نام رمان : راهیان عشق
mohaddese_f : نویسنده
#پارت_18
_هیچی نگو ارسام فقط قول بده این تنها شرط اومدنمه
_باشه،به شرفم قسم کاری باهات ندارم.نیم ساعت دیگه سر کوچتونم
_باشه خدافظ
نمی خواستم زیاد تیپ بزنم ولی خوب اهل ساده بودن نبودم،شلوار جین
مشکی با سارافون یشمی و بلوز مشکی
زیرش و شال یشمی پوشیدم.
فرق کج مثل همیشه و دسته ای از موهای رنگ شده ام رو هم بیرون
ریختم.خط چشم کلفتی به همراه سایه ی یشمی
کشیدم و با ریمل هم یه حال اساسی به مژه هام دادم.رژ گونه گلبهی و رژ لب
صورتی پر رنگم رو هم چاشنی ارایشم
کردم.
نگاهی به ساعتم کردم، 21دقیقه هم از نیم ساعت تعیین شده گذشته بود،با
ارامش عطر رو روی خودمو و موهام خالی
کردم و ال استار های مشکی ام رو پوشیدم و از خونه بیرون زدم.
ارسام سوار بر ایکس 6خوشگل سفیدش سرکوچه بود،بدون تعارف در جلو رو
باز کردم و نشستم...
بوی تند عطر ارسام فضای ماشینو پر کرده بود،چند ثانیه ای که گذشت با
ابروهای باال رفته بهش نگاه کردم:نمی خوای
حرکت کنی؟
_خیلی پر رویی 21دقیقه است منو کاشتی اینجا
_هم چین میگی 21دقیقه انگار 21ساعته اینجایی !برو دیگه
با اینکه زود اومده بود ولی چه تیپی زده بود،شلوار جین سرمه ای و تی شرت
سفید چسبی که روش نوشته های
انگلیسی سرمه ای داشت[شش تیغه کرده بود،موهاشو هم که حسابی ژل
مالی کرده بود.مشخص بود بهترین تیپشو
زده تا باهاش راه بیام ولی این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست ارسام