر قیام حسین بن علی (ع) به تاریخ خدمت مؤثری نکرد؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت می‌گیریم؟  حکیم(ره): شما جواب خدا را در این خون ریزی چه می دهی امام خمینی (ره): امام حسین (علیه السلام) که قیام کرد و خود و عده ای شهید شدند برای چه بود؟ برای حفظ اسلام بود. پس باید این اعتراض را هم به او بنماییم. در این بین آیت الله حکیم(ره) عصبانی شده و با عصبانیت فرمودند: ای آقا! شما خود را با امام حسین قیاس می کنید؟ امام حسین(علیه السلام) امام مفترض الطاعه و عالم و مأمور از جانب خداوند بود. شما چرا امام حسن (علیه السلام) را نمی گویید. هر کاری که می خواهید بکنید و هر خونی که می خواهید ریخته شود امام حسین(علیه السلام) را در میان می آورید. ریختن یک قطره خون بی گناه در نزد خداوند مسئولیت عظیم دارد. . امام خمینی(ره): اگر امام حسن (ع) هم به اندازه شما مرید داشت قیام می‌کرد. در اول امر قیام کرد دید مرید‌ها فروخته شده‌اند، لذا فتح نکرد، اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید.  . آیت الله حکیم(ره): من که نمی‌بینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید.  امام خمینی(ره): شما اقدام کنید و قیام نمایید، من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد.  آیت الله حکیم(ره): لبخند و سکوت. چند لحظه بعد امام خمینی (ره) بلند شدند و آیت‌الله حکیم(ره) تا در اتاق از ایشان مشایعت کردند و از منزل خارج شدند و به منزا آیت‌الله خویی و سپس به منزل آیت‌الله شاهرودی. این دیدار حدود بیست دقیقه به طور انجامید. در خلال این مدت آقای سید یوسف حکیم(ره) و بعضی از آقازادگان و حواشی آیت‌الله حکیم(ره) حضور داشتند. منابع کتاب کوثر ج ٢ – ص١٢۵ (شرح این ملاقات را از جمله محمد سمامی حائری و مرحوم سید صادق طباطبایی نقل کرده‌‌اند.) 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
ازقبل👆 ❌ چرا به هواپیمای امام خمینی اجازه ورود داده شد؟ 🆔 @shobhe_shenasi 🔹از طرف دیگر فضای انقلابی و شور و حرارت ملت به پا خاسته ایران به گونه ای بود که عملا قدرت هر گونه اقدام خطرناکی را بر علیه امام خمینی ره از هر کسی حتی ارتش شاهنشاهی سلب می کرد حتی ارتش مجبور شد تا مسئولیت تامین امنیت امام خمینی ره را در بخش عمده ای از مسیر بر عهده بگیرد. چنین واکنش های منفعلانه ای دارای سابقه هم بوده است مانند سال ۴۲ که از ترس واکنش ها شاه از اعدام امام صرفنظر کرد. (حتی صدام جنایتکار که دستش به خون هزاران عراقی و حتی علمای این کشور آلوده بود، در جریان انتفاضه شعبانیه عراق که به رهبری آیت الله خوئی صورت گرفت و طی آن صدام غیر انسانی ترین اقدامات را بر علیه مخالفان خود انجام داد و حتی دهها تن از علمای به نام مانند حکیم و صدر و شاهرودی را نیز به شهادت رساند، از ترس واکنش ها و با وجود تصمیم اولیه نتوانست آیت الله خویی را اعدام نماید.) نتیجه اینکه شواهد تاریخی حاکی از این است که همه قدرتهای غربی از جمله آمریکا ، انگلیس و فرانسه و نیز کلیت نظام شاهنشاهی و دولت بختیار عزم خود را جزم کرده بودند تا مانع از ورود امام خمینی ره به ایران گردند اما عزم واراده پولادین امام خمینی به اضافه شرایط انقلابی جامعه باعث شد تا امام خمینی علی‌رغم وجود همه خطرات وارد ایران شوند. این نکته نیز قابل ذکر است که گاهی قدرت‌های استکباری وقتی شرایط یک جامعه از انتظارات آنها خارج میشود و به تعبیر دیگر مهره‌ی آنها در کشوری بسوزد، چندان با تغییر مخالفت نمی‌کنند تا بتوانند موج‌سواری کنند و رژیم جدید را هم کنترل کرده یا در فرصت مناسب با یک کودتا یا نفوذ در سران شرایط را به نفع خود تغییر دهند نظیر بلایی که اخیراً بر سر انقلاب مصر وارد کردند. یعنی وقتی حسنی مبارک تبدیل به یک مهره‌ی سوخته شد، خود را در کنار انقلاب قرار دادند و ابتدا با رئیس جمهور جدید «محمد مرسی» همراه کرده و پس از جلب اطمینان او، زمینه سرنگونی انقلاب مصر فراهم شد و حکومت نظامی بر پا شد. شاید آمریکا و انگلیس هم چنین نقشه‌هایی برای انقلاب ایران داشتند که ناشی از نشناختن شخصیت امام راحل بود. ✍️ حجت‌الاسلام دکتر 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
تا کجا؟ یکسال پیش در چنین روزهایی بود که فلسطین طغیان کرد. امروز که این کلمات را می نویسم ساعاتی از شهادت یحیی سنوار گذشته، محمد ضیف سرنوشت نامعلومی دارد، سید حسن نصر الله ترور شده، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگانی از حزب الله شهید شده اند، اسماعیل هنیه و فرزندانش ترور شده اند. رییسی و امیر عبداللهیان جایشان را به پزشکیان و ظریف داده اند، جریان عادیسازی اسراییل از سعودی و ترکیه حتی تا تهران بی پرده شده، 42000 انسان جلوی چشم دنیا کشته شدند، چند میلیون نفر آواره شده اند، غزه با خاک یکسان شده و تصاویر زنده زنده سوختن آدمها هیچ قیامتی نمی سازد. ما به اسراییل حمله مستقیم کردیم، آن هم نه یکبار بلکه دوبار، رسما پایگاه های تل آویو را هدف قرار دادیم، گنبد آهنین و فلاخن داود را افسانه کردیم، شمال اسراییل یکسال تخلیه شده است، ارتش اسراییل در مرز لبنان زمینگیر شده، زدن پهپاد آمریکایی کار روزمره یمن شده، انصار الله به راحتی به اسراییل موشک میزند، مسیر دریایی اسراییل از سمت یمن قطع شده، حزب الله با حمله پهپادی عملا از نیروی هوایی اش رونمایی کرده، اسراییل یکسال وجب به وجب غزه را گشته اما هنوز بیش از 100 اسیر را پیدا نکرده، شهادت یحیی سنوار نه با ترور بلکه به صورت اتفاقی رخ میدهد آن هم نه زیر زمین بلکه وسط خیابان با لباس نظامی و در حال جنگ بعد از یکسال! چه کسی باور میکند همه اینها فقط در عرض 365 روز اتفاق افتاده باشد؟! چنان باورنکردنی که حتی بعضی به شهید سنوار اتهام جاسوسی زدند که "چرا" این همه هزینه ساخت؟ چرا زندگی "عادی" ما را به هم زد؟ کمی به عقب تر برگردیم. وقتی نتانیاهو به عمان رفت و کلید تطبیع (عادیسازی) زده شد. با سودان توافق کرد، و چند ماه بعد با امارات چنان برادر شد که فقط در فیلم هندی امکان داشت.حالا از مسیر دهلی و عمان و دبی فقط یک سعودی مانده بود. اما بالاخره مدعی پرچم عرب و اسلام که نمی شود یکباره به تخت خواب یهود بپرد. پس اول دخترش بحرین را هدیه کرد تا واکنش ها را بسنجد. عادیسازی سعودی آخرین میخ به تابوت فلسطین بود. حتی در تهران هم زمزمه هایی از توسعه بن سلمان و لزوم "پذیرش نظم جدید" میدادند. 7 اکتبر فقط چند روز بعد از سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل رخ داد که علنا اعلام کرد: ما "عادی" شده ایم و فلسطین تمام. غزه شهر از یاد رفته، غزه شهر شکنجه شده، غزه شهر معامله شده به پا خواست. زندانیان تاریکخانه بشریت همه توانشان را جمع کردند تا یک بار شورش کنند. اینجا بود که فریادی از عمق چاه غزه بلند شد که ما هنوز زنده ایم حرامزاده ها! اتفاقا آنها که 7 اکتبر را دسیسه می دانند، درست میگویند. آن طوفان تمام صحنه را غیرعادی کرد. انگار پرده نمایش افتاد. برای چه شورش کردند؟ برای عادی نشدن. برای واقعیت.یعنی اگر سهم فلسطین مرگ است و سهم اسراییل زندگی، مقداری از سهمم را به شما می بخشم و مقداری از سهم شما را گرو میگیرم. خودتان را که دیگر نمی توانید نبینید. اگر بناست در سکوت بمیرم، با فریاد جلو گلوله میروم. فکر میکنید سنوار و ضیف شب قبل از هفت اکتبر نمی دانستند تصمیم شان چه عواقبی دارد؟ می دانستند. این حدس و تحلیل نیست. بیانیه شان را بخوانید، می دانستند غزه نابود میشود، می دانستند تک تکشان آواره میشوند. می دانستند ماه ها و شاید سالها باید بجنگند. (و تا امروز نشان دادند که آماده بودند) میدانستند باید مرگ تک تک عزیزانشان را ببینند. می‌دانستند بیمارستان ها میسوزد، مسجد و کلیسا صاف میشوند، شلیک های فسفری و خوشه ای و اورانیومی را می دانستند، قتل عام را می دانستند، ولی تا کجا؟ سوال اصلی این قضیه «تا کجا؟» است نه "چرا؟". تا کجا میشود ادامه داد؟ سوالی که ضیف و سنوار جوابش را میدانستند، پس آخرین تصمیم را گرفتند و تمام "عادیسازی" را به باد دادند. به قیمت نابودی شان. و این راز عظمت 7 اکتبر است. 👇