🔆 #پندانه
🌷گمنام ولی فاتح دلها🌷
👤 پدر شهید:
۱۰ ماه بود ازش خبری نداشتیم.
👤مادرش میگفت:
«پاشو برو ببین چی شد این بچه؟ زندهاست؟ مردهاست؟»
🔸میگفتم: «کجا برم دنبالش آخه؟ کار و زندگی دارم خانم. جبهه یه وجب دو وجب نیست. از کجا پیداش کنم؟»
🔸رفته بودیم نماز جمعه.
🔹حاج آقا آخر خطبهها گفت:
❤️ حاج حسین خرازی❤️ را دعا کنید.
🔸آمدم خانه. به مادرش گفتم.
🔹گفت: «حسین ما رو میگفت؟!»
🔸گفتم: «چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟!»
🔸نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است. به ما میگفت یک بسیجی سادهام!
🔺رونوشت به همه مسئولین‼️
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌼🍃🌺🍃🌸🍃
✳ موضوع ؛ #پندانه بسیار زیبا
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عِلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍃🌼🍃🌺🍃🌸🍃
✨﷽✨
#پـــــندانه
✍ حـــــواسمان باشد
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﻣﺴﺨﺮﻩ ڪﺮﺩ،
با "ﺯباﻥ" میشود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓتـــــ،
با "ﺯباﻥ" میشود ﺗﻌﺮﯾفـــــ ﮐﺮﺩ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺩﻝ ﺷڪﺴتـــــ،
با "ﺯباﻥ" میشود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ،
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود جدایی انداختــــــــــ،
با "زبان" میشود وصل ڪرد.
🔻با "زبان" میشود آتش زد،
با "زبان" میشود آتش را خاموش ڪرد.
حواسمان به زبانمان باشد:
"آلودهاش نڪنیم"
💕💙💕
📌 #پندانه
🔹روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند..
🔸که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد...
🔹با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...!
🔸به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.
ایشان پرسیدند:
🔹چه کار می کردی؟ ....
گفت: هیچ.
🔸فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
🔹گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)!
🔸آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
🔹آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...!
🔸گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
🔹سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
🔺گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
🔸این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت...
🔹تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود:
🔺من یاغی نیستم
🔅 خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!...
فقط اومدیم بگیم که:
🔺خدایا ما یاغی نیستیم....
بنده ایم....
🔺اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده.....
🔺لطفا همین جمله را از ما قبول کن.
#پندانه
✍ بلدرچین و مزرعه گندم
🔹بلدرچینی در مزرعۀ گندم لانه ساخته بود. او همیشه نگران این بود که مبادا صاحب مزرعه محصولاتش را درو کند.
🔸هر روز از بچههایش میخواست که خوب به صحبت آدمهایی که از آنجا عبور میکنند، گوش دهند و شب به او بگویند که چه شنیدهاند.
🔹یک روز که بلدرچین به لانه برگشت، جوجهها به او گفتند:
اتفاق خیلی بدی افتاده است. امروز صاحب مزرعه و پسرش به اینجا آمدند و گفتند: «همۀ گندمهای مزرعه رسیده است. دیگر وقت درو کردن است. پیش همسایهها و دوستان برویم و از آنها بخواهیم که در درو کردن محصول کمک کنند.»
🔸مادر، ما را از اینجا ببر چون آنها میخواهند مزرعه را درو کنند.
🔹بلدرچین گفت:
نترسید فردا کسی این مزرعه را درو نخواهد کرد.
🔸روز بعد بلدرچین از لانه بیرون رفت و شب که آمد، جوجهها به مادرشان گفتند:
صاحب مزرعه باز هم به اینجا آمده بود. او مدت زیادی منتظر ماند. ولی هیچکس نیامد. بعد به پسرش گفت: «برو به عموها و داییها و پسرخالههایت بگو پدرم گفته است فردا حتما به اینجا بیایید و در درو کردن مزرعه به ما کمک کنید.»
🔹بلدرچین گفت:
نترسید، فردا هم این مزرعه را کسی درو نمیکند.
🔸روز سوم وقتی بلدرچین به لانه برگشت، دوباره بچهها گفتند:
صاحب مزرعه امروز به اینجا آمد، اما هرچه منتظر ماند هیچکس نیامد. بعد به پسرش گفت: «انگار کسی در درو کردن مزرعه به ما کمک نمیکند.
🔹پسرم، گندمها رسیدهاند. نمیتوان بیش از این منتظر ماند. برو داسهایمان را بیاور تا برای فردا آمادهشان کنیم. فردا خودمان میآییم و گندمها را درو میکنیم.»
🔸بلدرچین گفت:
بچهها، دیگر باید از اینجا برویم. چون وقتی انسان، بدون منتظر ماندن برای کمک، تصمیم بگیرد کاری را انجام دهد، حتما آن کار را انجام میدهد.
╭━⊰🍃🕊🍁🍁🕊🍃⊱━
╰━⊰🍃🕊🍁🍁🕊🍃⊱━╯