eitaa logo
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
فکر کن‌بری گـلزار شهــدا . .! روی قبرا‌رو‌بخونی و‌برسی به یه شهید‌هم‌سنت..(: اونوقته که میخوای سربه تنت‌نباشه.! آره رفیق هم‌سن و سالای ما شهید شدن بعد ما هنوز تو فکر ترک گناهیم!( : ^شرایطمون ' @tablighat1a -
مشاهده در ایتا
دانلود
⋞💚🌤⋟ قلب مرا♥️ با بی قرارے ساختند ابـر چشــمم را بهارے ساختند انتــظارٺ افضــل اعمــال من هر ڪسےرا بهر ڪارے ساختند 『 اَلسـلامُ‌عَلَيْـكَ‌اَيُّہاالاِْمـامُ‌الْمَاْمـوُنُ‌✋🏻 』 @YekAsheghaneAheste
🖇با خودت تکرار کن 🌸پروردگار، ای خداوند حکیم و مهربان، اگر هیچ چیزی در این جهان وجود نداشته باشد که برایش تو را سپاس بگویم، سلامتی جسم و روحم مرا وا‌خواهد داشت که هر لحظه شکرت را به جا آورم. "خدایا سپاسگزارم" @YekAsheghaneAheste 🌸🍃
این روزها دلم بدجور شور می‌زند. از اینکه در روز تولدت باز هم،.... امان از فکر بد !😞 کاش امسال وقتی ریسه‌های تولدت را باز می‌کنیم، تصویر آمدنت را به در و دیوار خانه‌هایمان نصب کنیم. کاش امسال دیگر از قابی که خالی ماند و شمعی که آب شد و لبخندی که خشکید ننویسیم.. تو را قسم به همین چند شبِ مانده تا میلادت، حیف نیست بهار بی تو سر برسد؟ @YekAsheghaneAheste
...🌺 مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو            شاه بیتی میشود در دفتر دیوان عشق♡ @YekAsheghaneAheste
‏سراغ‌قبرِشهیدهایۍکہ‌زیاد زائرندارندبروید! آن‌هاچیزهایۍکہ‌مۍخواهند "بہ‌صدنفربدهندرابہ‌یک‌نفرمۍدهند(:"💛🕊 @YekAsheghaneAheste
... ولےیہ‌روزمیاد کہ‌توتقویم‌مینویسن .. تعطیلےرسمےبِمناسبت‌ظھورِ‌حضرتِ‌عشق💔🖐🏽 @YekAsheghaneAheste
از يڪ دختر جوان پرسيدند: از چہ نوع آرايشے🧸 استفادہ ميڪنے؟ گفت اينارو بڪار مے برم براے لبانم... راستگویے🌚 براے صدايم ...ذڪر خدا🌪 براے چشمانم ...چشم پوشے از محرمات😌 براے دستانم... ڪمڪ بہ مستمندان💛 براے پاهايم...ايستادن براے نماز📿 براے قامتم... سجدہ براے خدا🌱 براے قلبم... محبت خدا🌸 براے عقلم...فهم قرآن❤️ براے خودمم... ايمان بہ خدا🙂 @YekAsheghaneAheste ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•♡჻ᭂ࿐🌸🍃• . • . •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_68 آب گلوش رو قورت داد و گفت _هیچی...فقط یکم جا خوردم... شونه‌ای بالا انداخ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ بعد از تموم شد غذاهامون رو کردم و ماک کردن دهنم بهش و گفتم _تو نمیخواد دیگه بیای پایین....من میرم اون یکی تخت میخوابم... _باشه..فقط رفتی از بالا سرت بالشت اینارو هم بیار... سر تکون دادم و آروم از بین نرده ها گذشتم و رفتم رو اون یکی تخت... کیف های کوچیک سرمه‌ای رنگی بالاسرم بود که برداشتم و یکیش رو پرت کردم برای زهرا و اون یکی رو برای خودم باز کردم... سرم رو گذاشتم رو بالشت و چشم دوختم به سقف کوپه... چقدر برای رسیدن شوق داشتم... دلم میخواست همه چیز اونطوری باشه که دارم تصور می‌کنم.. با صدای ویبره گوشی،اون رو از کنارم برداشتم و پیام های دلارام رو باز کردم.. " ریحانه معلوم هست کجایی؟ چرا هرچی زنگ میزنم خونه کسی برنمیداره؟ ریحانه... قراره شنبه شب رو که یادت نرفته؟ چرا جوابم رو نمیدی؟ ببین من قول دادم به سعید... ریحانه... " کلافه نفسم رو بیرون دادن و گوشی رو پرت کردم کناره سرم... _چیزی شده؟ نیم نگاهی به زهرا انداختم و با لبخند تلخی که توی تاریکی حل شده بود و زهرا نمیتونست اون رو ببینه گفتم _نه چیزی نیست...خوابم میاد.. _منم همینطور...شب بخیر همسفر _شب تو هم بخیر... حس آرامشی که کنار زهرا داشتم برام تازگی داشت... اروم بود و بی آلایش... حداقل تو این چند ساعت آشناییمون من این رو فهمیده بودم... چشم هام رو بستم و طولی نکشید تا پرده سیاهی جلوی همه افکار هام رو پوشوند... * صدای تق تق های پشت سر هم مثل زنگی مضخرف رو مخم بود... دلم میخواست صاحب این صدا رو خفه کنم... ... کپی ممنوع ⛔ @YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_69 بعد از تموم شد غذاهامون رو کردم و ماک کردن دهنم بهش و گفتم _تو نمیخواد
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ _نماز....نماز...خواهرا نمازه....! از ته راهرو صدای این ادم میومد! از بس در کوپه رو زده بود،کلافه شده بودم و میخواستم جیغ بزنم... خب یه بار بلند بگو و برو دیگه...! لازمه بیای جلو در به همه بگی؟!... بالشت رو گذاشته بودم رو سرم و سعی می‌کردم دوباره بخوابم.. این صدا زدن ها و در زدن ها همینطور نزدیک و نزدیکتر میشد تا جایی که به جلوی در ما رسید... _خواهرا نمازه شده...نماز... با صدای خواب الود و نسبتا بلندی گفتم _باشه بابا فهمیدیم....اَه...برو دیگه... صدای پایین پریدنی اومد که زهرا اروم زد به دستم و گفت _هیسسس....چیکار میکنی ریحانه؟... جوابش رو ندادم که صداش رو صاف کرد و گفت _ممنون ما بیداریم _التماس دعا _محتاجیم به دعا با مشت کوبید به بازوم و گفت _چرا آبروریزی میکنی؟ لای پلک هام رو باز کردم و به حالت خواب آلود گفتم _مگه نمیبینی از کی تاحالا داره صدا میده؟! _از دست تو... چیزی نگفتم و روم رو برگردوندم... اخه حرصم گرفته بود.. اینقدر حساس بودم رو صدا،اونم وقتی خوابم! نمیدونم چقدر گذشت که صدای رفتن اون خانم ها اومد... _من رفتم ریحانه... با صدای زهرا سرم رو بلند کردم و آروم گفتم _خیلی بد حرف زدم؟ سری از رو ناچاری تکون داد و گفت _چی بگم اخه؟ خدا کنه از آقایون ما نباشه حالا... تو جام سیخ شدم و گفتم _یعنی چی از ما نباشن؟ _خب اینطوری حداقل چشم تو چشم نمیشیم... _یعنی چهره طرف رو ندیدی؟ _نه بابا چیزی سرم نبود که در رو باز کنم.. پوفی کشیدم که با عجله گفت _من برم،جا نمونم سری تکون دادم که اروم رفت و در رو بست.. خدایا دمت گرم این یک بار رو لطف کن و ابروم رو بخر.. من خودم فردا صبح میرم عذرخواهی میکنم.. سرم رو رو بالشت فشردم و با کلی کلنجار بالاخره خوابم برد. ***** لای پلک هام رو باز کردم که زهرا رو در حال پایین اومدن از نرده ها دیدم... پوزخندی زدم و گفتم _بپا نیوفتی...! سرش رو به سمتم گرفت و گفت _چقدر بدم میاد از این نرده ها... خنده‌ای کردم و از جام بلند شدم.کش و قوسی به بدنم دادم و متوجه شدم دیگه صدای قطار نمیاد... _رسیدیم؟... ... کپی ممنوع ⛔ @YekAsheghaneAheste
⁨. . ،هوای‌تنفس‌است؛‌برخی‌گره‌ها‌جز با‌سرانگشت‌ظریف‌ باز‌نمی‌شود🌱 @YekAsheghaneAheste
••~|❤|~•• زهمه دست کشیدم که تو باشی همه ام         با تو بودن زهمه دست کشیدن دارد @YekAsheghaneAheste
🖐🏻! حاجی‌اول‌برای‌خانواده‌خودت خوب‌باش‌بعد‌برو‌برامردم خوب‌بازی‌دربیار! کار‌سختہ‌اینه‌باخانوادت‌خوب‌باشی(:🚶🏻‍♂ @YekAsheghaneAheste
ما چیستیم؟ جز مولکول‌های فعال ذهن زمین که خاطرات کهکشان را مغشوش می‌کنیم!
اعمال‌قبل‌از‌خواب☝️🏻🌸 شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 التماس‌دعا✋🏻 @YekAsheghaneAheste
بــسـم ࢪب العـــشق•••
🖇با خودت تکرار کن 🌸وقتی زندگی شیرینه سپاسگزاری کن و لبخند بزن وقتی زندگی تلخه شکر کن و رشد کن...😊 "خدایا سپاسگزارم" @YekAsheghaneAheste 🌸🍃
مطالعه این صفحه زیاد وقتت رو نمیگیره... اما عوضش به حرف رهبرت احترام گذاشتی رفیق🖐🏼🌱 @YekAsheghaneAheste
📔•| ‌بـه‌نیابت‌ازاهل‌بیت‌"علیه‌‌السلام"، همه‌اموات‌،،شھدای‌مدافع‌حرم‌وهمه‌شھدای‌اسلام‌ . 🌿•| بـسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یاصاحِبَ‌الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ. . 🌿•| "عجـ" اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا. @YekAsheghaneAheste
🌿🌼 فرزانه حق، مهر جهان، بحر ولایت آمد به جهان آیت حق، کان کرامت آفاق معطر شده از عارض ماه‌اش مولود حسین آمده، اکبر، مهِ عصمت @YekAsheghaneAheste