کنجی برای آرام گرفتن احوالی که میگذرد از ما . .
جایی دنج . .
اندرونی ِدور ! ز ِ فردی که غائب شد از دیده ها ُ
برای بهای زیارتش زِ جمعه هایی که به نامش شد آنجا میرویم ((:
مکانی به اشتیاق ِنور که تصادفی داشته به انعکاس عبادت های ما. . .
ضحـیٰ²¹³
کنجی برای آرام گرفتن احوالی که میگذرد از ما . . جایی دنج . . اندرونی ِدور ! ز ِ فردی که غائب شد از
و عادتی شده که جملگی ملتفتیم ،
به غروبهای ِمکرر ِاین جمعه ها .
و به تکرار ِ؛
ماهها، عیدها، روزها + زمان غیبتت و دور شدن از نگاه ها میماند دلتنگی .
.
-خودتو معرفی کن؟
«نادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقيلاً مُسْتَغْفِراً مُنيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً لا اَجِدُ مَفَرّاً مِمّا كانَ مِنّى وَ لا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَيْهِ فى اَمْرى »
عذرخواه، پشيمان، شكسته دل، جوياى گذشت، طالب آمرزش، بازگشت كننده، با حالت اقرار و اعتراف به تقصیر و گناه، به درگاهت آمده ام بی آنكه گريزگاهى از آنچه از من سرزده، و یا پناهگاهى كه به آن روی آورم،سراغ داشته باشم.
دعایکمیل(:
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قالمولاناالرضا:
انَ جَدیالحٌسین
ماتَ عطشاناً غریب
ضحـیٰ²¹³
قالمولاناالرضا: انَ جَدیالحٌسین ماتَ عطشاناً غریب
هرکسی بی ادعاتر بود،بالاتر نشست ؛
آبرومندند در درگاه تو،افتاده ها اباعبدللّه :)!
- شهید مصطفی صدرزاده .
ضحـیٰ²¹³
بُغض ؛ آه ؛ اشک
+ سهمخیلیاازسفرهیانقلاب!
استخونبرگشتهیهمسرشونازجبههبود ؛💔
.
«شبی که خسته میشیم،شبی که دست از صبر کردن بر می داریم،شبِ هولناکی نیست.اتفاقاً مبارک است.چون تو این شب احتمالا به کسی نزدیک میشیم که سالها گمش کردیم.خسته شدن باعث میشه اون چاله ی درونیمون رو یه بار دیگه ببینیم.اون چاله ای که سعی می کردیم با کارهای متفاوت پرش کنیم.!»
#بهوقتِشب