📜 قسمتی از نامه شهید #سلیمانی به فرزندش
✍من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود #انتخاب کرده است
👈یکی علم میآموزد
👈دیگری علم میآموزاند.
👈یکی تجارت می کند
👈کسی دیگر زراعت می کند
و میلیونها راه؛
🔹با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم:
اولا #طول_این_راه چقدر است❓
انتهای آنها کجاست❓
#فرصت من چقدر است❓
و اساساً #مقصد من چیست❓
دیدم من موقتم و همه موقت هستند.✅
#دیدم من باید به کسی #متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز #خدا نیست. من خدا را انتخاب کرده ام و #راهِ او را.
📌عزیزم من متعلق به آن #سپاهی هستم که نمیخوابد و #نبایدبخوابد👈تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من #فدای آرامش #آنان بشود و بخوابند.
🔺سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمیخواهم بخوابم. من در چشمان خود #نمک میریزم که پلکهایم جرأت برهمآمدن نداشته باشــد تا #نکند در #غفلتِ من آن طفل بیپناه را #سَر ببُرند.
#مرد_میدان
#شهید_سلیمانی