#زندگینامه_شهدا
محمد در ۱۳۳۶/۳/۱۵ در شهرستان اسفراین ( خراسان شمالی ) متولد شد. پدرش مردی زحمتکشی بود که نصف عمرش را به دامداری و کشاورزی گذراند و محمد در ۱۰ سالگی او را از دست داد.
محمد در ایام تحصیلی هم درس میخواند و هم کارگری می کرد تا کمک خرج خانواده باشد . با پشتکاری که داشت موفق به اخذ دیپلم شد و سپس به خدمت سربازی رفت و درجه دار شد .
با توجه به گرایش های ضد رژیم پهلوی و با فرمان امام مبنی بر ترک پادگان و پیوستن به مردم ، تنها یک ماه از خدمتش باقی مانده بود که از پادگان فرار کرد و پس از پیروزی انقلاب مجددا به پادگان برگشت .
با تشکیل سپاه عضو آن ارگان شد و به کردستان برای مقابله با منافقین و ضد انقلاب رفت .
با شروع جنگ به جنوب رفته و به عنوان معاونت آموزشی و اطلاعات در چند عملیات شرکت و چند باری هم مجروح شد.
سرانجام در ۱۳۶۵/۱۰/۲۰ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شهادت رسید....
سردار
#شهیدمحمد_فرومندی
#ما_ملت_امام_حسینیم
💔
هرکه به حسین دل میسپارد، پیداست که دلی برای سپردن دارد...
هرکه برای حسین اشک میریزد، پیداست که چشمی برای گریستن و اشکی برای ریختن دارد....
هرکه در مصیبت حسین دلش میشکند و اشکش جاری میشود، پیداست که اهل #محبت است.
و هرکه اهل محبت است،
👈 مجذوب حسین می شود،
👈دیر یا زود،
👈خودآگاه و ناخودآگاه....
و هرکه مجذوب حسین شود، از جنس حسین می شود، متصف به صفات حسین میشود؛ متخلّق به اخلاق حسین می شود.
و در دنیا هرکه از جنس حسین باشد،
هرکه مجذوب حسین بشود،
هرکه با حسین پیوند بخورد،
هرکه حسینی شود، در جهان آخرت نیز حسین، سراغش را می گیرد، پیدایش میکند و رفاقت و شفاعت و همدمی اش را بااو ادامه می دهد.
ومگر ممکن است که کسی حسینی باشد و بهشتی نباشد؟
✍#سیدمهدی_شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صوت مکالمه بیسیم شهید سلیمانی و یکی از رزمندگان محور مقاومت
#در_محضر_سردار_کریمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت
📎 فقط یڪ آرزو دارم ....!!!
گفت : ‹‹توۍ دنیا بعد از شہادت فقط یڪ آرزو دارم: اونم اینڪہ تیر بخوره بہ گلوم››.
تعجب ڪردیم. بعد گفت: ‹‹یڪ صحنہ از عاشورا همیشہ قلبمو آتیش می زنہ؛ بریده شدن گلوۍ حضرت علی اصغر ›› والفجر یڪ بود ڪہ مجروح شد یڪ تیر تو آخرین حد بردنش، خورده بود بہ گلوش.
وقتۍ می بردنش عقب، داشت از گلوش خون می آمد.
می گفت: آرزوۍ دیگہ اۍ ندارم مگر شہادت
🌷 #شهیدعبدالحسین_برونسے
#سالروز_ولادت
#شادی_روحش_صلوات 🌹
هدایت شده از 🇮🇷جامانده از شهدا🇮🇷
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست
لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
فقط به عشق آقا امام حسین وهرچی درتوان داری پخش کن یا علی مدد.
هدایت شده از زنده باد یاد شهدا
کتاب صوتی " ناگفته هایی از حقایق عاشورا" اثر آیت الله سید علی حسینی میلانی
بصورت 16 جلسه #سخنرانی
#ناگقته_هایی_از_حقایق_عاشورا #آیت_الله_سید_علی_حسینی_میلانی
#مذهبی #تاریخی
💠راستش را بخواهی!
دوست دارم به نگاهی...
مرا هم بخری؛
مثل حُـر!
دلم...
عاقبت به خیری میخواهد؛
زیر سایهی پَرچم!
میان روضه...
با ذکر نامت؛
حُـسینجان♥️
#محرم
#امامحسینجانم
#ماملتامامحسینیم🖤
✺○◈❂-- ◆ 🌷 ◆ --○◈❂✺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که به خواب هر کسی می اومد، شهید می شد...
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
✨💫ادامه نامه 31
17- جایگاه زن و فرهنگ پرهیز
🌹در امور سياسى كشور از مشورت با زنان بپرهيز، كه رأى آنان زود سست مى شود، و تصميم آنان ناپايدار است.
🌹در پرده حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زيرا كه سخت گيرى در پوشش، عامل سلامت و استوارى آنان است.
🌹بيرون رفتن زنان بدتر از آن نيست كه افراد غير صالح را در ميانشان آورى، و اگر بتوانى به گونه اى زندگى كنى كه غير تو را نشناسند چنين كن.
🌹كارى كه برتر از توانايى زن است به او وامگذار، كه زن گل بهارى است، نه پهلوانى سخت كوش.
🌹مبادا در گرامى داشتن زن زياده روى كنى كه او را به طمع ورزى كشانده براى ديگران به ناروا شفاعت كند.
🌹بپرهيز از غيرت نشان دادن بيجا كه درستكار را به بيمار دلى، و پاكدامن را به بدگمانى رساند.
🌹كار هر كدام از خدمتكارانت را معيّن كن كه او را در برابر آن كار مسئول بدانى، كه تقسيم درست كار سبب مى شود كارها را به يكديگر وا نگذارند، و در خدمت سستى نكنند.
🌹خويشاوندانت را گرامى دار، زيرا آنها پر و بال تو مى باشند، كه با آن پرواز مى كنى، و ريشه تو هستند كه به آنها باز مى گردى، و دست نيرومند تو مى باشند كه با آن حمله مى كنى.
🌹دين و دنياى تو را به خدا مى سپارم، و بهترين خواسته الهى را در آينده و هم اكنون، در دنيا و آخرت، براى تو مى خواهم،
با درود.✨💫
🎋🍁🕊🎋🍁🎋🕊
گزیده ای از وصیتنامه
#شهید_حسین_جعفری
آنان که شهید شدند ،سوختند و پرتو افکندند و جهان را به نور خود منور نمودند و با خون خودشان کلمه تاریخ را ساختند و با جانشان به آن روح بخشیدند حق جویان ما همان خون سرخ حسین (ع)را دنبال نمودند و آنان در جبهه های گوناگون علیه ظلمت جنگیدند تا ما اینجا در جبهه های جنگ ،فرهنگ ،اقتصاد و مذهب به تلاش پردازیم و رسالتشان را با کوله بارمان در جاده زندگی حمل کنیم و به گوش جهانیان برسانیم ،پیامشان را همیشه آویزهای گوشمان کنیم و به کار گیریم.
🎋🍁🕊🎋🍁🎋🕊
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
📌خاطرات شهید سید
#مجتبی_علمدار
قسمت 5⃣1⃣
#برخورد_صحیح
🍃رفتیم ترمینال و سوار اتوبوس شدیم. در شروع حرکت راننده ضبط را روشن کرد. آنچه که پخش می شد آهنگ مبتذل بود. منتظر عکس العمل سید بودم. سید از جای خود بلند شد و پیش راننده رفت. با خودم گفتم حتما برخورد شدیدی با راننده دارد.
🍃 اما سید با نرمی و لطافت گفت: اگر نمی خواهی مادرم حضرت زهرا (س) از تو راضی باشد، به گوش دادن نوار ادامه بده. اصلا فکر نمی کردم سید چنین حرف سنگینی به راننده بزند. حرف سید چنان در راننده اثر کرد که ضبط را بدون هیچ حرف و شکایتی خاموش کرد. در ادامه سفر راننده چنان با سید دوست شد که هر چیزی را می خواست بخورد اول به سید تعارف می کرد.
📚کتاب علمدار، صفحه 134
🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊
جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
2_yeknet.ir_-narimani-shab_01_moharam1398-003.mp3
7.67M
🏴ویژه ماه محرم
🔺با نوای: سید رضا نریمانی
dcc_da31b4579d6cbe8e308bd463176f3af2.mp3
5.44M
#حسینیه_مجازی
◀️ مداحی حاج میثم مطیعی برای حاج قاسم سلیمانی
🎙 الا یا اهل العالم، من حسین را دوست میدارم
🍃هیئت یکی از علایق خاص حمید بود، هر هفته در مراسم شب های جمعه هیئت شرکت میکرد، طوری برنامه ریزی کرده بود که باید حتما پنج شنبه ها میرفت هیئت، سر و تهش را میزدی از هیئت سر در می آورد، من را هم که از همان دوران نامزدی پاگیر هیئت کرده بود.
🍃میگفت: بهترین سنگر تربیت همین جاست، اسم هیئتشان خیمه العباس بود، خودش به عنوان یکی از مؤسسان این هیئت بود که آن را به تأسی از شهید ابراهیم هادی راه انداخته بودند.
🌹شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی🏴
ابراهیم خلیلی بسیجی لشکر 27 محمد رسول الله تهران بزرگ و فرمانده پایگاه مسجد شهید سبحانی بود. وی همچنین فرزند شهید داوود خلیلی از شهدای دوران دفاع مقدس بود که در دشت عباس به شهادت رسید همچنین عموی شهید نیز در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده است. در نشریه شلمچه و فیلم اخراجیهای یک حضور داشت و در سکانس به میدان مین رفتن مجید سوزوکی و خلق سکانسهای جنگی بازی کرد. او در جریان عملیات تفحص در غرب از ناحیه پا مجروح شده بود.
🌹به روایت مادر شهید:
پسرم 17 سال پیش روی مین رفت و از ناحیه پا جانباز شد. به من گفت مادر، تو اجازه ندادی بروم. گفتم تو جوانی هنوز 21 سال بیشتر نداری ولی گفت من دورههای تخصصی دیدهام که مین خنثی کنم. ایشان رفت و یک ماهی در منطقه گیلانغرب بود اما وقتی برگشت با جانبازی برگشت.
وقتی از او پرسیدم زمانی که پاهایت به روی مین رفت چه حسی داشتی به من گفت انگار در آسمان پرواز میکردم و اینطور نبود که دردی را حس کنم.
#شهید_ابراهیم_خلیلی
#سالروز_شهادت
۱۹۵۰ زخم ظاهری و هزاران زخم باطنی و زخم زبان، خورد مولای ما...
تا به تکتک این زخمها امضا کند، معارفی را که این شبها، پای منبر بیاموزیم و رشد کنیم و ثمر دهیم؛
برای نصرت امام!
این زخمها را دشمن خدا میزد، تا به خیال خود خاموش کند نور دین امام را، اما غافل از اینکه خدا وعده داده بود: وَاللهُ مُتِمُّ نور امام!
#محرم
هدایت شده از زنده باد یاد شهدا
کتاب صوتی " ناگفته هایی از حقایق عاشورا" اثر آیت الله سید علی حسینی میلانی
بصورت 16 جلسه #سخنرانی
#ناگقته_هایی_از_حقایق_عاشورا #آیت_الله_سید_علی_حسینی_میلانی
#مذهبی #تاریخی
سخنرانی حاج اقا یکتا.mp3
14.34M
🎤حاج حسین یکتا
.
📁شب سوم محرم ۱۳۹۹
.
🗓شنبه ۱ شهریور ماه ۱۳۹۹
.
📌حسینیه ی ریحانه الحسین (س)
واقع در پارک ارم
🏴آنچه از حسین که کمتر به ما گفتهاند🏴
⚠️امام حسین را فقط در چند ساعت آخر زندگیاش خلاصه کردهایم در حالی که از ۵۷ سال زندگی او بی خبریم.
✅امام حسین در جنگهای جمل و صفین، مثل سربازهای ساده در میدان جنگ حاضر شد؛ در حالی که میتوانست به بهانه آقازاده بودن، خود را از رزم، معاف کند.
✅امام حسین عاشقانه خانوادهاش را دوست داشت و به آنها محبت میکرد و حتی برای همسرش رباب، شعر عاشقانه میسرود.
✅در حال اعتکاف و طواف خانه خدا، شخص مقروضی از ایشان تقاضای کمک کرد و امام حسین اعتکاف خود را شکست تا از طلبکار، تقاضای مهلت کند.
✅هیچگاه هیچ پست و مقامی را از پدر خود که حاکم تمام ممالک اسلامی بود طلب نکرد. امام حسین کشاورز بود و هر روز بر روی اراضی خود کار میکرد.
✅در ماجرای صلح امام حسن با معاویه، با برادرش همراهی کرد و سخن هیچ مخالفی را نپذیرفت. پس از شهادت برادر نیز تا زمان مرگ معاویه به پیمانی که معاویه بارها آن را شکسته بود، متعهد ماند.
✅هیچگاه هیچ سائلی از خانه او دست خالی بر نمیگشت و نه تنها به فقرا کمک میکرد بلکه آنها را از گدایی بی نیاز میکرد.
✅در ماجرای خاکسپاری امام حسن، به خاطر جلوگیری از نزاع، به دفن نشدن برادرش در کنار رسولالله رضایت داد.
✅کنیز خود را به خاطر اینکه یک دستهگل به ایشان هدیه داد، آزاد کرد.
✅وقتی بردهای را دید که به یک سگ غذا میدهد، او را از اربابش که یهودی بود خرید و همانجا آزاد کرد. مرد یهودی و همسرش با دیدن مرام حسین، همانجا مسلمان شدند.
✅در ماجرای بیعت اجباری با یزید، در حالی که میتوانست مثل عبداللهبنزبیر در مکه پناهنده شود، اینکار را نکرد تا حرمت کعبه خدشهدار نشود.
✅وقتی به سپاه هزار نفری حربنیزید ریاحی برخورد کرد، نه تنها از عطش لشکریان دشمن سوءاستفاده نکرد بلکه همه لشگریان دشمن را سیراب کرد. حتی امامحسین دستور داد که اسبهای دشمن را هم سیراب کنند.
✅وقتی که فهمید مردم کوفه از بیعت خود برگشتهاند، برای جلوگیری از جنگ و خونریزی به دشمن گفت که از رفتن به کوفه منصرف شده و برمیگردد ولی ابنزیاد مخالفت کرد.
✅وقتی حربنیزید ریاحی به دستور ابنزیاد، اجازه بازگشت به امام حسین نداد، اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که با لشکر کوچک حُر بجنگند و از مهلکه فرار کنند ولی حضرت سیدالشهداء فرمود:
من شروع کننده جنگ نیستم.
✅در حالی که تعداد سربازان ایشان کمتر از صد نفر بود، به آنها فرمود هر کسی که بدهکار است نمیتواند با ما باشد و دو نفر از سربازان، به همین دلیل شبانه از امام حسین جدا شدند.
✅زمین کربلا را شصت هزار درهم از صاحبان آن خرید و به همانها بخشید تا خون او در زمین دیگران ریخته نشود.
✅مردم در هنگام دفن امامحسین، آثار زخمهایی کهنه بر دوش ایشان دیدند. امام سجاد فرمودند این زخمها اثر کیسههایی است که پدرم شبانه به منزل نیازمندان میبُرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید آوینی
📌سربازان امام زمان(عج) از هیچ چیز جز گناهان خویش نمی هراسند💯
#سلام صبحتون شهـــــدایـــی🌹