eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
soom_232 ss.mp3
3.72M
💠 صوت درس خارج فقه 🔹 جلسه : 232 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
soom_232p2.pdf
193.4K
💠 متن درس خارج فقه 🔹 جلسه : 232 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
qasas_20 ads ss.mp3
4.59M
💠 صوت درس تفسیر سوره مبارکه 🔹 جلسه: 20 تاریخ: 1391/07/29 🆔 @a_javadiamoli_doross
qasas_20p2.pdf
198.7K
💠 متن درس تفسیر سوره مبارکه 🔹 جلسه: 20 تاریخ: 1391/07/29 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بر مدار کتاب و سنت 🔹 جهان دو بخش دارد: بخش فراطبیعت و بخش طبیعت; بخش فراطبیعت دست جعل و به آن نمی ‌رسد، ولی در قلمرو طبیعت از توحید تا ایمان, از ایمان تا توحید همه مراحل پنج گانه بدلی ساختند, جعل كردند و مانند آن. عرفان هم از این جریان مصون نمانده است، عرفان كاذب با عرفان صادق, عرفان باطل با عرفان حق, عرفان قبیح با عرفان حَسن, عرفان شرّ با عرفان خیر، جعل كردند، بدلی ساختند. عرفان آن است كه در باشد «و لاغیر». ذرّه‌ای از دین فاصله نگیرد، چه كسی عارف ‌تر از علی ‌بن ‌ابی‌طالب است؟! علی (صلوات الله و سلامه علیه) عارف بود هم به لحاظ مبدأ و هم به لحاظ معاد, هم به لحاظ وحی و نبوّت. 🔹 ممكن است كسی حكیم باشد توحید را با برهان بشناسد, معاد را با برهان بشناسد, وحی و نبوّت را با برهان بشناسد، این حكیم است, فیلسوف است و نه عارف! عارف آن است كه داشته باشد, داشته باشد، آن كه ببیند، نه آن ‌كه بفهمد! آن ‌كه بیابد نه آن‌ كه بگوید! آن ‌كه در جان خود احساس تجربه عرفانی داشته باشد، وجود مبارك علی ‌بن ‌ابی‌طالب (علیه أفضل صلوات المصلّین) عالی‌ ترین عارف است كه گفت: «یاَ غَایةِ آمَالِ العَارِفینَ»،[1] درباره خدا فرمود من خدا را نفهمیدم، بلكه خدا را دیدم! از او سؤال كردند آیا شما خدا را دیدی؟ فرمود: «مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَه»،[2] پس آغاز عالم, مبدأ عالم, توحید عالم را او ، نه فهمید! آن ‌كه فهم دارد حكیم است, آن ‌كه می‌بیند عارف است. 🔹 ای كه شاگرد است در دو مرحله دو نوع سخن دارد, اگر حكیمانه بخواهد سخن بگوید، می ‌گوید: ای برادر تو همان اندیشه ‌ای ٭٭٭ مابقی خود استخوان و ریشه ‌ای[3] انسان به جز علم و دانش سرمایه ‌ای ندارد، آنچه می ‌ماند و است ادراك است و فهم است و برهان است و دلیل، ولی وقتی به ذات اقدس الهی می ‌رسد كه او مفهوم نیست تا با علم حصولی درك شود، همین شاگرد , همین مولوی كه می‌ گفت: «ای برادر تو همان اندیشه‌ ای» گفت: «گردن بزن اندیشه را ما از كجا او از كجا»[4] مگر خدا مفهوم است كه به ذهن بیاید؟! مگر خدا مثل شمس و قمر است كه به ذهن بیاید؟! مگر خدا مثل آسمان و زمین است كه با علم حصولی و استدلالی و مفهوم به ذهن بیاید؟! آفت ادراك آن قال ست و حال ٭٭٭ خون به خون شستن محال است و محال[5] 🔹 حكیم می‌ گوید من مطلب نظری را با مفهوم بدیهی می ‌فهمم, فقیه می‌گوید چنین است, اصولی می ‌گوید ‌چنین است, محدّث می ‌گوید چنین است كه مطلب مشكل را با مطلب آسان باید فهمید; یعنی با مقدّمات بدیهی به نتیجه می ‌رسیم، این راه اندیشه است؛ اما ذات اقدس الهی كه مفهوم نیست! خدا كه ماهیت ندارد! او حقیقت هستی خارجی است، او كه به ذهن نمی ‌آید؛ لذا مادامی كه مرز فقه است و اصول است و حكمت است و حدیث است و برهان است و فلسفه, حرف مولوی شاگرد شمس این است: «ای برادر تو همان اندیشه ‌ای»، اما وقتی نسبت به خدا رسید، فرمود: «گردن بزن اندیشه را ما از كجا او از كجا», «آفت ادراك این قیل است و قال ٭٭٭ خون به خون شستن محال است و محال»، شما مفهوم نظری را می‌خواهی با مفهوم بدیهی حل كنی؟! خون را با خون می‌خواهی بشویی؟! آن مشكل نظری را باید از تن بیرون ببری, از ذهن بیرون ببری «از علم به عین آمد و از گوش به آغوش»[6] باید بیرون بروی و مشاهده كنی! مگر می‌شود چیزی كه عین خارجی است مفهوم نیست و ماهیت نیست و به ذهن نمی آید را با ذهن حل كنی؟! [1]. اقبال الاعمال (ط ـ القدیمة)، ج2، ص708. [2]. الکافی (ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص98. [3]. مولوی (مثنوی معنوی)، دفتر دوم، بخش9. [4]. غزلیات دیوان شمس، غزل شماره33. [5]. مولوی (مثنوی معنوی)، دفتر سوم، بخش226. [6]. دیوان اشعار حکیم سنایی، غزلیات، غزل شماره 209؛ «دردی که به افسانه شنیدم همه از خلق ٭٭٭ از علم به عین آمد و از گوش به آغوش» 📚 پیام به همایش شمس تبریزی تاریخ: 1394/07/05 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
soom_231 ss.mp3
3.35M
💠 صوت درس خارج فقه 🔹 جلسه : 231 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
soom_231p2.pdf
203.6K
💠 متن درس خارج فقه 🔹 جلسه : 231 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مردم سالاری دینی 🔹 بشر را قانون باید اداره كند، هیچ چاره‌ ای نیست! این یا الهی است یا بشری، یعنی در حقیقت الحادی، چون بشر منهای دین اگر بخواهد قانون را وضع كند الحادی می ‌شود. قانونی كه در كشور هست یا الهی است یا الحادی، اگر الحادی شد آن ‌گاه آن چهار قسم [حکومت] مطرح است: یا یك فرد است و قانون همان رأی اوست كه ﴿أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ﴾[1] حكم می ‌كند. یا مجلسی دارند كه آرای آن نمایندگان تصویب‌ كننده قانون است. یا حزبی دارند یا عموم مردم انتخاب می‌ كنند كه اگر هم این قسم چهارم را قبول كردند مردم‌سالاری می‌ شود، دیگر نیست. اگر دموكراسی هست، دموكراسی مردمی است نه ! اما اگر قانون حاكم بر ملت بود وحی بود ـ كما هو الحق ـ آن وقت این اَشكالی دارد كه چند شكل و چند صورت ممكن است كه پیاده بشود. 🔹 وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه در مدینه آمد، می ‌خواهد تشكیل بدهد و نظام تأسیس كند؛ نه نظام فردی كه دیكتاتوری است، نه نظام سلطنتی كه آن هم از یك نظر دیكتاتوری است، نه نظام حزبی و نه نظام مردم‌ سالاری عادی كه دین در آن حكومت نكند، می‌ خواهد دین حكومت كند! برای اینكه دین كند، فرمود ولایتِ امور شما را وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به عهده دارد. ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ﴾، وقتی ﴿بِالْمُؤْمِنِینَ﴾ اُولیٰ شد نسبت به غیرمؤمنین هم به طریق اُولیٰ از جان اینها اولیٰ و سزاوارتر است. چرا؟ برای اینكه هم به اینها مهربان و رئوف است كه در سوره مباركه «توبه» گذشت ﴿بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ﴾،[2] هم مصلحت اینها را حكیمانه و بهتر از اینها می‌ داند و هم مصلحت اینها را معصومانه آگاه است و هم مصلحت اینها را معصومانه اجرا می ‌كند. خب اگر معصومانه مصلحت یك ملت را می ‌فهمد و معصومانه هم اجرا می ‌كند، این یقیناً اُولیٰ می‌شود، این دیگر اولویت تعیینی است نه تفضیلی! همان‌ طور كه جمله بعد كه دارد ﴿وَأُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ﴾ آن اولویت تعیینی است و نه تفضیلی؛ یعنی با بودِ طبقه اول به طبقه دوم اصلاً ارث نمی‌ رسد یا با بودِ طبقه دوم اصلاً به طبقه سوم ارث نمی ‌رسد اولویت و تعیینی است، این جا هم ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾. [1] . سوره جاثیه، آیه 23. [2] . سوره توبه، آیه 128. 📚 سوره مبارکه احزاب ـ جلسه 3 تاریخ: 1392/01/19 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
soom_233 ss.mp3
4.04M
💠 صوت درس خارج فقه 🔹 جلسه : 233 تاریخ تدریس: 1375 الی 1377 🆔 @a_javadiamoli_doross