eitaa logo
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
2.8هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
39 فایل
بسـم‌الله . شرو؏مـون‌از ‌1401.8.19(: حوالۍِ‌ساعت‌12.30🫀 ‌ ‹تحت‌لوای ِآقای313› -مـحـلی‌بـرای‌تسـکـین‌قـلب‌وروح‌انســان‌✨ | خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dore_najaff110 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب: اسم تو مصطفی ست📚 نویسنده: خانم راضیه تجار✍ انتشارات : روایت فتح تعداد صفحات :
نام کتاب: پناه حرم📚 نویسنده: خانم کبری خدابخش دهقی✍ انتشارات: دارخوین تعداد صفحات: 152🗒 خلاصه ای از کتاب : کتاب حاضر، روایتی جذاب و خواندنی از حر زمانه ما ، جوان دهه هفتادی ، شهید مدافع حرم مجید قربانخانی است . بخش اول زندگی او، بخش تاریک و خاکستری آن است . او در یافت آباد تهران قهوه خانه دار بوده ، و زندگی او سرشار از مواردی است که این جور آدم ها با آن درگیر هستند . از درگیری و دعواهای هر روزه تا به رخ کشیدن آمار قلیانهای قهوه خانه اش ... اما بخش دوم زندگی او، عنایتی است که به او می شود و مسیر زندگی اش عوض می شود و مهر حر مدافعان حرم بر پیشانی او نقش می بندد و او گر چه تک پسر خانواده است و قرار نیست که آنها به سوریه اعزام شوند ، ولی عنایت بی بی او را به سوریه می کشاند و می شود مدافع حرم ... مجید قصه ما گرچه ناراحت خالکوبی های بر بازوهای خویش است ، اما سرنوشتش این طور می شود تا در خانطومان از بدنش هیچی برنگردد تا نه نشانی از خودش باشد نه خالکوبی هایش . قصه مجید بربری، قصه ای از جنس شاهرخ ضرغام حر انقلاب است.
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
نام کتاب : تو شهید نمی شوی📚 نویسنده : آقای احمدرضا بیضایی✍ انتشارات : نشر معارف تعداد صفحات :151🗒 خلاصه ای از کتاب : این کتاب خاطراتی از شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی است که توسط برادر ایشان نوشته شده است .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
نام کتاب : حلوای عروسی📚 نویسنده : خانم فاطمه دانشور جلیلی✍ انتشارات : روایت فتح تعداد صفحات : 200🗒 خلاصه ای از کتاب : شهید مرادی کمی قبل از جنگ نامزد می‌کند و سه ، چهار ماه بعد از شروع جنگ هم به شهادت می‌رسد. ایشان در آخرین نامه‌ ای که به خانواده نوشته بود ، از مادر می‌خواهد مقدمات مراسم عروسی‌ اش را مهیا کند . مادر هم وسایل پخت شام عروسی را تهیه می‌کند و حتی با یکی از همسایه‌ها صحبت می‌کند تا خانه‌ اش را برای برگزاری جشن ازدواج در اختیار آن‌ها بگذارند ، اما در همین حین خبر شهادت محمدرضا را می‌شنود . ناخواسته همه وسایلی که برای مراسم ازدواج پسرش تهیه کرده بود صرف مراسم شهادت محمدرضا می‌شود .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب : حلوای عروسی📚 نویسنده : خانم فاطمه دانشور جلیلی✍ انتشارات : روایت فتح تعداد صف
نام کتاب : تنها گریه کن📚 نویسنده : خانم اکرم اسلامی✍ انتشارات : حماسه یاران تعداد صفحات : 264🗒 خلاصه ای از کتاب : روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان این اثر کوشیده تصویری کوتاه و مختصر از یک عمر زندگی و ولایت‌پذیری و فرمان‌ برداری زنی را نمایش دهد که در تاریخ انقلاب رشد کرد و اثرگذار شد. بخشی از کتاب: مچ دست هایش را گرفتم، قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقب عقب میرفتم، به زحمت می کشیدمش سمت خودم. پاهایش تکان میخورد و ردّ خون می ماند روی زمین. نگاهش از خاطرم دور نمی شود. مات شده بود. زدم توی صورتش و فریاد کشیدم: «نفس بکش!» ولی بی جان تر از این حرف ها بود. محکم تر زدم شاید به هوش بیاید؛ فایده نداشت. دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره زن بیرون آوردم، به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛ بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد!
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب : تنها گریه کن📚 نویسنده : خانم اکرم اسلامی✍ انتشارات : حماسه یاران تعداد صفحات
نام کتاب : کاش برگردی📚 نویسنده : آقای رسول ملا حسنی ✍ انتشارات : شهید کاظمی تعداد صفحات : 288🗒 خلاصه ای از کتاب : این کتاب زندگی نامه شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر است . نویسنده این کتاب که قبلا با کتاب یادت باشد نگاهی عاشقانه به زندگی مدافعان حرم داشته است ، این بار در کتاب کاش برگردی در نگاهی تازه ، داستان زندگی یکی از شهدای مدافع حرم را از زبان مادر شهید به روایت می نشیند و در صفحات مختلف نکات تربیتی یک زندگی ساده را با روایتی داستانی و جذاب تقدیم خوانندگان می کند . کتاب یادت باشد پنجره ای عاشقانه بود برای از خود گذشتن ، و کتاب کاش برگردی پنجره ای مادرانه است برای از کجا آمدن . کاش برگردی روایت تربیت حمیدها و زکریاهای عصر ماست . اگر با مطالعۀ کتاب یادت باشد این سؤال برایتان ایجاد شد که چگونه می‌شود مانند حمید شد ، یا چگونه می‌شود فرزندی چون حمید تربیت کرد ، کتاب کاش برگردی را بخوانید . معتقدم این روایت نه‌ تنها روایت مادر زکریا ، بلکه روایت همۀ مادران شهدای سرزمین ماست . این درام تنها مراد دل ما بر مدار زندگی یک مادر نیست ؛ بلکه مادرانه‌ ای برای همۀ نسل‌ هاست . آینه‌ ای روشن از همۀ مادرانی که از جگرگوشه‌ هایشان گذشتند تا ما طعم تلخ ناامنی را نچشیم . این مادرانه فرصتی برای مرور تلاش همۀ مادران این سرزمین در تربیت نسل بالندۀ مدافعان غیرت و شهامت است .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب : کاش برگردی📚 نویسنده : آقای رسول ملا حسنی ✍ انتشارات : شهید کاظمی تعداد صفحات
نام کتاب : داستان بهنام📚 نویسنده : آقای داوود امیریان✍ انتشارات : نشر شاهد تعداد صفحات : 159🗒 خلاصه ای از کتاب : داستان درباره شهید بهنام محمدی راد ، نوجوان سیزده ساله خرمشهری است که با آغاز جنگ تحمیلی و حمله عراق به خرمشهر، به دفاع از شهر بر می آید و سرانجام نیز به شهادت می رسد . در این کتاب ، ضمن بازگویی داستان ، تصویری از خرمشهر در آغاز تهاجم عراق نیز اوضاع مردم بی دفاع این شهر منعکس شده و از فداکاری های جوانان و نوجوانان این شهر در دفاع از شهر سخن رفته است .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب : داستان بهنام📚 نویسنده : آقای داوود امیریان✍ انتشارات : نشر شاهد تعداد صفحات
نام کتاب : دلتنگ نباش📚 نویسنده : خانم زینب مولایی✍ انتشارات : روایت فتح تعداد صفحات : 376🗒 خلاصه ای از کتاب : این کتاب به زندگی شهید روح الله قربانی می پردازد . بخشی از کتاب :📖 زینب عادت داشت گل هایی را که روح الله برایش می خرید پرپر می کرد و لای کتاب خشک می کرد . در یکی از نبودن های روح الله وقتی دلتنگش شده بود ، روی یکی از گلبرگ ها نوشت : آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود از دل و از جان نرود ... این گلبرگ را خودش نوشته بود اما جریان گلبرگ دوم را نمی دانست . وقتی آن را برگرداند ، دستخط روح الله را شناخت که روی گلبرگ نوشته بود : عشق من دلتنگ نباش ... نمی دانست که روح الله کی این را نوشته . خیلی خوشحال شد . گویی آرامش را جرعه جرعه نوشید و تمام دلتنگی هایش برطرف شد .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
نام کتاب : راض بابا📚 نویسنده : خانم طاهره کوه کن✍ انتشارات : شهید کاظمی تعداد صفحات : 120🗒 خلاصه ای از کتاب : کتاب هایی که تا کنون درباره شهید و شهادت نوشته شده اغلب درباره سیر و سلوک و سیره رفتاری مردانیست که در جنگی که حدود ۳۰ سال پیش اتفاق افتاده جانشان را از دست داده اند . راض بابا اما درباره دختر نوجوانی است که در سال ۸۷ در حادثه ای تروریستی در شیراز به شهادت می رسد . کتاب مجموعه ای خاطرات از زبان دوستان و خانواده شهید راضیه کشاورز است که از زمان وقوع انفجاری که باعث زخمی شدن شدید وی شده آغاز می شود و تا زمان به شهادت رسیدن وی ادامه می یابد . این کتاب روایت زندگی و خاطرات شهیده راضیه کشاورز است .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب : راض بابا📚 نویسنده : خانم طاهره کوه کن✍ انتشارات : شهید کاظمی تعداد صفحات :
نام کتاب : من کاوه هستم📚 نویسنده : آقای علی اکبری مزدآبادی✍ انتشارات : یا زهرا سلام الله علیها تعداد صفحات : 199🗒 خلاصه ای از کتاب : این کتاب کتابی است پیرامون شهید محمود کاوه . در این کتاب شخصیت کاوه و شیوه زندگی او در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی پیوستن به سپاه پاسداران ، آموزش ، حفاظت ازبیت امام ، اعزام به جبهه غرب ، چرایی تشکیل تیپ ویژه شهداء و عملیات های انجام شده توسط این تیپ مورد بحث قرار می گیرد . شهید کاوه از فرماندهان دفاع مقدس بود که در سال ۱۳۴۰ متولد و در سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید . مبارزات و رشادت های کاوه پیش از انقلاب از جمله خاطرات و مستندات جذاب زندگی اوست . اما در سال های مربوط به جنگ ، او را به عنوان یکی از جوان ترین فرماندهان سپاه پاسداران معرفی می کنند که فرماندهی تیپ ویژه شهدا به او سپرده شد . با برنامه ها و طرح و نقشه های شهید کاوه بود که این تیپ به یک لشگر موفق ارتقا پیدا کرد . شهید کاوه بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ در کنارش در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
نام کتاب : من میترا نیستم📚 نویسنده : خانم معصومه رامهرمزی✍ انتشارات : آوای کتاب پردازان تعداد صفحات : 218🗒 خلاصه ای از کتاب : کتاب من میترانیستم روایتی است از زندگی دختری نوجوان و انقلابی به نام زینب کُمایی که در ابتدای دهه شصت و در کوران تحرکات شوم سازمان منافقین ، به دلیل فعالیت های مذهبی - سیاسی اش مورد خشم و کینه اعضای این گروه قرار میگیرد . خاطرات شهیده زینب کمایی از زبان مادرش بیان می شود . از کودکی خودش می گوید تا اینکه با پدر شهیده زینب کمایی ازدواج می کند و از خاطرات زندگی خود و دختر شهیدش می گوید . در این میان ابعاد شخصیتی زینب خیلی به زیبای بیان شده است و اینکه با این سن کم اینقدر مسائل را به خوبی می فهمد و به خودسازی می پردازد جای بسی تفکر دارد .
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب : من میترا نیستم📚 نویسنده : خانم معصومه رامهرمزی✍ انتشارات : آوای کتاب پردازا
نام کتاب : من زنده ام📚 نویسنده : خانم معصومه آباد✍ انتشارات : بروج تعداد صفحات : 638🗒 خلاصه ای از کتاب : این کتاب در حوزه اسارت و بخشی از خاطرات نانوشته 4 بانوی اسیر ایرانی به نگارش در آمده تا پاسخگویی بسیاری از سوالات بدون پاسخ در حوزه اسارت بانوان ایرانی در زندان های رژیم بعثی در دوران هشت سال دفاع مقدس باشد . سی و چند روز بیشتر از حمله ی رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی دست نامحرمان اسیر شدند ! بنات الخمینی عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند . بعثی ها اول که ماشین شان را محاصره می کنند ، از خوشحالی پایکوبی می کنند و پشت بی سیم به فرماندهان شان اعلام می کنند که دختران خمینی را گرفتیم ! بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیرنظامی می گویند از نظر ما شما ژنرال های ایرانی هستید . عنوان کتاب که بر روی جلد چاپ شده ، دستخط معصومه آباد است . آن روز که برای فرار از بی خبری مفقودالاثری برای خانواده اش یا هر کسی که می توانست فارسی بخواند نوشته بود : من زنده ام...
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
#معرفی‌کتاب نام کتاب : من زنده ام📚 نویسنده : خانم معصومه آباد✍ انتشارات : بروج تعداد صفحات : 638🗒
نام کتاب : ملاقات در ملکوت📚 نویسنده : آقای مهدی گودرزی ✍ انتشارات : تقدیر تعداد صفحات : 96🗒 خلاصه ای از کتاب : ملاقات در ملکوت ، اولین کتاب از مجموعه یک بغل گلسرخ است که درباره یک شهید مدافع حرم غیر ایرانی منتشر می شود . این کتاب درباره شهید خوش سیمایی است که در سال 94 تصویرش در فضای مجازی منتشر شد و به شهید بی ام و سوار مشهور شد . شهید احمد مَشلَب ، همان جوان تو دل برو و جذابی بود که با سرعتی روز افزون جای خود را در دل جوانان ایران و سایر کشورهای مسلمان جهان باز کرد . این کتاب روایت مادر، از داستان زندگی شهید است .