eitaa logo
کانال انتظار
1.7هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
17.1هزار ویدیو
97 فایل
کانال در ذیل قرارگاه مطالبات مقام معظم رهبری با هدف تبیین دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی درحوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ومذهبی فعالیت مینماید کپی مطالب با ذکر صلواتی نذر ظهور آزاد میباشد @Zohoremahdi خادم کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
16.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجـرای پیـرمـرد روستـایـی و دیـدار بـا امـام رضـا علیـه السلام 💛 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏
حلول ماه ربیع الاول بر شما دوستان گلم مبارک 🌸🌺🌼✨🌟
🔴فرمانده مرزبانی: انسداد مرزهای جنوب شرق با سرعت درحال اجراست
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زدن درب مسجد در شب اول ماه ربیع الاول خرافه یا واقعیت 📌📌 کانال اصول دین حجت‌الاسلام والمسلمین استاد محمدی شاهرودی
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشاق الرضا علیه السلام 🎥 اگر هر کار میکنی حاجتت رو نمیگیری حتما این کلیپ رو ببین... 😭😭😭
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تزویر پرومکس اولترا پلاس این شکلیه دوستان! زمانی که عمروعاص از قبرش بلند شد و به حسن روحانی تعظیم کرد! فکر نکنم کسی بتونه رکورد این همه تهمت و دروغ و فریب و حقه‌بازی یکجا رو دیگه در آینده تاریخ هم بشکنه.
دوستان مهمان داریم معرفی شهید امشب
حیدر بادنور سلام علیکم بزرگواران 😊 شهید مدافع حرم عین الله مصطفایی هستم سپاسگزارم از دعوت به محفل های شهدایی تون 😍 ۳۷ سال قبل در شهر کرج در خانواده ای متدین و مذهبی متولدشدم متاهل بودم سال  ۱۳۸۲   ازدواج کردم و یک پسر ۱۵ ساله به یادگار دارم☺️ آقا امیر رضا😍
به روایت از همسر بزرگوارم: سال ۸۲ با آقا عین الله ازدواج کردم. آشنایی ما به صورت یک ازدواج سنتی بود و حاصل آن امیررضا پسر چهارده ساله مان است. لحظه به لحظه این 6 سال گمنامی ، با سختی، آن به آن با نگرانی و دلواپسی، چشم انتظاری گذشت. عادت کرده بودم که کلید را پشت در خانه بگذارم که مبادا همسرم ساعتی بیاید و من خواب باشم. بیشتر مواقع ترجیح می دادم این سال ها بیشتر خواب باشم چون دلتنگی و بی خبری های محض خودم و دیگران را آزار می داد دوست داشتم او را داشته باشم ولی تصور اینکه اگر زنده باشند شاید در شرایط خوبی نباشند و یا در اسارت باشند این ها تمام افکاری بود که مرا در طول سال های مفقودالاثری عین الله آزار می داد. تناقض های فکری لحظه ای آرامم نمی گذاشت. انتظار در این سال ها برای من کورسو امید بود. انتظاری که من و امیررضا آن را به دوش می کشیدیم. دوست داشتم پسرم ناراحتی ها و دلتنگی ها را بروز دهد ولی او مانند پدرش خوددار و صبور بود و این مرا بی تاب می کرد.
با شنیدن شمارش ایام از طرفی اطرافیان، بی تاب تر از قبل می شدم. با وجود این همواره از امید با فرزندم حرف می زدم، مطمئن بودم که تقدیر من بر این قرار گرفته است که با امید و انتظار زندگی کنم مهمترین عاملی که مرا در طول این 6 سال نگاه داشت، عشق و علاقه به امام حسین (ع) و خاصه حضرت زینب(س) و حضرت امام حسین(ع) است. بسیاری از مواقع در مسائل زندگی برای فرزندم ارتباط این توسل و توکل ها را تبیین می کردم.چندماه پیش از شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی ایشان به منزل ما آمدند. آن روز یک روز خاص بود. یک روز به یاد ماندنی. وقتی به منزلمان آمدند متوجه شدم که ایشان یک انسان خاصی هستند، معمولی نبودن در صحبت هایشان به من دلگرمی و آمادگی برای پذیرش شهادت دادند. پذیرش شهادتی که با تمام القائات همرزمان و دوستان شهید متفاوت بود. در صحبت هاشون به من گفتند که « امروز مرا پدر خودت بدان، هرچه در دلت هست بگو من می شنوم و هرکاری که داری بفرما».وقتی اصرار مرا در نپذیرفتن آمادگی برای خبر شهادت عین الله دیدند گفتند: « پس برای من دعا کن که من شهید شوم».  به حاج قاسم گفتم من همواره دنبال خبری از عین الله بودم و مطمئن بودم که اگر شما را ببینم قطعا خبری از همسرم دارید.سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در آن دیدار مرا مطمئن کردند که خبری از عین الله نیست. ولی به نوعی واضح هم به من و هم به امیررضا گفتند که آماده شنیدن هرخبری باشید.