~﷽~
#حکایت #تلقین #ترس🔸#مار_و_زنبور 🔸
روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد.
🐍مار گفت: «انسانها از ترس ظاهر خوفناک من میمیرند نه به خاطر نیش زدنم.»
🐝اما زنبور قبول نکرد. مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت. آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود.
🐍مار رو به زنبور کرد و گفت: «من او را میگزم و مخفی میشوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خود نمایی کن.»
مار نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت: «ای زنبور لعنتی» و شروع به مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد. مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد و بعد از چند روز بهبودی یافت.
👈🏼مدتی بعد که باز چوپان در همان حالت بود، مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند.
🐝این بار زنبور نیش میزد و مار خودنمایی میکرد. این کار را کردند و چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت و به خاطر وحشت از مار دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادی هم استفاده نکرد. چند روز بعد چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد.
👈🏼برخی بیماریها و کارها نیز همین گونه هستند. فقط به خاطر ترس از آنها، افراد نابود میشوند یا شکست میخورند.
📚 مجموعه شهر حکایات
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فساد_سیستمی_بهداشت
👈 یک نفر که رئیس یک #تشکل_خصوصی است و به وزارت #ربطی ندارد را به #تلویزیون دعوت می کنند و #برنامه کامل در اختیار او قرار می دهند تا به نمایندگی از ثروتمندترین صنف کشور (پزشکان) صحبت کند تا باز هم بتواند ثروت بیشتری برای این صنف جمع آوری کند ...
✅ این تشکل وظیفه اش این است که #لابی کند و به جامعه همواره #تلقین کند که به ما ظلم شده است تا بتواند پول بیشتری از بیماران دریافت نمایند .
#دفاع_از_ثروتمندترین_صنف
#انحلال_سازمان_خصوصی_نظام_پزشکی
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim