☀️☀️☀️
🎤 #خطبه_۱۸۵ قسمت سوم
💠4.شگفتى آفرينش ملخ
و اگر خواهى در شگفتى ملخ سخن گو، كه خدا براى او دو چشم سرخ، دو حدقه چونان ماه تابان آفريد، و به او گوش پنهان، و دهانى متناسب اندامش بخشيده است، داراى حواس نيرومند، و دو دندان پيشين است كه گياهان را مى چيند، و دو پاى داس مانند كه اشياء را بر مى دارد. كشاورزان براى زراعت از آنها مى ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند گرچه همه متّحد شوند. ملخ ها نيرومندانه وارد كشتزار مى شوند و آنچه ميل دارند مى خورند، در حالى كه تمام اندامشان به اندازه يك انگشت باريك نيست .
💠5.نشانه هاى خدا در طبيعت
پس بزرگ است خداوندى كه تمام موجودات آسمان و زمين، خواه و ناخواه او را سجده مى كنند، و در برابر او با خضوع چهره بر خاك مى نهند، و رشته اطاعت او را در تندرستى و ناتوانى به گردن مى نهند، و از روى ترس و بيم، زمام اختيار خود را به او مى سپارند. پرندگان رام فرمان اويند، و از تعداد پرها و نفس هاى پرندگان آگاه است، برخى را پرنده آبى و گروهى را پرنده خشكى آفريد، و روزى آنها را مقدّر فرمود:، و اقسام گوناگون آنها را مى داند، اين كلاغ است و آن عقاب، اين شتر مرغ است و آن كبوتر. هر پرنده اى را با نام خاصّى فرا خواند، و روزى اش را فراهم كرد.
خدايى كه ابرهاى سنگين را ايجاد، و باران هاى پى در پى را فرستاد، و سهم باران هر جايى را معيّن فرمود:، زمين هاى خشك را آبيارى كرد، و گياهان را پس از خشكسالى روياند.
🌴🌴🌴
به سختی و با کمک یکی از رفقا به عقب برگشتم.پزشک واحد قطره ای رو در چشمام ریخت و گفت: تا یه ساعت دیگه خوب میشی.ساعتی گذشت اما همینطور درد چشم منو اذیت میکرد.به پزشک بیمارستان صحرایی و سپس بیمارستان داخل شهر مراجعه کردم.به وسیله آرام بخش تونستم استراحت کنم،اما کماکان درد چشم منو اذیت میکرد.
چند مااااه از اون ماجرا گذشت.عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن،باعث شد که ارتفاعات شمال غربی به کلی پاکسازی بشه.نیروها به واحده های خود برگشتند اما من هنوز درگیر چشمم بودم
بیشتر چشم چپ من اذیت میکرد.حدود سه سااااال با سختی روزگار گذروندم.در این مدت صدها بار به دکترهای مختلف مراجعه کردم اما جواب درستی نگرفتم.تا اینکه یک روز صبح،احساس کردم که انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده!درست بود.در مقابل آینه که قرار گرفتم دیدم چشم من از مکان خودش خارج شده!!!حالت عجیبی بود.از طرفی درد شدیدی داشتم
بعد اعلام شد که اگر عمل صورت بگیره،یا چشمان بیمار از بین میره و یا مغز اون آسیب جدی خواهد دید
کمیسیون پزشکی،خطر عمل جراحی رو بالای شصت درصد می دونست و موافق عمل نبود.
اما با اصرار من و با حضور یک جراح از تهران،کمیسیون بار دیگه تشکیل و تصمیم بر این شد که قسمتی از ابروی منو شکافته و با برداشتن استخوانهای بالای چشم به سراغ غده در پشت چشم برن.
عمل جراحی من در اوایل اردیبهشت ماه سال 1394 در یکی از بیمارستانهای اصفهان انجام شد.
عملی که شش ساعت طول کشید.تیم پزشکی قبل از عمل بار دیگه به من و همراهان اعلام کرد: به علت نزدیکی محل عمل به مغز و چشم ، احتمال نابینایی و یا احتمال آسیب به مغز و مرگ وجود داره
همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس میکردم که منو عمل کنید.دیگه قابل تحمل نیست.کمیسیون پزشکی تشکیل شد.عکسها و آزمایشهای متعدد از من گرفتن.در نهایت تیم پزشکی که متشکل از یک جراح مغز و یک جراح چشم و چند متخصص بود اعلام کردند: یک غده نسبتا بزرگ در پشت چشم تو ایجاد شده،فشار این غده باعث جلو آمدن چشم گردیده.به علت چسبندگی این غده به مغز،کار جدا سازی اون بسیار سخته.😳
Fadaeian_Haftegi_981124_5.mp3
21.89M
یه ساله که نیستی
یه ساله پریدی
یه ساله که دیگه
رفیق شهیدی..
#مداحی
#سید_رضا_نریمانی
#شهید_امید_اکبری
#رفیق_شهیدم
#هشتم_اسفند_سالروز_شهادت
#سردار_شهید_حاج_حسین_خرازی
خلاصه ای از زندگی سردار شهید حاج حسین خرازی:
سردار رشید سپاه اسلام شهید حسین خرازی در سال ۱۳۳۶ در اصفهان به دنیا آمد. وی پس از اتمام دوران دبیرستان، در سال ۱۳۵۵ ش به خدمت سربازی اعزام شد و با فرمان #امام_خمینی_ره مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، به سیل خروشان مردم پیوست.
شهید خرازی در ابتدای پیروزی انقلاب، با عضویت در کمیته دفاع شهری اصفهان به حراست از جادههای حساس شهر مشغول بود. سپس یک سال پس از انقلاب، همزمان با توطئه گروهکهای ضد انقلاب در گنبد و ترکمن صحرا، به آن منطقه اعزام شد و به فرماندهی نیروها در یکی از محورهای منطقه پرداخت و سپس چندین ماه در منطقه کردستان در راه دفاع از کیان اسلامی جانفشانی نمود. شهید حسین خرازی، همزمان با آغاز جنگ و سقوط خرمشهر، به خوزستان اعزام شد و در منطقه خط شیر، فرماندهی نیروهای بسیج در مقابله با قوای متجاوز بعث را برعهده گرفت.
عملیاتهای فرمانده کل قوا، ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر ۸ و کربلای ۴ و ۵ صحنه های فراوانی از رشادتها، ابتکار، خلاقیت و حسن فرماندهی این سردار رشید اسلام بود، ضمن آنکه وی در عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲ نیز، دستِ راست خود را در راه خدا تقدیم کرد.
سرانجام حاج حسین خرازی این سردار رشید سپاه اسلام در جریان عملیات بزرگ و غرورآفرین کربلای ۵ در حالی که فرماندهی لشکر ۱۴ #امام_حسین_ع را برعهده داشت، در #هشتم_اسفند سال ۱۳۶۵ در اثر اصابت ترکش به قلبش، به فیض عظمای #شهادت نائل آمد و این عملیات، آخرین وداع با جهان مادی و آغاز حیات ابدی او را رقم زد. پیکر مطهر این شهید والا مقام پس از تشییع با شکوه، در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
#حاج_حسین_راهت_ادامه_دارد
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🌷🌷
@Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun🌴🕊
🕊🕊
🕊🕊🕊