eitaa logo
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
فکر کن‌بری گـلزار شهــدا . .! روی قبرا‌رو‌بخونی و‌برسی به یه شهید‌هم‌سنت..(: اونوقته که میخوای سربه تنت‌نباشه.! آره رفیق هم‌سن و سالای ما شهید شدن بعد ما هنوز تو فکر ترک گناهیم!( : ^شرایطمون ' @tablighat1a -
مشاهده در ایتا
دانلود
الدُّنْیا سِنَةٌ، وَ الاَّْخِرَةُ یَقْظَةٌ وَ نَحْنُ بَیْنَهُما أضْغاثُ احْلامِ دنيا خواب است و آخرت بيدارى؛ و ما میان این دو در خواب‌های آشفته‌ پهلو به پهلو میشویم .. - علیه‌السلام- ˹ @YekAsheghaneAheste ˼
دل را باید به خدا داد توجه را باید به خدا داد خدا را باید گرفت‌... « » @YekAsheghaneAheste
بانـو... زیباترین‌پنجره‌ی‌دنیاقاب‌چادرتوست آنگاه‌تومیمانی‌ونورُ علیٰ نور وچه‌زیباست‌انعکاس‌حیاازپشتِ‌این سنگـرِسادهٔ‌سنگین‌سیاه 🌼🍃!... بانو ‌مراقب خوبی هایت باش🍂🥀 @YekAsheghaneAheste
ایه ۱۷ سوره ال عمران: افراد با تقوا خصوصيات و ويژگى‌هايى دارند؛ از جمله: 1. صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات. 2. صداقت در گفتار و رفتار. 3. خضوع وفروتنى در انجام دستورات، دورى از غرور و خود برتربينى. 4. انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است. 5. مناجات سحر و آمرزش‌خواهى از خداوند. آرى! سحر مناسب‌ترين زمان براى دعاست. امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از استغفار در سحر، نماز در آن وقت است. «1» در برخى روايات آمده است: اگر كسى يكسال به طور مداوم، در قنوت نماز شب هفتاد مرتبه استغفار كند، مشمول اين آيه مى‌شود. «2» ابى‌بصير از امام صادق عليه السلام درباره‌ى «الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» پرسيد، حضرت فرمودند: رسول خدا صلى الله عليه و آله در نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار مى‌كرد. «3» آنان که صبر کنندگان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرهایند؛ @YekAsheghaneAheste
در جبهه هنگام استراحت برای می‌خواند ؛ هنگامی که خبر رتبه یک شدنش آمد چند ماهی از شهید شدنش میگذشت...!📚 برای شهدایی که برای آسوده درس خواندن تو شهید شدند هم که شده درس بخوان❗️ @YekAsheghaneAheste
: [ شما جوان هستید، مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه بدبینانه و نومیدانه! اگر نگاه نومیدانه و بدبینانه شد، نگاه «چه فایده‌ای دارد» شد، به دنبالش بی‌عملی، بی‌تحرکی و انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همان چیزی است که دشمن می خواهد! این روحیهٔ “فایده‌ای ندارد” و”یأس از آینده”سم مهلکِ همهٔ فعالیت‌هاست؛ چه فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی، چه فعالیت‌های علمی و پژوهشی!✨ ]
- اینجا دیارِ دل‌گیرِ هبوط آدم است... 👤 🌿 @YekAsheghaneAheste
نگارینا دل و جانم ته داری همه پیدا و پنهانم ته داری نمی‌دونم که این درد از که دارم همی دونم که درمانم ته داری 🗣 💖 🧕🏼 🌱 @YekAsheghaneAheste
- میگفت.. خدایاشڪرت‌بخاطرِگریه‌کردن.. که‌وقتی‌دِلِمون‌پُره، سجـاده‌روپَھن‌میکنیم‌‌وبااشك‌باهات‌‌ حرف‌میزنیم‌وعجیب‌سَبُك‌وآروم میشیم:)) -خٌدایا‌شـُڪرِت🪴 🌸 🌿 • @YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_304 "ریحانه" محمد کنارم چشماش و بسته بود و سرش رو گذاشته بود روی شونه‌ام. م
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ جلوی در خونه بودم که محمد زنگ زد بهم _ سلام، جانم _ سلام عزیزم، رسیدی؟ _ اره، عصری میای دنبالم؟ _ باشه. مراقب خودت باش پس _ چشم _ یاعلی گوشیو قطع کردم و با تقه‌ای در باز شد. بتول خانم با لبخند همیشگیش به استقبالم اومده بود _ به‌به خوشگل خانم، از اینورا؟! _ دیگه دلمون تنگ شده بود گفتم یه سر بیام _ خوب کردی. آقا تو پذیرایی نشستن _ مامان کجاست؟ _ توی اتاقشون تلفن حرف میزدن _ باشه عزیزم کفشم و دراووردم، چادرم و روی کاناپه گذاشتم. رفتم جایی که بابا بود. با دیدنم لبخندی زد و از جا بلند شد _ سلام خانم، خوب کردی اومدی بغلش کردم _ خیلی دلم تنگ شده بود براتون _ از زیاد اومدنت اینجا معلومه _دیگه بابا ما هم معذوریت هایی داریم انگار که منظورم رو فهمیده باشه سری تکون داد و نشستم کنارش بتول خانم نزدیک اومد _ چیزی میخوری برات بیارم؟ متفکر بهش خیره شدم. بابا پیش دستی کرد و گفت _ از همون شربت های همیشگیت بیار _ چشم با رفتن بتول خانم ،مامان وارد سالن شد و با دیدنم ابرویی بالا انداخت _ اوو چخبر شده ریحانه خانم تشریف اووردن اینجا؟ _ سلام جواب سلامم رو با تکون دارن سرش داد و روبرومون نشست _ شوهرت کجاست؟ _ سره کار بود، میاد دنبالم چیزی نگفت که بتول خانم در حین باز کردن در خونه لیوان شربت رو برام اوورد. مامان گفت _ کی بود بتول؟ _ امیر آقا بودن _ از صبح که رفته حتما چیزی نخورده! غذا رو گرم کن براش _ باشه چشم خانم جرعه‌ای از شربت خوردم. امیر با لبخند دندون نمایی وارد خونه شد و کیفش رو به طرفی انداخت! وارد سالن شد و با دیدنم لبخندش بزرگ تر شد! نزدیکم اومد و همدیگر رو بغل کردیم _ فکر نمیکردم اینقدر دلت برام تنگ بشه _ خیلی دختره پررویی هستی! کی گفت تو شوهر کنی اصن؟؟!! _ مثل اینکه یادت رفته از خدات بود منو بفرستی برم! _ باور کن اشتباه کردم، بیا و برگرد خونه! _ متاسفانه شب باید پیش همسر گرامی باشم بامزه سری تکون داد و شروع کرد به مسخره کردنم که پقی زدم زیره خنده.. دو ماه پیش مامان از پیش خاله برگشته بود و توی تمام این مدت رفت و آمدم به خونه کم شده بود! اگر امیر میومد خونمون می‌تونستم ببینمش وگرنه سخت بود دیدنش! مامان در تمام این مدت اونقدر باهام سرد و یخ برخورد میکرد که بعضی شبا با بغض می‌خوابیدم... وقتی من رو با چادر میدید پوزخندی می‌زد و میگفت این عقیده و اعتقاد تو نیست، خیلی زود برمیگردی به اون چیزی که از اول بودی! ولی من هربار که ته دلم خالی میشد، به پشت سرم نگاهی میکردم و با دیدن محمد لبخند گرمی به صورتم میشست... انگار تمام بدبختی و سختی های دنیا توی جفت چشماش مخفی شده بود و اون با آرامشش برام حلشون میکرد. تنها دلخوشی این روزای من محمد بود... ... کپی ممنوع ⛔️ @YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ #part_1 جلوی در خونه بودم که محمد زنگ زد بهم _ سلام، جانم _ سلام عزیزم، رسیدی؟ _
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ _ داشتم میومدم اینقدر خیابونا شلوغ شده بود! _ چرا؟ خبریه؟ _ نمیدونم! همه ریخته بودن توی پمپ بنزین ها و اوضاع خیلی داغون بود! با تعجب شونه‌ای بالا انداختم و آخر شربتم رو سر کشیدم. با زنگ در متوجه شدم که محمد اومده... بتول خانم که رفت سمت در، مامان رفت سمت اتاقش! نگاهی به امیر انداختم و با دست اشاره کرد سکوت کنم. بعده این همه مدت هنوز نتونسته با این قضیه کنار بیاد و اعصابم بهم میریخت با همون ارامشش داخل شد و با بابا و امیر سلام احوالپرسی کرد. کنارم ایستاد و نگاهی بهم انداخت _ خانم ما چطوره؟خوبی؟ _ شما رو دیدیم عالی شدیم _ شکر خدا با صدای بابا محمد سرش رو چرخوند _ خب آقا محمد چخبرا؟ چه عجب راه گم کردید! _ از کم سعادتی ما بوده حسین اقا، به ریحانه میسپرم هر هفته بیاد _ ریحانه رو که می‌بینیم ولی شاید یه روزایی دل تنگ شما بشیم _ چه خوش بختیم که شما دلتنگ ما میشید! چشم مزاحم میشیم مجدد _ مزاحم چیه پسر خوب اینجا هم خونه خودته هروقت دلت خواست بیا _ چشم تیکه سیبی دست محمد دادم گازی ازش زد که امیر گفت _ راستی شنیدی خیابونا بهم ریخته؟ _ آره اتفاقا منم دیدم، نمیدونم چخبر شده! _ رفته بودم محله خودمون میگفتن مثل اینکه بنزین میخواد گرون بشه _ اهان برای همین همه ریختن بنزین جمع کنن؟؟ _ حتما دیگه! وگرنه این جمعیت داخل پمپ بنزین غیر منطقیه به مبل تکیه زدم و فقط به حرف هایی که بینشون زده می‌شد گوش میکردم. بابا هم وارد بحثشون شد _ دو روز پیش که رفته بودم ماشین بنزین بزنم سر و صدا بود، امروز هم توی شرکت میگفتن که روی قیمت اضافه شده _ خدا به داد برسه با این اوضاع _ الان حتما مردم میخوان سره این موضوع هم شلوغ کاری کنن! _ نه اگه خدا بخواد ان شاءالله هیچی نمیشه با نگاهش بهم گفت که حاضر بشم و بریم که به تایید سری تکون دادم. از روی کاناپه چادرم و برداشتم. منتظر مامان شدیم ولی نیومد و ما هم بعده خداحافظی از خونه اومدیم بیرون. ترافیک بد و عجیبی بود همه جا و خیلی دیر رسیدیم به خونه! لباسام رو عوض کردم و رفتم سمت اشپزخونه. محمد رفت نشست روی کاناپه و زده بود شبکه خبر... _ شام چی میخوری برات درست کنم؟ _ مگه نگفتی چیزی درست نمیکنم؟ _ خب آخه گشنمه! گفتم اگر تو چیزی میخوای اونو درستش کنم _ نه عزیزم هرچی دلت خواست درست کن چیزی نگفتم و توی فکرم تصمیم به حاضر کردن کتلت کردم. صدای تلویزیون بالا بود و میشنیدم که تمام جاها شلوغ شده و مردم در حال جمع کردن بنزین هستن... چهره محمد نگران بود و با دقت به صفحه تلویزیون خیره شده بود. دستم رو شستم و رفتم پیشش _ شام حاضره نمیای؟ _ چرا عزیزم الان میام _ خب الان ملت ریختن بنزین میگیرن چی میشه؟ نیم نگاهی بهم انداخت _ اینجور که پیداست داستان جدیدی قراره راه بیوفته.... ... کپی ممنوع ⛔️ @YekAsheghaneAheste
⊰•💣⛓️👀•⊱ . میگفت:بسیجی‌خامنه‌ای‌بودن‌از‌سرباز‌ خمینی‌بودن‌سخت‌تره'✋🏾! 💣¦⇠ @YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◖🖤🎞◗ عشق‌‌من‌سامراته‌قبله‌من‌خاک‌پاته بهشت‌رویایی‌من‌صحن‌وسراته:) ‹🎞⇢ › ‹🖤⇢ @YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفیق آروم پیش خودت زمزمه کن صلی‌الله علیک یابن‌الحسن💔... +امشب آقامون داغداره)))) @YekAsheghaneAheste
. . علیه السلام : - زیارت ، را فرو نگذار که خدا : عمرت را طولانی💕 و روزی ات را زیاد میکند🦋 و زندگی باسعادت ♥️🌱 و مرگ با را🌊⚱ به تو خواهد بخشید :))) [ شهادت طلبا کجایَن!؟ ] حرف،نباشیم‌فقط. •⁉️• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @YekAsheghaneAheste
نَحنُ كَهفٌ لِمَنِ التَجَأَ إلَينا ما پناهگاهیم برای هرکس که به ما پناه آورد .. -امام‌حسن‌عسکری‌علیه‌السلام- ˹ @YekAsheghaneAheste ˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🖤🥀» حسن‌شدۍ‌که‌ڪریمان‌فقط‌دوتا‌باشند دوتاڪریم‌درعالم‌براۍ‌ماباشند.. 🖤¦↫ 🥀¦↫ @YekAsheghaneAheste
‍به‌رسم‌ادب سلام‌به‌مادرسادات روز خود را با سلام به تو آغاز میکنم روزم بــه نـام تــ🤍ـــو مـــادر: السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّة ُالسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّه🥀🍂 تا ابد اين نکته را انشا کنيد پاي اين طومار را امضا کنيد هر کجا مانديد در کل امور رو به سوي کنيد🖤🥀🍂 @YekAsheghaneAheste
از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته امام زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه بابا نشسته ای تسلیت باد🥀🍂 @YekAsheghaneAheste
🏴عسگـــری یا عسکـــری؟ ⬅️ عسگری به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ 🍇همانطور که انگور عسگری به جهت بی دانه بودنش به این نام مشهور شده🍇 لذا دشمنان از این شهرت برای اثبات عقیم بودن امام و عدم وجود امام زمان استفاده میکرده و میکنند. عسکر محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام)، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون (علیه السلام) و پدر بزرگوارش امام هادی(علیه السلام) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(علیه السلام) است و آنها را عسکریین گفته‌اند. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم می‌بود و از نعمت فرزند محروم تلقی می‌شد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف). 📢 در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند. @YekAsheghaneAheste
خُـدا‌چه‌قشنگ‌میگه: والله‌یَعلم‌مافی‌قلوبکم حواسم‌هست‌تو‌دلـت‌چی‌میگذره🚶🏻‍♂!'