#وابستگی
اواخر زندگی مان می گفت: زهرا جان ما باید وابستگیمان را کم کنیم. اصلاً خوب نیست که اینطور وابسته ایم. اصلا متوجه حرفهایش نمی شدم گفتم: این چه حرفی است میزنی؟ خیلی خوب است که ما هر روز عاشق تر و وابسته تر به هم می شویم. گفت: آره، خیلی خوب است اما اتفاق است دیگر. خدایی ناکرده... گفتم: آهان! اگر من بمیرم برای خودت میترسی؟ گفت: نه، زهرا زبانت را گاز بگیر این چه طرز حرف زدن است؟ اصلاً منظورم این نیست! از این حرفها خیلی ناراحت میشد. گفتم: همه از خدا میخواهند که اینقدر با هم خوب باشند! دیگر چیزی نگفت.