خوشا به حال آنان که در این دریای طوفان زده دنیایی با شهادت "صید خدا" شدند...

کنجی برای آرام گرفتن احوالی که میگذرد از ما . . جایی دنج . . اندرونی ِدور ! ز ِ فردی که غائب شد از دیده ها ُ برای بهای زیارتش زِ جمعه هایی که به نامش شد آنجا میرویم ((: مکانی به اشتیاق ِنور که تصادفی داشته به انعکاس عبادت های ما. . .

و عادتی شده که جملگی ملتفتیم ، به غروب‌های ِمکرر ِاین جمعه ها . و به تکرار ِ؛ ماه‌ها، عیدها، روزها + زمان غیبتت و دور شدن از نگاه ها میماند دلتنگی .

عه یادش بخیر این قاب از جناب دانشگر * توسط یه دوست ِبامعرفت از سفر راهیان‌ش یادمه خیلی ازش خوشحال شدم ُهنوز که هنوزه دیدن این عکس تو گالریم لبخندی عمییق ✨🥲>> *عتیقه‌های‌خاک‌خورده‌گالری

. -‌خودتو معرفی کن‌‌؟ «نادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقيلاً مُسْتَغْفِراً مُنيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً لا اَجِدُ مَفَرّاً مِمّا كانَ مِنّى وَ لا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَيْهِ فى اَمْرى » عذرخواه، پشيمان، شكسته دل، جوياى گذشت، طالب آمرزش، بازگشت كننده، با حالت اقرار و اعتراف به تقصیر و گناه، به درگاهت آمده ام بی آنكه گريزگاهى از آنچه از من سرزده، و یا پناهگاهى كه به آن روی آورم،سراغ داشته باشم. ‌دعای‌کمیل(:

قال‌مولانا‌الرضا: ان‌‌َ جَدی‌الحٌسین ماتَ عطشاناً غریب

هرکسی بی ادعاتر بود،بالاتر نشست ؛ آبرومندند در درگاه تو،افتاده ها اباعبدللّه :)! - شهیدمصطفیصدرزاده .

بُغض ؛ آه ؛ اشک

+ سهم‌خیلیا‌از‌سفره‌ی‌انقلا‌ب‌! استخون‌برگشته‌ی‌همسرشو‌ن‌از‌جبهه‌بود ؛💔

. «شبی که خسته میشیم،شبی که دست از صبر کردن بر می داریم،شبِ هولناکی نیست.اتفاقاً مبارک است.چون تو این شب احتمالا به کسی نزدیک میشیم که سالها گمش کردیم.خسته شدن باعث میشه اون چاله ی درونیمون رو یه بار دیگه ببینیم.اون چاله ای که سعی می کردیم با کارهای متفاوت پرش کنیم.!» #به‌وقتِ‌شب

و سوگند به صبر لبریز شده‌ی شیعیان که ما عمری منتظر امشب بودیم .