eitaa logo
زندگی بعد از مرگ
4.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
6.3هزار ویدیو
69 فایل
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ـ⬚ᚔ‌⬚ᚔ⬚ᚔ⬚ ختم مجرب برای 😍🤗 ـ⬚ᚔ‌⬚ᚔ⬚ᚔ⬚ ویژه سه شنبه شب ها ┊ ⏎ بعد از نماز مغرب ❤ ⎞ ⎝ را بخونید و بعد 🧮۷۰ مـرتبه ذکـر 〖 یـٰاجَـوٰادُ ٱلْاَئـِمـِه اَدْرِکْـنـیٖ 〗 بگوئید ببینید 🟩 براتون چکار می‌کنه...😍❤️ نتیجه گرفتید برای منم دعا کنید🌹🙏🏼 ✅برای مثل ادای ،‌زیادشدن روزی و و و....زیادشدن و.... ⬚ᚔ‌⬚ᚔ⬚ᚔ⬚ با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
🌏 قسمت دوم 🔻میبینم خویشان و دوستان را که به خانه هایشان می‌روند حتی زن و بچه خودم که شب و روز در صدد آنها بودم. و از بی‌وفایی آنان بسی اندوهناک شدم و از خوف و گور و تنهایی نزدیک بود دلم بترکد. 🔻با حال غربت و وحشت فوق العاده و یأس از غیر در بالا سر جنازه نشستم، کم کم دیدم قبر می‌لرزد و از دیوارها و سقف لحد خاک میریزد بخصوص از پایین پای قبر که بسیار تلاطم دارد انگار جانوری آنجا را می‌خواهد بشکافد و داخل قبر شود و بالاخره آنجا شد دیدم دو نفر با چهره هایی وحشتناک و مهیب داخل قبر شدند. 🔻مثل دیو های قوی هیکل و از دهان و دو سوراخ بینی هایشان دود و شعله بیرون میزد و گرزهای آهنین که با آتش سرخ شده بود در دست داشتند و به صدای رعد آسا که گویا و را به لرزه آورده رو به جنازه گفتند... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ➥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🌏 قسمت بیست و پنجم 🔻من از خوشحالی خود را به قدم‌های مبارک حضرت عباس علیه السلام انداختم و را بوسیده و اشک شوق می‌ریختم. حضرت فرمودند: اگر چه باید در برزخ با زاد و توشه خود این را طی نمایید و شفاعت ما آخر کار و در قیامت است اما مدد های باطن ما با شماست و از امثال شما که بارها تشنه در راه برادرم بوده‌اید و اقامه عزای کرده‌اید، دستگیری می‌کنیم. 🔻در این میان می‌دیدم کم سن کنار ابوالفضل علیه‌السلام نشسته و مثل خورشید می‌درخشد که طاقت دیدار نورانیت او را ندارم و بسیار و بزرگواری دارد و ابوالفضل علیه‌السلام نسبت به او با أدب و فروتنی سخن می‌گوید. از اطرافیان حضرت پرسیدم، گفت: گویا علیه السلام است دلیل بر این هم آن خط سرخی بود که مثل طوق در زیر گلوی دیده میشد. 🔻در جلال و جمال او بودم مرا به قدری مجذوب نمود که توانایی در من نماند که از او نظر بردارم و زیاد نگاه نمودن به بزرگان هم خلاف باشد. و چون جلال و عظمت او نگاه را می‌راند و جمال و زیبایی‌اش نگاه را می‌خواند در بین این دو عمل واقع شدم بدنم بشدت می لرزید که نمی‌توانستم خودداری کنم. 🔻حضرت علی اصغر علیه السلام توجه به من فرمود؛ گویا مرا فهمید و خلعتی فرستاد به دوش من انداختند و من که این لطف را از ایشان دیدم، از آن اضطراب تسکین یافت و فهمیدم محبت طرفینی است و نظر به آن زیبا بی دردسر شد. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب
🌏 (قسمت بیست و نه) 🔻سفرمان دوباره آغاز شد چیزی نگذشت که به زمین رسیدیم، انسان هایی را دیدیم که به شکل سگ‌های متعفن بد شکل که بعضی چاق و بعضی لاغر بودند و صحرا پر از مرده بود که بوی گندش بلند بود و هر دسته از سگها در سر یک لاشه مرده در جنگ و جدال بودند و یکدیگر را می‌دریدند که مجال خوردن برای هیچکس نبود تا آن که همه از می افتادند و آن لاشه همان طور می‌ماند. 🔻دسته هایی بودند پر زور و سگهای را دور می‌ساختند و خود مشغول خوردن می‌شدند، تا چیزی هنوز نخورده، دیگران باز می آوردند بخاطر آن لاشه مرده یکدیگر را می دریدند و چون هر کدام به فکر خود بودند؛ دونفر با هم خوب نبودند و آن پر از سگ، و جنگ هفت لشکر برپا بود. إنما الدنيا جيفة وطالبها كلاب (دنیا مرداری است که خواهان آن سگ‌ها هستند.) 🔻و بعضی از آنها که این لاشه ها را می‌خوردند از دود و از پشت‌شان آتش بیرون می‌آمد و در خوردن تنها بودند زیرا به حالی گرفتار بودند که سگ‌های دیگر به نزدیک آنها نمی رفتند. گفت: اینها مال یتیم خواران و رشوه خوارانند. گفتم: هادی سفارش شده بود که ما دورتر از صحرای حرکت کنیم گویا راه را غلط نموده‌ایم گفت: اشتباه نکرده‌ایم. آب زیر برهوت است و سموم مهلک او به ما نمی‌رسد. از کنار حرص گذشتیم و رسیدیم به کنار زمین حسد. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب
812.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥😨یک روزی همین اتفاق يا وحشتناكتر از آن خواهد افتاد⚠️⭕️ ☄ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ وَمَا هُمْ بِسُكَارَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ (٢) 🔴روزی كه آن را می‌بینید، (آنچنان 😱 همه💢 را فرامی‌گیرد كه) هر مادر شیردهی، كودك شیرخوارش را فراموش می‌كند؛ و هر بارداری جنین خود را بر می‌نهد؛ و مردم را می‌بینی، در حالی كه مست نیستند؛ ولی شدید است⭕️☝️🏻(۲)حج 💢⛔️ ☄🔥 💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚 با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
😔 ⭕️ روزی است كه خداوند همه انسان‌های گذشته و آينده را برای رسيدگی و رسيدن به ، گرد آورد، همه به پاخيزند، از سر و رويشان و كنار جاری است، و زير پايشان است، نيكو حالترين آنان كسی است كه جای گذاشتن را پيدا كند يا جايی برای ماندن بيابد. 📚 نهج‌البلاغه خطبه 102 از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99 استفاده می شود آیدی ادمین @valayat ارسال لینک گروه: https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b