#گریه
🏴 حضرت امام صادق
(عليه السلام) :
👌 ما مِن شيءٍ إلاّ و لَهُ كَيْلٌ أو وَزنٌ إلاّ الدُّموعَ ،
فإنّ القَطرةَ مِنها تُطْفِئُ بِحارا مِن نارٍ ، و إذا اغْرَوْرَقَتِ العَينُ بمائها لَم يَرْهَقْ وَجهَهُ قَتَرٌ و لا ذِلَّةٌ ،
فإذا فاضَتْ حَرَّمَهُ اللّه ُ على النّارِ ،
و لَو أنّ باكيا بكى في اُمَّةٍ لَرُحِموا .
👌 إنْ لَم يُجِبْكَ البُكاءُ فَتَباكَ ،
فإنْ خَرجَ مِنكَ مِثلُ رأسِ الذُّبابِ فَبَخٍ بَخٍ .
✍ هر چيزى پيمانه اى يا وزنى دارد مگر اشكها ؛
زيرا قطره اى اشك، درياهايى از #آتش را فرو مى نشاند.
هرگاه چشم غرق در اشك خود شود، گَرد هيچ #فقر و ذلّتى بر چهره آن نمى نشيند.
و هرگاه اشكها سرازير شود خداوند آن چهره را بر آتش حرام مى گرداند.
و اگر گرينده اى در ميان امّتى بگريد همه آن امّت مشمول رحمت مى شوند.
▫️و همچنین امام صادق
(عليه السلام)
فرمودند :
✍ اگر گريه ات نمى آيد خود را به گريه بزن
كه اگر از چشمانت به اندازه سر مگسى اشك بيرون آمد
زهى به سعادتت.
📖 بحار الأنوار ، 93/331/14 .
📖 عدّة الداعي ، 161 .
☀️
💠 آیت الله وحید خراسانی رؤياى صادقه ای را از فقيه بزرگوار، آية اللّه سيّد عبد الهادى شيرازى نقل کرده اند که خلاصه اش چنين است:
🔸هنگامى كه خبر درگذشت آية اللّه سيّد جعفر شيرازى به آية اللّه آقا سيّد عبد الهادى شيرازى رسيد، من كنار استاد بودم.
🔹ايشان سرِ خود را نزديك گوش من آورد و فرمود: قضيّه اى در باره آقا سيّد جعفر دارم كه تا زنده بود، نگفتم. اكنون كه فوت شده مى گويم:
🔴 شبى خواب ديدم كه در بيرونىِ منزل (همان جا كه محل تدريس بنده است) دو كرسى گذاشته اند. بعد حضرت سيّد الشهدا (علیه السلام) و حضرت عبّاس (علیه السلام) وارد شدند و روى اين دو كرسى نشستند.
🔸حضرت عبّاس(علیه السلام) دفتری را باز كرد و من، متن آن را مى ديدم. امام حسين عليه السلام به يكى از نام هايى كه در آن دفتر بود، اشاره كرد و فرمود:
🖊 «اين اسم را قلم بزن!» حضرت عبّاس (علیه السلام) آن نام را قلم زد.
🔹بعد، امام عليه السلام فرمود: «جاى آن، نام آقا سيّد جعفر را بنويس!»
حضرت عبّاس (علیه السلام) نام ايشان را نوشت و دفتر را بست و رفتند.
💠 مرحوم آية اللّه شيرازى سپس فرمود: من از عظمت آن رؤيا، تا صبح نخوابيدم!
فرداى آن روز، وقتى آقا سيّد جعفر آمد به ايشان گفتم: من ديشب، خوابى ديدم كه از عظمت آن، تا صبح نخوابيدم...
🔸ايشان گفت: زود داستان خوابت را بگو... من هم آن خواب را براى آقا سيّد جعفر، نقل كردم. ايشان با شنيدن آن منقلب شد و گفت:
🔹قضيّه، اين است كه من ديشب (شب اوّل محرّم) در حرم بودم. بعد به اين فكر افتادم كه...
🔴 من يك عمر براى امام حسين عليه السلام #گريه كرده ام؛ امّا كسى را نگريانده ام و اين اجر، نصيب من نشده است ⁉️
🔸اين موضوع، فكر مرا مشغول كرد. رفتم و جستجو كردم و كتاب جلاء العيون علامه مجلسى را پيدا كردم. به خانه آمدم و زن و بچّه ام را دور هم جمع كردم و گفتم: از امشب، من مى خوانم و شما گريه كنيد...
🔵 ايشان پس از نقل اين رؤيا اضافه كرد كه: رؤياى آية اللّه شيرزاى در همان شب، يعنى شبِ اوّل محرّم و برپايى نخستين جلسه سيّد جعفر بوده و من، هر وقت براى زيارت به حرم حضرت عبد العظيم علیه السلام مى آيم، قبر ايشان را هم زيارت مى كنم.
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨
⭕️ اجتهاد و قدرت خطابه، با توسل به مولانا اباعبدالله علیه السلام...
💠 مرحوم ميرزا حسين نوری می فرمايند: عالم بزرگوار شيخ جعفر شوشتری برای من نقل فرمودند:
🔸در اوايل تحصيل دينی و در ايام #تبليغ به وطن خود مراجعت کردم و به تبليغ دين مقدس اسلام مشغول شدم. در آن روزها به موعظه و مصائب ائمه عليهم السلام تسلط کافی نداشتم...
🔹و روی منبر در ماه رمضان از کتاب تفسير صافی و در ايام محرم از کتاب روضة الشهدای ملاحسين کاشفی استفاده ميکردم و از روی آنها برای مردم صحبت ميکردم...
🔸ولی نميتوانستم سوزی در دل مردم بيندازم و آنها را به #گريه درآورم تا اين که مدتی گذشت و ماه #محرم نزديک شد...
- شبی با خود گفتم: تا کی بايد "ملا کتابی" باشم، در فکر چاره برآمدم که چه کنم تا از بردن کتاب روی منبر بی نياز شوم، در همان حال به خواب رفتم.
🌸 در عالم خواب، امام حسين عليه السلام و ياران آن حضرت را ديدم که وارد سرزمين #کربلا شدند و خيمه ها را بر پا کردند و دشمن هم در مقابلشان صف آرايی کرد...
- شيخ جعفر شوشتری فرمودند: وارد خيمه امام حسين عليه السلام شدم و بر آن حضرت سلام کردم. حضرت امام حسين عليه السلام مرا نزديک خود نشاند و به حبيب بن مظاهر فرمود:
🥞 فلانی مهمان ما است، ما #آب نداريم تا از او پذيرايی کنيم، فقط مقداری آرد و روغن داريم، برخيز و با آن، غذايی آماده کن و نزد مهمانمان حاضر کن.
🔹حبيب بن مظاهر غذايی آماده کرد و پيش من گذاشت، چند لقمه از آن غذا خوردم و به خواب رفتم، يک لحظه احساس کردم به اين امور الهام شدم...
- تا اين که روز به روز اين قدرت در من زيادتر شد و در مقام وعظ و خطبه به بالاترين مقصد رسيدم.
🔸مرحوم شيخ جعفر شوشتری از يگانه #مجتهدان نام آور شيعه شد که منبرهای ايشان بسيار جذاب و شنيدنی و مورد توجه خاص و عام قرار گرفت و نفس مسيحايی و بيان گرم ايشان افراد زيادی را از خواب غفلت بيدار کرد.
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨