🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
☀️☀️☀️
✍🏻 #نامه_ی_۱۳
(دستور العمل امام به دو تن از اميران لشكر، زياد بن نضر و شريح بن هانى)
💠من «مالك اشتر پسر حارث» را بر شما و سپاهيانى كه تحت امر شما هستند، فرماندهى دادم.
گفته او را بشنويد، و از فرمان او اطاعت كنيد، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد، زيرا كه مالك، نه سستى به خرج داده و نه دچار لغزش مى شود.
نه در آنجايى كه شتاب لازم است كندى دارد، و نه آنجا كه كندى پسنديده است شتاب مى گيرد.
🌴🌴🌴
💐💐🍃🕊🍃🕊
💐🍃🕊🍃
🕊🍃
زندگینامه شهید مدافع حرم📝
سید سجاد حسینی🌹
سید سجاد حسینی فرزند یکی از جانبازان دفاع مقدس بود و در خانوادهای ایثارگر رشد کرد. او در ادامه زندگی با سعیده سادات حسینی فرزند شهید سیدباقر حسینی ازدواج میکند و همراهی و همسری این دو باعث میشود خانوادهای دوستدار و مدافع اسلام ناب محمدی تشکیل بدهند. چنانکه وقتی موسوم دفاع از حریم اهلبیت از راه میرسد، سید سجاد درنگ نمیکند و راهی میشود.محمدپارسا متولد ۷ فروردین ماه سال ۱۳۹۰ است. زمان شهادت پدرش چهار سال داشت. کوچک بود و از مأموریت پدرش چیزی نمیدانست.۹ آبان ماه ۱۳۹۴ سجاد در سوریه به شهادت رسید. گویا او و دوستانش شب در کمین داعشیها میافتند. سید سمت راست بدنش از سینه تا پهلو مورد اصابت چندین گلوله قرار میگیرد و به شهادت که آرزوی دیرینهاش بود میرسد. سید سجاد در تاریخ ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۹۴ با استقبال پرشکوه مردمی در گلزار شهدای محله دینان از شهر درچه اصفهان به خاک سپرده شد.
🌹شهید🌹سید🌹سجاد🌹حسینی🌹
🌹تاریخ ولادت: ۱۳۶۲
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۴
🌺شادی روح شهید صلوات
🕊🍃
💐🍃🕊🍃
💐💐🍃🕊🍃🕊
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
📌خاطرات شهید سید
#مجتبی_علمدار
قسمت 3⃣
#شوخ طبعی
🍃سید مجتبی در موقع کار بسیارجدی بود. اما انسان بسیار شوخ طبعی بود. مادرش می گفت: «در خانه نشسته بودم. صدای زنگ خانه آمد. در را باز کردم. پشت در پسر عموی سید بود. دیدم چهره اش درهم و ناراحت است. بعد از احوالپرسی گفت: زن عمو موضوعی پیش آمده، اما شما نباید ناراحت شوید.» دل تو دلم نبود. با ناراحتی پرسیدم: «چی شده؟» گفت یکی از برادرهای پاسدار با شما کار دارد.
🍃ترس عجیبی وجودم را فرا گرفت. نکند سید مجتبی... از منزل خارج شدم تا آن پاسدار را ببینم. در این چند لحظه چه فکرها که از سرم نگذشت. تا صورتم را برگرداندم صدای سلام شنیدم. چهره نورانی پسرم در مقابلم بود. گفتم: «مجتبی خدا خفه ات نکند این چه کاری بود که با من کردی تو که من را کشتی!» پسرم را در آغوش گرفتم. بعد در حالی که می خندیدیم به داخل خانه رفتیم. مجتبی رو به من کرد و بعد از معذرت خواهی گفت: «مادر جان خیلی شما را دوست دارم. اما می دانی جنگ است هر لحظه امکان دارد خبر شهادت مرا برای شما بیاورند. می خواستم آماده باشی.»
📔کتاب علمدار، صفحه 30 الی 31
🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊
جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
end-13a.mp3
10.73M
📗کتاب صوتی
#خون_دلی_که_لعل_شد
قسمت 6⃣1⃣
"زندگینامه و خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از دوران زندان و مبارزه با پهلوی"
#شجاعت_و_توکل_آقامهدی_باکری_به_روایت_همرزمان:
.
.
خاطرات از سوم تا دهم اسفند ماه سال ۶۲ درجزیره مجنون شمالی و جنوبی که بودیم میشود کتابها نوشت مخصوصا از ششم تادهم که #آقا_مهدی فرماندهی محور عملیاتی را به عهده گرفت و #شهیدآقااصغرقصابعبداللهی فرمانده گردان سیدالشهدا لشگر ۳۱عاشورا بود برای آماده کردن نیروی تازه نفس از جزیره خارج شد...
#آقامهدی با ۱۷نفر توانست ۴روز جزایر مجنون جنوبی وشمالی حفظ کند بنده شاهد تفکر و اندیشه و دلاوری ایمان کامل ومحو شدن در راه خدا را هر لحظه درچهرهاش می دیدیم وسفارش می کرد سعی کنید با #اخلاص بالا به نزد معبود راهی شوید زمانی بود که #آقاحمید شهید شده بود. بچهها آب و غذا امکانات دفاع نیست اما این تکلیف امروز ماست ما به #امام و #مردم قول دادیم که دفاع کنیم اگر کسی به یاری ما نیامد؛ نیامد! ما اینجا هستیم به اندازه خودمان خدا با ماست...
#روز_نهم_اسفند که پیام قرارگاه و پیام امام برای آن جمع رساند وآن رسالت و تکلیف خودش را به سرانجام رساند پیام شبیه شب عاشورای امام حسین ع بود بچهها را راضی کن تسلیم شوند و ما شما را با هلیکوپتر برداریم ؛ دیگری پیام امام برای حمله با همان نیروی اندک را گفت بچهها همه به نوعی #جراحت داشتند اما سعی می کردند از #آقامهدی پنهان بماند! تسلیم شدن رد شد! و با تکبیر، پیام امام برای حمله تائید شد!
اگر کسی هست که فردا براش مهم است بهتر تسلیم شود آماده باشید بعد از نماز مغرب و عشا حرکت می کنیم بعد از نماز ستون لشگر ۳۱عاشورا با ۱۵نفر رمز شب گرفت وحرکت کرد به سمت جنوب شهرک نشوه...
.
.
#راوی: جناب آقای کاظم رحیمی از گردان سیدالشهدا لشگر ۳۱عاشورا در عملیات خیبر
.
.
#شهید_مهدی_باکری #باکری #عملیاتخیبر #اخلاص #ایمان (تصویرفرمانده شهیدقصاب عبداللهی درکنار آقامهدی)
#یکغریبهدلتنگیاران(شهیدان) ۱۱مرداد ۹۹
▫️
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
☀️☀️☀️
#نامه_ی_۱۴
(دستور امام پيش از رويارويى با دشمن در صفین)
💠با دشمن جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا بحمد اللّه حجّت با شماست، و آغازگر جنگ نبودنتان، تا آن كه دشمن به جنگ روى آورد، حجّت ديگر بر حقّانيت شما خواهد بود.
اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده نكشيد، و آن را كه قدرت دفاع ندارد آسيب نرسانيد، و مجروحان را به قتل نرسانيد.
زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هر چند آبروى شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروى بدنى و روانى و انديشه كم توانند،
در روزگارى كه زنان مشرك بودند مأمور بوديم دست از آزارشان برداريم، و در جاهليّت اگر مردى با سنگ يا چوب دستى، به زنى حمله مى كرد، او و فرزندانش را سرزنش مى كردند.
🌴🌴🌴
Z.rezaie:
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🕊🍂
🌿🍂
🌸
🌸
وصیت نامه📝
شهید مدافع سید سجاد حسینی🌹
برادران و خواهرانم و اهل فاميل! بدانيد اسلام، تنها راه نجات و سعادت ماست. هميشه به ياد خدا باشيد، فرامين خدا را عمل كنيد، مبادا خويشتن را واگذاريد. پشتيبان امام و از ته قلب مقلّد امام باشيد. به منازل خانوادههاي شهدا برويد. اهميت زياد به دعاها و مجالس ابا عبدالله -عليه السلام- و شهدا بدهيد تا زندگي شما حسيني و زينبي گردد كه راه سعادت و توشه آخرت است. رسالت آنها را رسالت خود بدانيد و فرزندان خود را همانطور تربيت کنيد تا سربازي با ايمان، عاشق شهادت، علمداري صالح و وارث امامان باشند، همچنان كه شهيد بهشتي فرمود: بهشت را به بها ميدهند نه به بهانه. از همة كساني كه از من رنجيدهاند و بر گردن من حقي دارند، طلب بخشش دارم. اميدوارم كه خداوند مرا با گناهان بسيار بيامرزد. خدايا! مرا پاكيزه بپذير. پدر بزرگوارم! شما بر گردن من حقي داريد، براي من عرقها ريختي تا رزق حلال براي ما به دست آوري كه وجود ما با ناني حلال رشد كند و دستهاي پينه بستة شما بر آن گواهي ميدهد. من از ته قلب دستهاي شما را ميبوسم و گَرد لباس شد را سرمة چشم خود ميكنم. پدر جان! هر چه بدي از من ديدي مرا ببخش و براي من طلب مغفرت بنما. پدرم! در دعاها و قرآن و مجالس شهدا شركت فعال داشته باشيد، مرا ببخشيد كه موي سر شما سفيد شد؛ اما نتوانستم شما را به كربلا ببرم. مادر مهربان! هيچ ناراحتي به خود راه نده كه فرزندت در راه اسلام به شهادت رسيده است. مادرم ! مرا حلال كن كه براي شما خيلي ناراحتي ايجاد كردم، شما بر من حق داريد. مادرم! پيام من به شما اين است كه زينبوار، استوار باشيد، مثل زينب -سلاماللهعليها- صبر و استقامت داشته باشيد. اي جوانها! تا آخرين نفر، تا آخرين منزل، تا آخرين قطرة خون، براي كلمة «الله» استقامت كنيد. انشاءالله در قيامت يكديگر را ملاقات ميكنيم. مادرم! ميدانم از بهترين دوستان من شيرينتر هستيد؛ اما دوست ديگري دارم، او را خيلي دوست دارم، آن هم «الله» است. دلم از شور هجرت بيقرار است! تو ميداني اميدم وصل يار است شهادت را نصيبم كن خدايا كه بي تو روز من چون شام تار است سيد سجاد حسيني 12/1/1366 والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته
⚡قسمت آخر
🌹شهید🌹سید🌹سجاد🌹حسینی🌹
🌷تاریخ ولادت: ۱۳۶۲
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۴
🌹محل شهادت: سوریه
🌺شادی روح شهید صلوات
🌸
🌸
🌾🍂
🍃🕊🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
〰️🌷🕊🍃🌺🕊🍃🌷〰️
خاطراتی ازامام خامنه ای پیرامون شهدا و خانواده های شهدا📝
☄قسمت چهارم "آبرویی برای محیط علمی کشور"
استقبال از رهبری اینبار کمی متفاوت بود. پسر شهید برای استقبال جلوی در آمد، ولی مادرش نیامد. نتوانست که بیاید. روز حادثه بیش از 200 ترکش را به جان خریده بود و توان نداشت از جا بلند شود؛ همانطور که نشسته بود خوشآمد گفت. آقا مثل بقیه دیدارها شروع به تجلیل از شهید کردند، اما اینبار کمی متفاوت: "ایشان با این حادثهای که پیش آمد به نظر من یک آبرویی داد به محیط علمی کشور. یعنی شهادتِ این دانشمند، برجسته، مورد قبول، به وسیله دشمنان دین و دشمنان اسلام و دشمنان جمهوری اسلامی، نشان داد که محیط علمی کشور ما این است؛ اینجور شخصیتهایی و اینجور انگیزههایی [دارد]." دیگر نوبت همسر شهید بود تا حرفهای دلش را در حضور آقا بگوید؛ رسانهها خیلی از بُعد علمی همسرش گفتهاند، اما کسی از معنویتش حرفی نزده، از تهذیب نفسش حرفی به میان نیامده. وقتی آقا از مقام شهید و مراتب معنویش گفتند، همسر شهید خوشحال شد و خطاب به جوانها گفت: "بحث علمی ایشان نبود که نتیجهاش به شهادت رسید، بحث تهذیب نفسی بود که ما اعتقاد داریم باید نتیجهاش به مرگ اینطوری ختم بشود."
#شهید مجید شهریاری "دکترای علوم و تکنولوژی هسته ای"
دیدارامام خامنهای(حفظهالله) با خانواده شهید مجید شهریاری 1389/10/30
〰️🌷🕊🍃🌺🕊🍃🌷〰️
💠امام علی(ع):روز غدیر،روز راندن شیطان است.
🗓تقویم
3️⃣شنبه
4️⃣1️⃣مردادماه9️⃣9️⃣3️⃣1️⃣
4️⃣1️⃣ذی الحجه1️⃣4️⃣4️⃣1️⃣
0️⃣8️⃣ژوئیه0️⃣2️⃣0️⃣2️⃣
#روز_شمار_بزرگترین_واقعه
۴#روز_مانده
⁉️ *نوۀ چنگیزخان مغول چگونه شیعه شد؟*
روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت:
جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.)
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش)
خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :
دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: *رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند* و خدای تعالی نیز فرموده است :
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است.
پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای
نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. *ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟* ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که *شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است*
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. *علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.* علامه گفت:
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
*در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...*
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند. *آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.*💚
سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود
پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟ سلطان گفت: نه! علامه گفت:
در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. *آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.🌷*
📚 پیرامون غدیر_دکتر علی هراتیان
#حقانیت_شیعه
#غدیر_خم