...
🔹 حالا ما چه کنیم که #امام_زمان خود را با این وضع بشناسیم و ببینیم که حضرت از ما راضی است یا نه؟ چون فرقی بین وجود مبارک #ولی_عصر و حضرت امیر (علیهم السلام) و سایر ائمه نیست، اینها مشخص کردند که چه کسی نزد ما محبوب است و چه کسی نزد ما محبوب نیست، از چه کسی راضی هستیم و از چه کسی راضی نیستیم. در آن خطبه متقین که تقریباً هفده ـ هیجده صفحه است و مرحوم سید رضی سه صفحه آن را نقل کرده است. بخشی از این هفده ـ هیجده صفحه را یا پانزده صفحه را به طور پراکنده در سایر موارد نقل کرده، برخی را هم اصلاً نقل نکرده است. در بخشهای دیگر حضرت فرمود من یک دوستی داشتم که او پیش من خیلی عزیز بود، حالا حضرت امیر یک کسی را به عظمت نگاه بکند! آن دوست حضرت امیر نه امام بود و نه امامزاده «كَانَ لِی أَخٌ فِی عَینِی عَظِیمٌ وَ كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»[2] ـ حالا یا درباره اباذر بود یا مقداد بود، اختلاف است که منظور حضرت کدام یک از این اصحاب بودند ـ فرمود من وقتی او را میدیدم یک مرد بزرگی را میدیدم. سابقه اینها که مشخص است، سابقه اینها بت پرستی بود. آن وقت ادله آن را هم ذکر می کنند: «كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛ هر چه که انسان را از خدا غافل می کند دنیاست، وگرنه زمین و آسمان اینها #آیات_الهی هستند. پس زمین چیز بدی نیست. هر چه که انسان را از خدا غافل می کند دنیای اوست. فرمود چون دنیا در چشم او کوچک بود، او در چشم من بزرگ بود، نه تنها از او راضی بودم؛ پس ما هم می توانیم باشیم. وجود مبارک #ولی_عصر هم کاملاً همین فرمایش را دارد که من از فلان شخص راضی ام و در چشم من بزرگ است؛ برای اینکه دنیا در چشم او کوچک است. این راه باز است.
🔹 در همان خطبه نورانی دارد به اینکه اینها [متقین] مرتّب درس می خوانند، علم در عالم زیاد است، هر علمی به هر حال آدم را به خودش جذب می کند؛ اما «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع»،[3] اینها فقط درس هایی می خوانند که به درد آنها بخورد. درسی به درد آدم می خورد که آدم را تنها نگذارد، رفیق آدم باشد؛ یعنی به اعتقاد آدم، به اخلاق آدم، به اوصاف آدم، به اعمال آدم کمک بکند، علم درونی باشد و آدم را رها نکند و اثر آن هم در دنیا ظاهر بشود و هم در آخرت و خودش هم در آخرت نزد ما بیاید، یک چنین علمی چیز خوبی است.
▫️ بنابراین ما هم وظیفه مان این است که «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع» که علم نافع یاد بگیریم و هم اینکه خودمان را بیازماییم که آیا بعد از این هشت ـ دَه سال فرق کردیم یا فرق نکردیم؟ اگر فرق کردیم خدا را شاکر باشیم و همان را ادامه بدهیم و اگر فرق نکردیم علم خود را باید علم نافع قرار بدهیم. یا یک علمی یاد بگیریم که به حال ما نافع است، یا از نفع همین علم مدد بگیریم؛ آن وقت کاملاً انسان می فهمد که وجود مبارک #ولی_عصر از او راضی هست یا نه!
[1]. كمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص409.
[2]. كشف الغمة فی معرفة الأئمة(ط ـ القدیمة)، ج2، ص133.
[3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه193.
#وظیفه_مؤمن
#عرضه_ایمان
#غفلت
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 174
تاریخ: 1395/10/29
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
دنیای مذموم🔹 منظور از #دنیا، زمین یا آسمان یا دریا یا صحرا و كوه نیست؛ اینها آیات الهی اند و موجوداتی اند كه خدای سبحان اینها را آفرید و خیر و رحمت اند و نشانه اللهِ علیم قدیر. دنیا، آن #اعتبارات و نِسَبی است كه مردم با آن اعتبارات زندگی می كنند. زمین، دنیا نیست، بلکه #آیت_الهی است و موجودی است پربركت و متاع غرور نیست؛ آسمان، آیت الهی است و نشانه حق است و متاع غرور نیست. 🔹 آنچه دنیاست همین عناوین است كه انسان را به خود سرگرم می كند؛ اینكه بگوییم فلان شیء برای من است نه برای تو یا من این مقام را دارم نه تو. این #برای_من_بودن و #مقام_من_بودن، امری است اعتباری، این در حوزه اعتبار، وجود دارد، عینیت و واقعیت كه ندارد. این فرش، یك وجود خارجی و وجود واقعی است؛ ولی ارتباط مالكیتی كه بین این فرش و انسان است، امری است قراردادی و الا فرش که یك وجود واقعی است. 🔹 این برای من بودن و من مالك آن هستم، می شود اعتباری و این است كه انسان را می فریبد و این می شود دنیا؛ نه آن اصل وجود خارجی شییء مثل زمین و مثل دریا مثل صحرا. اینها را قرآن به عنوان #آیات_الهی می داند و از اینها به نیكی نام می برد. 👈 آن اعتبارها و قراردادها به نام دنیاست و این جز فریب چیز دیگر نیست و جز بازی چیزی دیگر نیست: ﴿وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ لَعِبٌ وَ لهوٌ﴾. #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی #جام_معرفت 📚 سوره مبارکه حدید جلسه 15 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra