eitaa logo
کانال انتظار
1.7هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
17.1هزار ویدیو
97 فایل
کانال در ذیل قرارگاه مطالبات مقام معظم رهبری با هدف تبیین دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی درحوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ومذهبی فعالیت مینماید کپی مطالب با ذکر صلواتی نذر ظهور آزاد میباشد @Zohoremahdi خادم کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست.۱۳۹۱/۰۲/۲۳
حقـاڪه‌توازسـلاله؎فاطمـه‌ا؎ بــاخنده‌ےخودبه‌دردماخاتمه‌ا؎ زیباتــرازایـن‌نام‌ندیدم‌به‌جــهان سیــدعلےحسینےخامنه‌ا؎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آیا ما با مردم اسرائیل مشکلی نداریم؟! آیت الله خامنه ای عزیز پاسخ میدهد❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 دانش‌های ذاتا مسموم 🔴 می‌دونید چرا دوستان در بازی گران کنیم یا نکنیم افتادن؟ بازی در این سطح آسان‌ترین راه برای مدیریت جمعی است، اما هیچکس زحمت تولید علم اسلامی؛ ساختار سازی اسلامی و در نهایت هدایت عمومی امت اسلامی رو در دستور کار خودش قرار نداده! رهبری بارها هشدار دادن که این دانش‌های رایج ذاتا مسموم در حوزه علوم انسانی راهگشای نظام اسلامی نیست، روشنفکرا و اصلاح‌طلبا و براندازها که کلا این هشدار رو با هر روش تحریف و تمسخر به حاشیه روندن، اما مذهبی‌ها و انقلابی‌ها در قبال این صحبت چه کردن؟ 🔷 ما باید به سمت کسانی اقبال داشته باشیم که از اون‌ها حرکت تحولی در راستای اسلامی نمودن جامعه رو ببینیم ... به قول معروف نه هر آنکس که سر تراشد؛ قلندری داند
حیدر بادنور: کنفرانس بصیرتی ۱۴۰۲/۹/۲۹ حاج مهدی اسلامی موضوع: اتفاقات اخرالزمان... ریزش وسقوط انقلابیون ومدعیان ولایت مداری فتنه اکبر بزودی... بسم الله الرحمن الرحیم و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد سلام علیکم جمیعا عرض ادب و احترام دارم خدمت شما عزیزان چند وقتی است که میخوام یک موضوع مهمی رو تو گروه مطرح کنم ولی هر بار متاسفانه نشد ولی اینبار به صورت خیلی کوتاه این نکته رو عرض میکنم خیلی از آدمها رو دیدم که تا زمانی با اسلام و انقلاب هستند که اسلام و انقلاب در راستای میل ایشان رفتار کنه و اگر یک جایی ببینند اسلام و انقلاب با خواستشون تعارض داره قطعا از اون عبور میکنند برای این موضوع ، هم میشه مثال سیاسی زد هم میشه مثال دینی زد برای مثال عده زیادی سوپر انقلابی ، تا دیدن نظر آقا در ماجرای فتنه بنزین با اونها یکی نیست ، به قول خودشون از حضرت آقا دلسرد شدن تا دیدن نظر آقا نسبت به نیامدن احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری دو دوره قبل چیه ، سعی کردن توجیه کنند تا دیدن نظر آقا در مورد سران فتنه ، اعدام نیست خیلی ها به نظر ایشون اعتراض کردن و این رو نشونه ضعف رهبری قلمداد کردن ولی هر چه از موضوع گذشت دیدیم که بهترین نظر ، همونی بود که حضرت آقا اتخاذ کردن خیلی ها معتقد بودن که هاشمی رفسنجانی باید کنار بره و از صفحه سیاسی کشور کنار گذاشته بشه ولی نظر حضرت آقا چیز دیگری یود بعدا متوجه شدیم که اگر هاشمی رفسنجانی اونموقع به هر دلیلی کنار گذاشته میشد ، بزرگترین اوپوزوسیون زیرزمینی و برانداز کشور رو درست میکرد که با اطلاعاتی که از کلیه ارکان نظام داشت به راحتی به انقلاب ضربه میزد بارها خیلی ها معتقد بودن که رهبری باید با قدرت رهبری خودش حسن روحانی رو برکنار کنه حتی این مردک پنج بار هم استعفا داد ولی حضرت آقا قبول نکردن چون دقیقا گندی که خودش زده بود باید خودش جمع میکرد اگر کنار گذاشته میشد رئیس جمهور بعدی مجبور میشد مسئولیت گندکاری های روحانی رو به عهده بگیره و دو سال بعد که مردم خیلی چیزها یادشون میرفت، حسن روحانی تبدیل میشد به مطالبه گر اصلی گندکاری های خودش یکی از بزنگاههای مهم آخرالزمانی که باعث سقوط آدمها میشه ، تعارض پیدا کردن خواست ما با خواست خدا و ولی خداست همه اینو خوب میدونیم که ولی زمان خیلی بیشتر از ما میفهمه وبیشتر از ما مصحلت رو میدونه و خیلی خیلی بیشتر از ما دلش برای انقلاب میسوزه خیلی خیلی بیشتر از ما برای این انقلاب زحمت میکشه و خون دل میخوره و خیلی خیلی بیشتر از ما اطلاعات داره و خیلی خیلی ببشتر از ما موقعیت رو میسنجه و تصمیم گیری میکنه و من نوعی حق ندارم جلوتر از ولی خدا ، نظر خودم رو اعمال کنم یه زمانی نظر مردم عادی با ولی زمان همسو نیست این قابل توجیهه چون اون شخص به اندازه علم و عقل خودش موضوع رو میفهمه یک زمانی مردمی که خودشون رو ولایتمدار میدونن نظرشون با ولی زمان همسو نیست اونوقت سعی میکنند هزاران بهانه بیارن و حرف ولی زمان رو تحریف و تحلیل کنند تا نزدیک به نظر خودشون بشه و الا یا اون حرف رو عمل نمیکنند یا ولی زمان رو به عدم علم در اون موضوع متهم میکنند کرونا و واکسن رو یادتون هست ؟ مخالفین واکسنی که غالبا هم خودشون رو ولایتمدار هم میدونستن ، چطور حرفهای حضرت آقا رو تفسیر به رأی میکردن!!!! تا اینکه حضرت آقا واکسن زدن اونجا که دیدن دیگه حرفی برای گفتن ندارند شروع کردن به تفسیر کردن که ای وای رهبری رو مجبور کردن ، ای وای به ایشان اطلاعات غلط دادن ، ای وای حرفهای ایشان رو باید یه جور دیگه دید منظور ایشان از فلان حرف فلان چیز بود در حالی که حضرت آقا با شفافیت کامل فرمودن ، من انقلابی ام ، دیپلمات نیستم حرفم را رک و دوست کنده و شفاف میزنم سر موضوع واکسن چند نفر از همین ولایتمداران سقوط کردن؟ و اما چند نکته مهم بنده معتقدم که فتنه اکبر یک فتنه بزرگ منطقه ای است نه فقط در ایران ، بلکه در کل دنیا و بیشتر در جغرافیای ظهور اتفاق میفته و کشورهایی که کمترین آمادگی رو داشته باشند بیشترین ضربه رو میخورند بنده قائل بر این هستم که فتنه اکبر با اون حجم سنگین در ایران اتفاق نمیفته و ما با کمترین آسیب از این فتنه ان شاالله عبور میکنیم این موضوعی که امروز عرض کردم راهکاری است برای بیرون رفتن از فتنه اکبر بنده قائل بر اینم که ما هر چقدر پشت سر ولایت باشیم و حرف ولایت رو به حرف خودمون ترجیح بدیم ، به همون اندازه از فتنه اکبر و غربال آخرالزمان به سلامت عبور میکنیم ما در کشور تشنج خواهیم داشت توی این شکی ندارم چون دشمن براش برنامه ریزی کرده اما اینبار هم مثل سری قبل که مردم دشمن رو یاری نکردن ، این برنامه ها هم نقش بر آب میشه ان شاالله رمز عبور از فتنه های آخرالزمان در سه کلمه خلاصه میشه بصیرت افزایی ولایت پذیری صبر
اگر این سه خصلت رو در خودمون تقویت کنیم ان شاالله از فتنه های آخرالزمان سربلند خارج خواهیم شد والسلام علیکم و رحمة‌الله وبرکاته حاج مهدی اسلامی مدیر قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی وکانال آنتی فتنه
سلام علیکم بزرگواران😊 شهید مدافع حرم، مهدی خراسانی هستم سپاسگزارم از دعوتتون به محفل های شهدایی تون درتاریخ ۱۳۶۰/۵/۵ در روستای خورزان از توابع شهرستان دامغان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشدم متاهل بودم و دوتا دسته گل به یادگار دارم که زمان شهادتم امید ۸ ساله و محمد ۳ ساله بودند
در زیر سایۀ پدر و مادر معتقد و متدین، با رزق و روزی حلال بزرگ شدم و آیین دل‌‌دادگی و راه و رسم بندگی و رضای حق را آموختم. در زمان جنگ تحمیلی متولد شدم هم‌‌پای درس و بحث و تحصیل در کنار خانه و خانواده و پدر کشاورزی هم می‌‌کردم. دیپلم که گرفتم به سربازی رفتم و پس از آن به استخدام سپاه پاسداران درآمدم با ورزش‌‌های رزمی جسمم را ورزیده و روحم را آب‌‌دیده کردم ،در رشته‌‌های ورزشی جودو، تکواندو و شنا مهارت داشتم و در رشتۀ تکواندو صاحب کمربند مشکی بودم به روایت از همسر بزرگوارم : آقا مهدی پسر دایی ام بود اگرچه 10 سال زندگی مشترک مون بسیار کوتاه و زودگذر بود اما زندگی بسیار پرباری را در کنار هم طی کردیم. در این مدت آرامش را به معنای واقعی حس کردیم. ثمره زندگی مان دو فرزند است، مهدی علاقه خاصی به فرزندانش داشت. مهدی خانواده دوست، مهربان، شوخ طبع بود. شهید مهدی نه تنها یک همسر خوب بلکه یک رفیق و دوست خوب هم برای من بود. همیشه در تصمیم‌گیری‌ها با من مشورت می‌کرد. پشتیبان ولی فقیه و ارادت خاصی به ولی فقیه داشت و همیشه گوش به حرف حضرت آقا بود. اینکه از پدر و مادرش دور بود احساس ناراحتی می‌کرد و می‌گفت نمی‌توانم آن طور که آنها بر گردن من حق دارند به آنها خدمت کنم، ولی با این حال از هیچ کمکی به پدر و مادرش کوتاهی نمی کرد.
در این چند سال همیشه عشق به شهادت با همه وجودش گره خورده بود. می‌گفت: من لیاقت شهادت را ندارم و بزرگترین آرزویم دفاع از اسلام و دین و ایمانم سهمی به اندازه فداکردن جانم در این راه است با دیدن فیلم های شهدا یا عکس شهدا انگار به دنیایی دیگه می رفت. گاهی گریه می کرد و گاهی بغض. حسرت را در رفتار و نگاهش می خواندم.
فروردین 94، تازه از شهرستان برگشتیم، که با شادمانی یک روز از سر کار برگشت و گفت : یک خبر خوش، اگر آقا دعوت نامه مان را امضاء کرده باشد راهی آسمان هشتم هستیم.باشهید شنایی رفتیم چند روزی هنوز نگذشته بود که یک روز شهید شنایی بعد از نماز مغرب و عشاء به مهدی گفت: به من اطلاع دادند برگردیم، باید به ماموریت برویم. با قطار برگشتیم. در کوپه قطار مهدی و شهید شنایی پچ پچ در گوش هم حرف می زدند و گاهی قهقه هایشان گوش کوپه را پر می کرد. تعجب کردم، گفتم : چه خبر است به ما هم بگویید با هم بخندیم مهدی گفت :اگر من روزی شهید بشم چیکار می کنی؟ ته دلم لرزید، یه چیزهایی پیش خودم حدس زدم، برگشت ناگهانی از مشهد، شادی های بیش از حد معمول و پچ پچ های جلوی چشم ما... گفتم : دنیا بدون شما اصلا برای ما معنی ندارد، گفت : بالاترین درجه اینه که به شما میگویند همسر شهید. بغضم را خوردم و با یک آه پر از سوز جوابش را دادم. شب آخر نشست کنارم، گفت: یک سوال ازت دارم، از من راضی هستی. گفتم: چرا نباشم تو اینقدر خوبی که خوبی هایت را نمی توانم بیان کنم. فردا صبح تلفنش به صدا در آمد. شهید شنائی بود که گفت ساعت یازده آماده باش تا برویم . موقع خداحافظی شد؛ محمد و امید در پذیرایی ایستاده بودن و ساکت انگار آنها هم متوجه شده بودند این آخرین دیدار با پدره مهدی بغلشان کرد و محکم بوسید و پرسید: چی می‌خواهید برایتان بگیریم؟ پسر بزرگم که ساکت بود. پسرکوچکم داد زد با زبان شیرین کودکی اش، بابایی بستنی 5 تا 10 تا، باباش بوسه ای محکم زد به صورتش گفتم چشم می خرم. و رفت و دل من را هم همراه خودش تا آن طرف مرزها برد.
به روایت از عموی عزیزم