#خاطرات #همرزمان
حمید باکری در راه هدفش شهید شد و در راه هدفش گمنام ماند. از حمید باکری یادداشت زیادی در دسترس نيست، او خيلی اهل يادداشت كردن نبود. شهید حمید باکری با حركات و رفتارش به ما درس داده است، هدفش این بود که کارها برای خداوند باشد، شهید حمید باکری در گمنامی گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. مونس بچهها بود. هر کجا که به ایشان احساس نیاز میکردیم در عملیاتها حضور داشت.
#خاطرات #همرزمان
حمید باکری آرام، پرکار و تلاشگر بود. ويژگی مهمی كه من در وجود ایشان لمس کردم نترس بودن و شجاعت ایشان بود. مصداق جمله «در قاموس شهادت ترس نیست»، را من در وجود شهید حمید باکری دیدم. در ذات شهید حمید باکری ترس وجود نداشت. او شجاع بود و تدابیرش را با شجاعت به اجرا میگذاشت. ما با دیدن شجاعت حميد روحیه میگرفتیم. تدبیر و كارهای حمیدآقا بسیار دلچسب بود، او در مقابل رزمندگان ديگر بسیار رئوف و خوش برخورد بود. هيچ فردی را از بين رزمندگان نمیتوان پیدا کرد، که از حمید باکری ناراحتی در دل داشته باشد.
یکی از دوست داشتنیترین فرماندهان جنگ بود، ما از وجود حمید باکری و صلابت او روحیه میگرفتم و به رزمندگان دیگر منتقل میکردم. از نظر معنوی حمید باکری با خدا بود، غیبت نمیکرد، پشت سرکسی حرف نمیزد و به کسانی که غیبت میکردند، تذکرمیداد. حمید باکری كمتر عصبانی میشد ولی نسبت به کارهای غلط موضع میگرفت و تذکر میداد. تمام لحظههای با حمید بودن برای من پندآموز بود.
#خاطرات
همیشه در حال بدو بدو بود مخصوصا وقتی ایام شهادت یا ولادت ائمه میشد یا ماه محرم و ماه رمضان میگفتم بابا چرا اینقدر خودت رو خسته میکنی یه کم استراحت کن فقط لبخند میزد همش تو راه کار و هیئت و مراسمات و اینا بود ولی الان آرام آرام انگار که می دونست زود میخواد بره به خاطر همین این دنیا همش میدوید تا در دنیای ابدی آرام بگیره و با بهترینها آرامش بگیره
#خاطرات
.
حاج احمد مدیریتش مدیریت کنترل از راه دور و ویدئو کنفرانسی نبود. شاهد مثالهایش را هم برایمان میآورد. مثلا در فتح خرمشهر جایی که برای ما فاصله پیروزی و شکست به اندازه مو باریک بود و آنقدر خودمان و تجهیزاتمان خسته بودیم که نفسی باقی نمانده بود و یک اشتباه میتوانست از پا در بیاوردمان؛ سردار کاظمی یک بلد خواست تا در خیابانها گم نشود. خودش رفت و شرایط را دید و نتیجهاش شد یک تصمیم درست. خرمشهر را خدا آزاد کرد آن هم به دست همین بچههای مخلص و البته بصیر. پس مدیر باید در متن ماجرا باشد، وسط معرکه نه بیرون گود و بعد تصمیم بگیرد.
.
*به روایت شهید طهرانی مقدم*
.
#شهید_کاظمی
#شهید_احمد_کاظمی
#شهید_کاظمی_1384
چه خنده های قشنگی
به لب نشانده ای
ای #شهید
چه #خاطرات که مانده
ماندگار افق های ناکجا آباد ..
و ما انگار #بیداریم
و شعر #شهــــادت می خوانیم!!
ما را به خود برسان
دلمان برای تبسم هایت تنگ💔 است...