eitaa logo
یکی از ما
10.1هزار دنبال‌کننده
84 عکس
134 ویدیو
0 فایل
«یکی از ما» به معرفی روحانیونی می‌پردازد که با حضور فعال در دل مناطق مختلف کشور، تحولات شگرفی در زندگی مردم محل ایجاد کرده‌اند.
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️خودم را رساندم به مجیدم تابوتش رو سفت بغل زدم. نمی گذاشتند باز کنیم. بعد از ظهر پیکرها را بردند معراج شهدای مشهد به یکی از سردارها التماس کردم بگذارد مجید را ببینم - مادرجان عجله نکن می بینی +بعد از پنج سال بچه ام اومده میگی صبر کن؟! شما به لحظه بچه خودتون رو نبینید دلتون هزار راه میره آقای حق شناس کسی که مجید رو تفحص کرده بود آمد جلو و خودش را معرفی کرد. - حاج خانم بی تابی نکن برای دیدن پیکر؛ از مجیدت برات تبرکی دارم لباس هاشو آوردم همونهایی که پنج سال زیر خاک بوده همونجوری خاک آلود آوردم برات +پیکر مجیدم رو همون جا پیدا کردی؟ - پیکر رو حرومیها سه کیلومتر جابه جا کرده بودن توی منطقه زیتان پیداش کردیم یک خاک سطحی و کم عمق هم ریخته بودند روی پیکر +پسرم تو رو خدا فقط این رو بهم بگو مجید سر داره؟ زد زیر گریه سرش را انداخت پایین و رفت. شهید مجید سلمانیان هم بود 🆔 @yekiazma_tv
🔻حکایتی از ساده زیستی امام ♦️آیت الله طباطبایی امام جمعه اصفهان نقل میکنند: امام در سال اول حضور در نجف اجازه نداد کولر بزنند. تابستان در اتاق نمی‌ماند و همان حیاط را فرش کرده بود. فرمایششان این بود که مگر همه طلّاب کولر دارند که ما داشته باشیم؟ خیلی گرم و سخت بود ولی اجازه نداده بودند. ♦️بالاخره تصمیم گرفتند جایی که آقا می‌نشیند کرسی درست کنند و داخل آن پنکه بگذارند. خدا آیت‌الله قرهی را رحمت کند. به امام گفته بود می‌خواهیم کرسی درست کنیم. برای من نقل کرد امام فرموده با تخته‌ هایی که در زیرزمین است کرسی درست کنید. به حاج آقا مصطفی گفته بودند با این ها نمی‌شود درست کنیم و با نئوپان درست میکنیم. ما کرسی با نئوپان درست کردیم؛وقتی امام دید عصبانی شد و گفت مگر نگفتم با تخته‌های زیرزمین درست کنید، چرا نئوپان گرفتید؟ مرحوم قرهی می‌گفت ما ترسیدیم و گفتیم آقا مصطفی به ما گفته و انداختیم گردن حاج آقا مصطفی. امام با عصبانیت فرمود "تو و مصطفی آخرش ما را جهنمی می‌کنید." ♦️دهه فجر و بی انصافیه که یادی نکنیم از امام انقلاب که حقیقتا بود و ماند و رنگ و لعاب قدرت بر‌ او غالب نشد! 🆔 @yekiazma_tv