eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
222 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
آفتاب را او نشان دارد به صورت چون مهی من به سویش ، او بسوی آفتاب دارد رهی صورتش  چون  ماه  و  سیرت  هم ، چنان صورت و سیرت، پیامبر را نشان است وانگهی #غلامرضا_شادمان  سالروز ولادت ولی امر مسلمین جهان رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای مبارک 🌺
طفل بوَد، در نظر پیر عشق هرکه نگردد سپر تیر عشق 🌷معرفی شهیدان 🌹 🌹 🌹 🌹 💠ارائه : جناب جامانده شهدا 📆جمعه 99.01.29 ⏰ساعت 21:00 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰شهدا اینجوری دلبری میکردن برای امام زمانشون❤ ... کاش دست ما هم بگیرند، ماهم از آن خوب‌ها شویم!از آن مُستَشهَدینَ بَینَ یَدَیه‌ها...👇👇 نخستین باری بود که مسئولیت قبول مےڪرد! بچه‌ها خیلے دوستش داشتند. همیشہ تعدادے از نیروها اطراف محمدرضا بودند. چند روز بعد گفتم محمدرضا باید معاون گروهان شوے.قبول نمےڪرد، با اصرار بہ من گفت: بہ شرطے ڪہ سہ‌شنبه‌ها تا عصر چهارشنبہ با من ڪارے نداشتہ ‌باشے. با تعجب گفتم: چطـــور؟ با خنده گفت: جان آقاے مسجدے نپرس، قبول ڪردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمدرضا خیلے‌ خوب بود. مدتے بعد دوباره محمدرضا را صدا ڪردم و گفتم: باید مسئول گروهان بشے. رفت یڪے از دوستان را واسطہ ڪرد ڪہ من این ڪار را نڪنم. گفتم: اگر مسئولیت نگیرے باید از گردان برے، ڪمے فڪر ڪرد و گفت: قبول مےڪنم، اما با همان شرط قبلے. گفتم: صبر ڪن ببینم. یعنے چے ڪہ تو شرط مےگذارے؟ اصلا بگو ببینم بعضے هفتہ‌ها ڪہ نیستے ڪجا مےروے؟ اصرار مےڪرد ڪہ نگوید. من هم اصرار مےڪردم ڪہ باید بگویے کجا مےروے. بالأخره گفت: حاجے تا زنده هستم بہ ڪسے نگو، من سہ‌شنبه‌ها از این جا مےرم مسجد جمڪران و تا عصر چهارشنبہ بر مےگردم. با تعجب نگاهش مےڪردم. چیزے نگفتم. بعدها فهمیدم مسیر ۹۰۰ ڪیلومترے دارخوئین تا جمڪران را مےرود و بعد از خواندن نماز امام زمان(عج) برمےگردد. یڪبار همراهش رفتم. نیمہ‌هاے شب براے خوردن آب بلند شدم. نگاهے بہ محمدرضا انداختم. سرش بہ شیشہ بود. مشغول خواندن نافلہ بود. قطرات اشک از چشمانش جارے بود. در مسیر برگشت با او صحبت مےڪردم. مےگفت: یڪ بار ۱۴ بار ماشین عوض ڪردم تا بہ جمڪران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم. ____________. «يَاأَبَانَااسْتَغْفِرْلَنَاذُنُوبَنَا،إِنَّاكُنَّاخَاطِئِينَ» ____________.
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
www.iranseda.ir2.mp3
زمان: حجم: 14.47M
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
www.iranseda.ir8.mp3
زمان: حجم: 9.39M
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
www.iranseda.ir5.mp3
زمان: حجم: 10.03M
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
www.iranseda.ir1.mp3
زمان: حجم: 5.96M
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
www.iranseda.ir3.mp3
زمان: حجم: 5.74M
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
www.iranseda.ir6.mp3
زمان: حجم: 8.21M
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
👈کتاب صوتی "خاطرات خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی" به کوشش علی اکبر مزدآبادی مجموعا 0⃣1⃣ قسمت تقدیم گردید.