🔥🔥حرمله چگونه به جهنم وارد شد؟🔥🔥
منهال بن عمرو از شیعیان و یاران امام سجاد (علیه السلام): پس از زیارت خانۀ کعبه، از مکه عازم مدینه شدم و خدمت امام سجاد (علیه السلام) رسیدم. امام از من پرسیدند: منهال، از حرمله بن کاهل اسدی چه خبر؟
عرض کردم: هنگامی که از کوفه آمدم، زنده بود. دیدم امام (علیه السلام)، هر دو دستش را به دعا بلند کردند و چنین فرمودند: خدایا، سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا سوزش آتش را به او بچشان. پس از زیارت، از مدینه عازم کوفه شدم. هنگامی که به کوفه رسیدم، مختار مشغول قلع و قمع قاتلان امام حسین (علیه السلام) و یارانش در کربلا بود و من قبلاً با او رفاقت قدیمی داشتم.
چند روزی در خانه، برای دید و بازدید مردم نشستم و پس از آن به قصد دیدار با مختار، سوار بر مرکبم شدم و به سوی او شتافتم. او را در خارج از خانهاش با گروهی دیدار نمودم، گویا به مأموریتی میرفتند. همين كه چشم مختار به من افتاد، گفت: ها، منهال، چطور تا حال به دیدن ما نیامدی!؟ و برای تبریک و تهنیت به خاطر پیروزی و حکومت ما سری به ما نزدی و ما را در قیاممان همراهی نکردی؟!
منهال گوید: به او گفتم امیر، من به سفر حج رفته بودم و حال خدمت رسیدم. آنگاه همراه او به راه افتادم و از اوضاع صحبت میکردیم تا به محلۀ "کناسه" رسیدیم. مختار، در آنجا ایستاد و به نقطهای می نگریست. به او خبر داده بودند که اینجا مخفی گاه حرمله است. سپس تعدادی از افرادش را به جستجوی حرمله گسیل داشت و خود همچنان آنجا ماند. دیری نپايید که مأموران با تاخت برگشتند و با خوشحالی فریاد زدند: بشارت ای امیر، بشارت، حرمله دستگیر شد و عدهای حرمله را کشان کشان به نزد مختار آوردند. همين كه چشم مختار به قیافۀ وحشتزدۀ حرمله افتاد، به او نگاه تندی کرد و گفت: الحمدلله الذی مکننی منک؛ خدای را شکر که به چنگ افتادی! و بلافاصله فریاد زد: جلّاد، جلّاد.جلاد که آماده و حاضر بود،گفت: بفرمايید قربان. مختار دستور داد كه اول دو دوستش را بزن. جلاد بلافاصله با ضربتی سخت دو دست نحس او را افکند. سپس فریاد زد: دو پایش را نیز قطع کن. جلاد فرمان را اجراء کرد. جسد بی دست و پای حرمله، در خون کثیفش غوطه میخورد که باز مختار صدا زد: آتش، آتش. بلافاصله، چوبهای نازکی را روی جسد انداختند و آتش زدند و جسد آن جنایتکار همچنان میسوخت. من همچنان با چشمان حیرتزده، در کنار مختار ایستاده و منظره را تماشا میکردم. هنگامی که بدن حرمله میسوخت با صدای بلند گفتم: سبحانالله!
مختار ناگهان رو به من کرد و گفت: ها! منهال! تسبیح خدا گفتی، خوب، اما علتش چه بود؟!
گفتم:ای امیر! گوش کن تا برایت بگویم. در همین سفر که از مکه برمیگشتم به خدمت علی بن الحسین امام سجاد (علیه السلام) رسیدم، او از من حال حرمله را پرسید. من در جوابشان گفتم که هنوز زنده است. دیدم، امام(علیه السلام) دستها را به سوی آسمان بلند کردند و دو بار فرمودند: خدایا، سوزش شمشیر را بر او بچشان و خدایا سوزش آتش را بر وی بچشان.
مختار، با حالت تعجب پرسید: راستی تو خودت از امام این را شنیدی؟!
گفتم: آری، به خدا سوگند از خودش شنیدم.
دیدم مختار، از اسبش پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجدهاش را طولانی کرد، سپس برخاست و سوار شد و تا آن وقت جسد حرمله به زغال تبدیل شده بود. ( منبع: کتاب قيام مختار )
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری حاج حسین یکتا از پیاده روی اربعین و جمع شدن بیست میلیون نفر در کربلا
امام حسین علیه السلام داره برای ظهور و قیام فرزندش امام مهدی (عج) یار جمع میکنه!
#محرم
#امام_حسین
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمترین پیام عاشورا
عوامل گمراه شدن جامعه مسلمین چه بود؟
🔴 این روزهای #افغانستان:
1⃣ اول؛ نگران افغانستان هستیم وهمدردی میکنیم.
2⃣ دوم؛ اما نمیتوانیم مثل سوریه یا عراق ورود نظامی و مستشاری کنیم. چرا؟ چون دولت افغانستان هیچ دعوتی از ما نکرده؛ چون ارتش افغانستان خود حاضر به مقاومت نیست؛ چون عموم مردم افغانستان خود حاضر به دفاع از این دولت نیستند!
🔹پس وقتی نه دولتشان از ما خواسته، نه ارتش و مردمشان خود حاضر به مقاومت در برابر #طالبان هستند ما دنبال چه برویم؟
3⃣ سوم؛ گروههای اصیل شیعه افغانستان مثل #فاطمیون ترجیح دادند در دو قطبی طالبان و دولت آمریکاییِ #اشرف_غنی و عبدالله عبدالله سکوت اختیار کنند.
🔹طالبان هم میداند که جان و مال و ناموس شیعه افغانستان خط قرمز جمهوری اسلامی است و دست درازی نمیکند کما اینکه اخبار موثق این را تایید میکند؛ لذا هیچ نیازی به ورود ایران نیست.
4⃣ چهارم؛ منافع ملی و بین المللی ایران در ورود به جنگ داخلی افغانستان نه تنها تامین نمیشود بلکه ذبح میشود. آمریکاییها و غربگراها سعی کردهاند به طُرق مختلف پای ایران یاحداقل #شیعیان_افغانستان را به این جنگ باز کنند اما هوشیاری جمهوری اسلامی بعلاوه هوشیاری شیعیان افغانستان جلوی این توطئه خطرناک را گرفت. نه دولت کرزای و اشرف غنی برای ما سودی داشت نه طالبان خطری همچون #داعش!
🔹ما هم نگران این روزهای افغانستانیم و امیدواریم همه طرفهای افغانی هرچه سریعتر به راهحل سیاسی دست پیدا کنند اما دخالت قدرتهای خارجی، کار را سختتر میکند و شعله جنگ را بیشتر و بیشتر. اگر ایران دخالت کند پاکستان و ترکیه و عربستان هم دخالت میکنند و اوضاع پیچیدهتر میشود.
🔸نباید اسیر فضای مجازی و پروپاگاندای برخی جریانات سیاسی شد که نه عرضه جنگیدن دارند و نه اهل ایثار وجان دادن و خون دادن هستند. مدعیان پوچ اندیشی که شعارشان نه غزه نه لبنان بود! حالا برای #هرات و #کابل دل میسوزانند! باور نکنید اینها عمری مردم مظلوم #فلسطین رامسخره کردند!
✅ #داود_مدرسی_یان
🔴دبیر کل حزب الله: قطعا از ایران بنزین خواهیم خرید اما نه مخفیانه بلکه علنی
🔹سخنرانی سید حسن نصرالله در مراسم شب هفتم محرم ۱۴۴۳: بیشک قطعا انشاءلله از ایران مازوت و بنزین خواهیم آورد و این کار را نه در شب بلکه در روز روشن انجام خواهیم داد.
🔹 یک اتاق عملیات مخصوص وجود دارد که مراکز برق را در عراق و لبنان هدف قرار میدهد و این مسئله اتفاقی نیست. آمریکاییها مسئول حوادث کشور هستند. آنان از سفارت خود، هرجومرج را مدیریت میکنند.
⚫️به یاد سعيد بن عبدالله حنفي
🖊احمدحسین شریفی
◾️یکی از محبوبترین شهدای کربلا برای من سعید بن عبدالله حنفی است؛ آرزویم آن است که دربهشت همنشین او باشم. این مرد از جمله کسانی بود که دعوتنامه کوفیان برای امام حسین(ع) را از کوفه به مکه برد (فاصله کوفه تا مکه حدود ۲۵۰ فرسخ است یعنی ۱۵۰۰ کیلومتر) سپس همراه مسلم بن عقیل از مکه به کوفه آمد (۱۵۰۰ کیلومتر دیگر) و در کوفه تلاش زیادی کرد که شیعیان را دور مسلم گرد آورد. بعد از شهادت مسلم بن عقیل، در آن جو خفقان و حکومت نظامی مخفیانه از کوفه به سوی مکه شتابان رفت تا خبر شهادت مسلم را به #امام_حسین بدهد. در میانه راه به کاروان امام رسید و خبر را داد (حدود ۱۵۰۰ کیلومتر) و سپس همراه با امام مجددا به سوی کربلا آمد (حدود ۱۵۰۰ کیلومتر دیگر) یعنی این مرد بزرگ در چند ماه مانده به عاشورا، فقط ۶۰۰۰ هزار کیلومتر در خدمت امام حسین(ع) سواره و پیاده دویده است!
◾️معرفت او در شب عاشورا دیدنی بود. وقتی امام اصحاب خود را جمع کرد و فرمود:
«من ياراني باوفاتر و بهتر از ياران خود سراغ ندارم، و خانداني نيكوتر و مهربانتر از خاندان خود نديدهام، خدايتان از جانب من پاداش نيكو بدهد. بدانيد كه من ميدانم فردا سرنوشت ما با اين دشمنان چه خواهد شد. اكنون به همه شما اجازه رفتن ميدهم، پس همه آزاديد كه برويد و بيعتي از من بر گردن شما نيست. شب همه جا را فراگرفته است پس [از تاريكي شب استفاده كنيد] و هر كدام از شما که قدرت دارد دست مردي از اهلبيت مرا بگيرد و در اين تاريکي متفرّق شويد [و به هر سو كه ميخواهيد برويد]. اين مردم مرا ميخواهند و اگر به من دست يابند، با بقيّه كاري نخواهند داشت.»
هر کدام از اهل بیت و اصحاب بزرگ امام سخنانی گفتند. در این میان سعید بن عبدالله حنفی پیش از زهیر بن قین به پا خواست چنین عرضه داشت:
«لا و اللَّهِ يا ابنَ رسول اللَّهِ لا نُخلِّيكَ أبداً حتّى يعلَم اللَّهُ أنَّا قد حفظنا فيك وصيّة رسوله محمّد صلى الله عليه و آله، و لو علمت أنِّي أُقتل فيك، ثمّ أُحيا ثمّ أُحرق حيّاً، ثمّ أُذرَّى، يفعل بي ذلك سبعين مرّة ما فارقتك حتّى ألقى حمامي دونك، فكيف أفعل و إنّما هي قتلة واحدة، ثمّ أنال الكرامة الّتي لا انقضاء لها أبداً؛ نه، به خدا اي پسر پيغمبر، ما هرگز تو را رها نميكنيم تا خداوند بداند كه ما در غياب پيامبرش از تو محافظت كرديم و اگر بدانم كه در راه تو كشته ميشوم و سپس زنده ميشوم و سوزانده ميشوم و سپس ذرّات وجودم را به باد ميدهند و هفتاد بار با من چنين ميشود، از تو جدا نميشوم تا آنكه در ركاب تو كشته شوم. چرا چنين نكنم با اينكه يك كشته شدن بيش نيست و به دنبال آن عزّتي جاودانه خواهد بود.»
ظهر عاشورا سعید بن عبدالله حنفی و زهیر بن قین و عدهای دیگر از یاران، سپر دفاعی نماز امام حسین شدند. هر تیری که به سوی امام روانه میکردند سعید بن عبدالله خود را جلوی آن میگرفت. برخی را با سپر برخی را با بازو و برخی را با سینه خود گرفت. همین که نماز امام پایان یافت، سعید بن عبدالله هم بر زمین افتاد در حالی که افزون بر همه جراحات و زخمهایی که برداشته بود، ۱۳ تیر در بدن مبارکش فرو رفته بود!
شرط عقلست که مردم بگريزند از تير
من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم.