eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مفاتیح الحیات 🔸 سفر: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌ فرماید: مسافرت كنید تا تندرست باشید.[1] امام سجاد (علیه السلام) می‌فرماید: به حج و عمره بروید تا صحت بدن یابید.[2] [1] . سَافِرُوا تَصِحُّوا... (الفقیه، ج2، ص265). [2] . حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَجْسَامُكُمْ... (الدعوات، ص76). 📚 مفاتیح الحیات ص 103 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مباهله روز از مقدس ‌ترین روزهای ایام سال است. مباهله كه از بِهال و تضرّع است یك سنخ دعاست. انسانی كه مستجاب ‌الدعوه است از كرامت برخوردار است. خصوصیت در این نیست كه این ‌ها اهل دعایند و دعای این‌ ها مستجاب است؛ زیرا این لازمه عصمت و لازمه امامت نیست، یک لازمه مشتركی است. ممكن است برخی از مؤمنان ویژه دعایشان مستجاب باشد. آنچه در جریان مباهله مطرح است این است كه بود, بعد . 📚 پیام روز مباهله تاریخ: 1394/07/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
35.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مباهله 🔸 جریان «مباهله» مستحضرید که یک است؛ یعنی امروز هم اگر کسی آن توفیق را بیابد و آن طهارت روح را تحصیل کند، می‌تواند مباهله کند... 👇👇👇👇👇
💠 مباهله 🔸 جریان «مباهله» مستحضرید که یک است؛ یعنی امروز هم اگر کسی آن توفیق را بیابد و آن طهارت روح را تحصیل کند، می‌تواند مباهله کند. 🔸 در آیه شصت سوره مبارکه «آل عمران» و بعد 61 به بعد این جریان مطرح است. با مسیحی‌های نجران برهان اقامه کرد، وقتی برهان در آنها اثر نکرد، فرمودند اثر عملی دارد و آن «مباهله» است. خدای سبحان به پیامبرش (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) دستور بِهال داد، فرمود به آنها بگو ما چنین می‌ کنیم و راه مباهله هم این است که ما فرزندانمان و دخترانمان و مردانمان را دعوت می ‌کنیم، شما هم همین کار را بکنید. این را در جریان روز قبل گفت و آنها هم پذیرفتند. فردا که شد دیدند وجود مبارک رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) حسین بن علی (صلوات الله و سلامه علیه) را در آغوش گرفت، دست امام حسن (سلام الله علیه) را گرفت، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پشت سر و امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم در کنار او، اینها پشت سر پیامبر بودند. فرمود: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ﴾؛[1] یعنی را ما آوردیم و شما هم فرزندانتان را بیاورید، ما شما دخترانتان، ما کسانی هم که هستند را می‌آوریم شما هم همچنین؛ این برای آن است که ریشه این خانواده‌ای که داعیه دروغ دارند قطع بشود ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ﴾.[2] [1]. سوره آل عمران، آیه61؛ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْكاذِبین‏﴾. [2]. سوره آل عمران، آیه61. 📚 پیام مباهله تاریخ: 1397/06/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 واجبات رکنی ولایت 🔸 اگر کسی «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»؛[1] در حقیقت به همان امامتشان است، به همان ولایتشان است، به همان حدیثشان است؛ اگر کسی اینها را نشناسد «مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة». هر حکمی که درباره قرآن است درباره عترت هم هست، هر حکمی که درباره عترت هست درباره قرآن هم هست. اگر درباره وجود مبارک پیغمبر گفته شد: ﴿ینادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا یعْقِلُونَ﴾، آنکه به منزله پیغمبر_است او هم همین ‌طور است. 🔸 24 ذی حجّه روز است. از غریب‌ترین ایام زندگی ما همین 24 ذی حجّه است. می‌ دانید خیلی از ما عالمانه حرف می ‌زنیم و عوامانه فکر می‌ کنیم! ما آن را تقریباً از دست می ‌دهیم، اما آن اجزای غیر رکنی را خیلی محترم می ‌شماریم! اوّل ذی حجّه یا فلان شب یا فلان روز ازدواج وجود مبارک حضرت امیر با فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) است، اینها جزء واجبات غیر رکنی است! ما در نماز یک واجب رکنی داریم، یک واجب غیر رکنی؛ امامت همین‌ طور است، ولایت همین‌ طور است. جزء واجبات رکنی است، با ازدواج فرق می ‌کند. جزء واجبات رکنی است، با ازدواج فرق می ‌کند. نه رسانه ‌های ما از مباهله تعریف می ‌کنند، نه خود ما! 🔸 وقتی مأمون به وجود مبارک عرض می‌ کند به چه دلیل علی بن ابی‌طالب أفضل است؟ دیگر نفرمود ! فرمود: «بِآیةُ ﴿أَنْفُسَنَا﴾[2]». خدا وقتی وجود مبارک حضرت امیر را می‌ داند، آیا از این بالاتر فضیلت فرض می ‌شود؟ «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلَاه‏»[3] کجا! که گفته خود پیغمبر است؛ البته «من الله» است، تا آنکه ذات اقدس الهی فرمود علی است و وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) به این استدلال کرد. مأمون (علیه من الرحمن ما یستحقه) یک اشکال کرد، وجود مبارک امام رضا جواب داد.[4] غرض این است که مباهله جزء است. این روز را نه رسانه ‌ها از آن نامی می ‌برند، نه در حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غیر رکنی را بله، خیلی دامن می ‌زنیم، آنها هم واجب هست، مثل اجزای نماز است؛ اما حمد و سوره کجا، رکوع و سجود کجا؟ حمد و سوره واجب غیر رکنی است، اما رکوع و سجود واجب رکنی است. مسئله غدیر از یک طرف، مسئله مباهله از طرف دیگر، اینها جزء است. [1]. وسائل الشیعة، ج‏16، ص246. [2]. سوره آل عمران، آیه61؛ [3]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص420. [4] . الفصول المختارة، ص38. 📚 سوره مبارکه حجرات جلسه 2 تاریخ: 1395/07/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
48.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مباهله 🔸 خصوصیت در این نیست كه این‌ها اهل دعایند و دعای این‌ها مستجاب است، زیرا این لازمه عصمت و لازمه امامت نیست، یک لازمه مشتركی است، ممكن است برخی از مؤمنان ویژه دعایشان مستجاب باشد. آنچه در جریان مطرح است این است كه اول بود, بعد . 👇👇👇👇👇
💠 مباهله اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم «الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدیین سیما خاتم الأنبیاء و خاتم الأوصیاء(علیهما آلاف التحیة و الثناء) بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّیء الی الله». 🔸 رخدادهای اسلام گاهی مربوط به نبوّت است و زمانی مربوط به امامت و جامع مشترك بین این دو فضیلت الهی, است. جریان امامت علی‌ بن‌ ابی‌ طالب (علیه أفضل صلوات المصلّین) هم در جریان مطرح است كه گذشت و هم در جریان مطرح است كه در آستانه این رخداد شیرین تاریخ هستیم. كه از بِهال و تضرّع است یك سنخ دعاست. انسانی كه مستجاب ‌الدعوه است از كرامت برخوردار است. خصوصیت در این نیست كه این‌ها اهل دعایند و دعای این‌ها مستجاب است، زیرا این لازمه عصمت و لازمه امامت نیست، یک لازمه مشتركی است، ممكن است برخی از مؤمنان ویژه دعایشان مستجاب باشد. آنچه در جریان مطرح است این است كه اول بود, بعد . 🔸 یك وقت می‌گوییم «اللَّهُمَّ الْعَنْ‏ أَوَّلَ‏ ظَالِمٍ‏ ظَلَمَ‏»،[1] یك وقت ما به اذن خدا و به دستور خدا با قدرت الهی، لعنت خدا را بر تبهكار قرار می ‌دهیم. جریان بِهال معروف و شناخته‌شده، جعل لعنت است نه درخواست لعنت, این یك نكته. نكته دوم اینكه تعبیری كه وجود مبارك پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كرد فرمود و شما, ما خودمان را, خودمان را, خودمان را دعوت می‌كنیم، اینكه وجود مبارك پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به دستور خدا به آن‌ها فرمود: ﴿نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾، منظور از ﴿أَنْفُسَنا﴾ حتماً باید كسی باشد كه به منزله نفس ما باشد، وگرنه اتحاد داعی و مدعوّ كه ممكن نیست. 🔸 به اذن خدا وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گفت ما از كسانی دعوت می ‌كنیم كه در این بِهال حضور به هم برساند كه این به منزله جان ماست ﴿أَنْفُسَنا﴾، این ﴿أَنْفُسَنا﴾ از فخرآورترین القاب وجود مبارك علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (سلام الله علیه) است, مرحوم شیخ طوسی در تلخیص الشافی فی الإمامة نقل می ‌كند[2] ـ این كنز العمّال هم این را نقل كرده است[3] ـ كه یكی از افرادی كه محضر پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را درك كردند سؤال كردند از صحابه كه شما نظرتان درباره اصحابتان چیست؟ وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره برخی از اصحاب سخنانی فرمود, این شخص عرض كرد كه من درباره صحابه سؤال کردم, نظر شما درباره علی ‌بن ‌ابی‌ طالب (سلام الله علیه) را نفرمودید, حضرت فرمود سؤال تو درباره اصحاب من است، سؤال تو كه درباره نفس من نبود، علی نفس من است، تو سؤالت را عوض كن من هم جواب بدهم, تو از اصحاب سؤال كردی نه از نفس, علی نفس من است. این‌ها نشان می ‌دهد كه وجود مبارك علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (سلام الله علیه) مطهّر رسول خداست. 🔸 فضیلت این روز در این است كه دعای مخصوصی دارد كه این دعای همان دعای سحرهای ماه مبارك رمضان است با یك تفاوت مخصوص و یك ترجیع‌بند خاص، آغازش«اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُكَ مِنْ بَهآئِكَ بِاَبْهاهُ وَكُلُّ بَهآئِكَ بَهِی اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُكَ بِبَهآئِكَ كُلِّهِ»[4] بعد جمال و جلال الهی را بازگو می‌كند، این دعا چند جمله بیش از دعای سحر معهود معروف است، یك؛ یك ترجیع‌بند دلمایه و دلپذیر و دلربا هم دارد، دو؛ كه این دو خصیصه این دعا را از دعای سحر جدا كرده است، سه؛ مستحب است كه این دعا را مؤمنان در روز 24 ماه پربركت ذی الحجّه قرائت و تلاوت كنند و ثواب این را هم به دوده طاها و اُسره یاسین اهدا كنند كه باشد. [1]. کامل الزیارات، النص، ص178. [2]. تلخیص الشافی فی الإمامه، ج3، ص8. [3]. ر.ک الشافی فی الإمامه، ج2، ص253. [4]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص759. 📚 پیام مباهله تاریخ: 1394/07/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 : امیرمؤمنان (علیه السلام) می ‌فرماید: شب زنده‌ داری مایه سلامتی بدن است.[1] سكوت: امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌فرماید: مایه راحتی و آسایش است.[2] سكوت در مواردی كه سخن گفتن ضرورتی ندارد، مایه آسایش روحی است؛ همچنین پرهیز از سخن در برخی جاها از پیامدهای ناگواری چون دشمنی و به خطر افتادن سلامت تن جلوگیری می‌ كند. [1] . قِیامُ اللَّیلِ مَصَحَّةُ الْبَدَنِ... (تهذیب الاحكام، ج2، ص121). [2] . ... السُّكُوتُ سَلامَةٌ... (تحف العقول، ص223). 📚 مفاتیح الحیات ص 104 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 فروش ویژه مرکز نشر اسراء به مناسبت فرا رسیدن ایام عزاداری سید و سالار شهیدان 🔰 آثار مرتبط با 30 درصد تخفیف 🔰علاقه مندان جهت تهیه آثار به سایت مرکز نشر اسراء به آدرس زیر مراجعه فرمایند. 🌐 b2n.ir/s07584 اطلاعات بیشتر: 02537842461 📱 @nashresrair ◀️ ارتباط با ما: @nashresra_ir_admin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عباد الله 🔹 کسانی ‎اند که ﴿یفَجِّرُونَها تَفْجیراً﴾.[1] ما در دنیا تابع چشمه‎ ایم، هر جا چشمه است آنجا یا ویلا یا چادر یا خیمه یا خانه یا اتاق می ‎سازیم و در کنار چشمه هستیم. انسان تابع آن چشمه است؛ ولی این کریمه می‎ گوید چشمه تابع انسان است. تفجیرِ چشمه به دست خود این است، هر جا اینها بخواهند چشمه می ‎جوشانند. شجر هم همین طور است، ما در دنیا تابع باغ هستیم هر جا درخت است می‎ رویم کنارش؛ اما در بهشت درخت تابع بهشتی است، هر جا او بخواهد درخت رشد ‎می ‎کند، یک چنین عالمی است. ﴿یفَجِّرُونَها تَفْجیراً﴾؛ یعنی این چشمه ‎ها را اینها شکوفا می ‎کنند، چشمه به وسیله اینها اینها سر در می ‎آورد. 🔹 اینها چه کسانی ‎اند؟ حالا این قضیه شخصیه است نه قضیه خارجیه! ما یک قضیه حقیقیه داریم و یک قضیه خارجیه کلی داریم، این «قضیة فی واقعة»، قضیه خارجیه نیست. قضیه خارجیه نظیر «قتل من فی العسکر» و امثال آن، اما این قضیه شخصیه است؛ منتها به زبان کلی بیان شده است. این [اتفاق] نه قبل بود و نه بعد اتفاق افتاد، مخصوص همین ذوات قدسی بود؛ مخصوص علی و فاطمه و حسن و حسین (صلوات الله علیهم اجمعین) بود. نه قبل سابقه داشت، نه بعد سابقه دارد. عظمت فراوانی قرآن برای اینها قائل شد، آن امور جزئی دیگر را ما بگذریم، گرچه کلی است! حالا اینها بیمار شدند و نذر کردند که روزه بگیرند، حالا جو یا گندم را وام گرفتند، آن دست مبارک دستاس کرده است روزه گرفتند روزه استحبابی، همه سرجایش محفوظ است؛ حالا ما کاری با هیچ کدام از اینها نداریم. به هر حال دارد که اینها ﴿یوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾،[2] بعد چه کار کردند؟ سه کار کردند که تفصیل اینها باید بحث بشود، اما اجمال آن را اینجا ذکر می‎ کنیم. ﴿وَ یخافُونَ یوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّهِ مِسْكیناً وَ یتیماً وَ أَسیراً﴾؛[3] حالا بر فرض ضمیر «حبّه» هم به طعام برگردد، خودشان هم احتیاج داشتند. سه شب پشت سر هم هنگام افطار حالا افطار بود اینها روزه گرفتند همه این خصوصیات سر جایش محفوظ است. مسکین و یتیم هم باز قابل درک است، چون کمک کردن به مسکین یک امر عاطفی است درست است، کمک کردن به یتیم هم درست است؛ اما در مدینه ما اسیر نداشتیم! اینهایی که در جنگ بدر و غیر بدر آمدند پیغمبر را بکشند، علی (سلام الله علیه) را بکشند نتوانستند؛ هم ما در جنگ بدر اسیر دادیم هم آنها اسیر دادند. یک ملحد مشرک بت ‎پرستی که آمده پیغمبر و علی (سلام الله علیهما) را بکشد، حالا اسیر اینها شد؛ آن افطاریه را اینها جمع بکنند به این بدهند؟! این نمونه دارد؟! 🔹 به هر حال درست است ما فاتح شدیم، کشور به دست ماست، این هم ملحد است مشرک است، به کشتن ما آمده؛ حالا امروز که اسیر ماست نباید گرسنه باشد. این نیست؟ این علی (علیه السلام) جان دادن برای او نیست؟ دومی دارد یا ندارد؟ دیگر سؤال نکرد که به هر حال تو مسلمان نیستی، آن هم افطاریه است آن هم با دستاس فاطمه! هر چه انسان در برابر اینها بکند؛ حالا شما چه بخواهی چه نخواهی یک بیست میلیونی برای همین‎ هاست. شما از ساسانی و سامانی و سلجوقی و کوروش و بزرگ و کوچک بیش از 2500 سال به زعم همه ما اینها حکومت کردند، یک وجب خاک به نام اینها نیست. سالیان متمادی کربلا شیار کردند، مزرعه کردند، (سلام الله علیها) فرمود قسم به خدا ما زنده ‎ایم: «فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْینَا»؛[4] قسم یاد کرد؛ اینها اصلاً نمونه ندارند! آن افطاریه را بدهند به یک بت‎پرستی که آمده اینها را بکشد، این انسان نمونه ندارد. [1]. سوره انسان، آیه6. [2]. سوره انسان، آیه7. [3]. سوره انسان، آیه8. [4]. اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه فهری، النص، ص185. 📚 سوره مبارکه انسان جلسه 3 تاریخ: 1398/07/07 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 استراحت بدن: افزون بر لزوم رعایت سلامتی جسم و جان‌، باید به استراحت و آرامش اعضای بدن نیز توجه شود و در به کارگیری آن‌ها اعتدال رعایت شود. امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌فرماید: با فشار بر قلبت جلوی فهمت را مگیر، چرا كه هر عضوی از بدن به استراحت نیاز دارد.[1] [1] . فَلا تَجُبَّ فَهْمَكَ بِالإِلْحَاحِ عَلَی قَلْبِكَ، فَإِنَّ لِكُلِّ عُضْوٍ مِنَ الْبَدَنِ اسْتِرَاحَةً (غرر الحكم، ص60). 📚 مفاتیح الحیات ص 104 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دارایی 🔸 در مناجات‌های این است که دانایی مهم نیست مهم است. کسی ممکن است علامه بشود علم فراوان داشته باشد، او داناست؛ البته در جامعه ما محترم است؛ اما دارا نیست، کسی است که آن علم او را کاملاً حفظ بکند. حرف او در مناجات این است که دانا در عالم فراوان است، چه در حوزه چه در دانشگاه! یک وقت می ‌بینید که عصبانی می ‌شود و خلاف می ‌کند؛ بیراهه می ‌رود و خلاف می ‌کند؛ یا روی میزی یا زیرمیزی است یا اختلاس است یا نجومی است چه در حوزه چه در دانشگاه، این دانا هست ولی دارا نیست. 🔸 او در مناجات ناله می‌ زند می‌ گوید: خدایا مرا دارای علم بکن نه دانا! چرا فرمود: ﴿أَمَّنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ﴾؟[1] تا کسی مضطر نباشد، الآن اگر ـ خدای ناکرده ـ به کسی بگویند این فرزند جوانت فلان بیماری را دارد، او سراسیمه است، خودش دعا می ‌کند به دیگری می ‌گوید دعا بکند! این سراسیمه است. همه ما یک چنین حالتی را در پیش داریم تا نشویم، نشویم، ناله نمی ‌زنیم. این را او دوست دارد. آن عویل را او دوست دارد. دعا است بین دانایی و دارایی. [1] . سوره نمل، آیه62. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/06/09 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خاتمیت امامت 🔹 جریان و خاتمیت نبوت آن هم نظیر مسئله است. یك وقت شما می‌ گویید فلان حادثه آخرین حادثه است؛ یعنی این حادثه پدید آمد رخداد دیگر نیست و خودش هم رخت بربست. اگر گفتید فلان حادثه آخرین حادثه است، فلان سلطان آخرین سلطان از سلسله سلاطین ساسانی سامانی اشكانی صفوی و مانند آن است؛ یعنی دیگر از این قبیل سلسله كسی نیست و خود او هم منقرض شد. معنای اینها نیست، معنای اینها نیست. همان طوری كه توحید به دو قضیه منحل می‌ شود؛ یك قضیه موجبه و یك قضیه سالبه، خاتمیت نبوت به شرح ایضاً [همچنین] خاتمیت امامت هم به شرح ایضاً [همچنین]. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» معنایش این نیست كه یك خدا در عالم بوده است. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» معنایش این است كه یك خدا در عالم بود و هست و خواهد بود و دیگری اصلاً نه! گرچه نظر تحلیلی آن است كه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» یك قضیه است، این استثنا به معنای غیر است نه به معنای استثنا! به صورت موجبه و سالبه نیست كه ذهن از هر دو طرف خالی باشد، بلكه یك قضیه است، الا به معنای غیر است، وصف و موصوف است؛ یعنی غیر از دلپذیر و معقول مقبول دیگران نه! نه اینكه ذهن از هردو طرف خالی باشد، ما بیاییم آلهه دروغین را ابطال كنیم و اله راستین را اثبات كنیم و هردو برای ذهن بیگانه باشد، بلكه به ذهن می ‌گوید ‌ای ذهن! ‌ای فطرت! ‌ای نهاد و نهان! تو كه خدا را در فطرت قبول كردی و داری و گرایش و بینش و گزینش داری، دیگران نه! «لَا إِلَه» غیر از این اللهی كه معقول توست مقبول توست فطرت تو هم بر آن است. 🔹 به هر تقدیر این «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» طبق تعبیر معروف به دو قضیه منحل می ‌شود؛ یعنی خدا هست و دیگران و اله دیگر نه! معنای خاتمیت این است كه این رسالت بود، هست، خواهد بود و دیگری نه! نه اینكه خاتمیت معنایش این است كه دیگر پیغمبری نمی ‌آید و این آخرین پیامبر است و خبری نیست؛ یعنی بعد از او پیغمبر نمی ‌آید یك قضیه، و او همچنان نبی الهی است «الی یوم القیامه»، قضیه دیگر. معنای خاتمیت نفی ما عدا نیست، بلكه نفی ما عداست در جمله سالبه، اثبات استمرار و دوام است در جمله موجبه. در هم به شرح ایضاً [همچنین] كه او حضرت ختمی امامت است در برابر رسول كه حضرت ختمی نبوت است. آنكه ختمی نبوت است به دو قصه بر می ‌گردد، اینكه ختمی امامت هست هم به دو قضیه بر می ‌گردد؛ یعنی خاتم الاوصیا وجود مبارك (علیه آلاف التحیة و الثناء) امام دیگری غیر از او نیست یك، و امامت او همچنان مستمر است تا ظهور آن حضرت و انقراض عالم دو، پس معنای خاتمیت رسول نظیر تحلیل «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» به دو قضیه بر می ‌گردد و خاتمیت امام معصوم و وجود مبارك مهدی منتظر (علیه آلاف التحیة و الثناء) هم به دو قضیه بر می‌ گردد. اگر این‌چنین شد، امام است و دیگری امام نیست و امامت او همچنان ادامه دارد، این می ‌شود خلیفه آن كسی كه این دو بُعد را دارد و وجود مبارك رسول هم خلیفه ذات اقدس الهی است كه همین دو بُعد را دارد. 📚 سخنرانی عمومی در نیمه شعبان تاریخ: 1384/06/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امام صادق (علیه السلام) هم می ‌فرماید: كسی كه شبانه كار كند و با نخوابیدن به چشمش استراحت ندهد [و موجب اضرار به آن شود] آن كارش حرام است،[1] هرچند مال به دست آمده حلال است و نیز می ‌فرماید: بیداری و كار كردن در همه شب [به گونه‌ ای که حق چشم رعایت نشود] حرام است،[2] جز در موارد استثنا و اضطرار؛ مانند زمان جنگ یا برای نجات جان بیمار و مانند آن. [1] . مَنْ بَاتَ سَاهِراً فى كَسْبٍ وَ لَمْ یعْطِ الْعَینَ حَظَّهَا مِنَ النَّوْمِ فَكَسْبُهُ ذَلِكَ حَرَامٌ (الكافى، ج5، ص127). [2] . الصُّنَّاعُ إِذَا سَهِرُوا اللَّیلَ كُلَّهُ فَهُوَ سُحْتٌ (الكافى، ج5، ص127). 📚 مفاتیح الحیات ص 104 و 105 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خمر بهشتی 🔹 اگر کسی سؤال بکند آیا شهدا, آیا جانبازان، با اینکه تحصیلی نکردند، به عقلی می ‌رسند؟ پاسخ آن مثبت است، برای اینکه در سوره مبارکه «انفال» فرمود اگر اهل تقوا بودید: ﴿یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً﴾؛ فرق بین حق و باطل، صدق و کذب، خیر و شرّ، زشت و زیبا، روا و ناروا را خدا به شما عطا می ‌کند; او یقیناً «عنداللّهی» است، وقتی «عند الله» بود برابر آخر سوره مبارکه «قمر»، یقیناً آن را دارد. این‎طور نیست که لذّت عقلی فقط مختصّ علما و مخترعان و کاشفان باشد، اینها هم دارند. فرمود: ﴿إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً﴾;[1] این در سوره مبارکه «انفال» است. چه سوره مبارکه «بقره»، چه سوره مبارکه «آل عمران», فرمود شهید «عند الله» است. اگر «عند الله» بود بخش پایانی سوره مبارکه «قمر» مصداق کامل خود را پیدا می ‌کند; دیگر ما چه می‌ خواهیم؟ اگر کسی «عند الله» بود, لذّت «عنداللّهی» تجلّی اسمای الهی، صفات الهی، ملاقات اسمای الهی، ملاقات صفات الهی، از آن لذت ‌ها برتر که فرض نمی ‌شود; بنابراین اینها برای آن بزرگواران هم هست. 🔹 مطلب دیگر این است که فرمود این بهشتی‌ ها، ما به اینها جامِ شرابی می ‌دهیم که اینها با این لذّت می ‌برند ﴿وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبینَ﴾;[2] ما نَهرهای شراب داریم. این خَمر[دنیایی]، خمری است که نمی ‌گذارد به جایی برسد; مثل اینکه قمر در کنار آفتاب قرار گرفته است. آن وقت انسان متحیر است. این که وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: «رَبِّ زِدْنِی تَحَیراً فیکَ».[3] یک وقت انسان متحیر راه ‌گم‌ کرده است، یک وقت که چندین راه دارد; مثل انسان تشنه ‌ای که در بیابان است، راه چشمه را گُم کرده و متحیر است; این یک حیرت مذمومی است. یک وقت به دامنه رسید، ده‌ ها چشمه جوشان زلال و خنک و گواراست این متحیر است که از کدام بنوشد! این «رَبِّ زِدْنِی تَحَیراً فیکَ» برای آن مرحله است. وقتی نَهر شراب هست، این نَهر دیگر نمی ‌گذارد عقل فعّال باشد؛ لذا انسان متحیر است. فرمود ما چنین شرابی را آماده کردیم، تنها در خُمره نیست، نَهر روان است. عقل را می ‌کند، نه بیهوش! آن نور الهی که ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض﴾[4] است, طوری ظهور می ‌کند که انسان متحیر است, حتّی عقل کلّ عرض می ‌کند: «رَبِّ زِدْنِی تَحَیراً فیکَ». فرمود آن مرحله اینها نشاطی دارند، لذّتی بهشتی ‌ها با هم دارند، این جام شراب را از دست یکدیگر برای تفکّه و نشاط و لذّت بیشتر «تنازع» می ‌کنند. این کَندَنِ محمود است، نه مذموم. طبیب اگر دوا دهد در آن دوا شفا بُوَد ٭٭٭ حبیب اگر جفا کند در آن جفا وفا بُوَد مخصوصاً آن حبیبی که دارد وفا می‌ کند و جفایی هم در کار نیست. 🔹 بارها به عرض شما رسید اگر در بهشت یاد کسی باشد که چه خلافی کرد، وجود مبارک اگر ـ معاذالله ـ یادش باشد که با چه کرد; برای او بدترین جهنم است, اصلاً یادش نیست; این خداست! کاری که خدا می ‌کند او مقلِّب قلب است. ما اگر کسی نسبت به ما بد کرد، دو سه تا کار می‌توانیم بکنیم: یکی اینکه به روی او نیاوریم، یکی اینکه در غیاب او هم چیزی نگوییم، یکی اینکه نسبت به او محبّت بکنیم، همین! اما هر چه محبت می ‌کنیم، او پیش خودش شرمنده است. ما کاری بکنیم که این شَرم از او گرفته بشود، این دیگر مقدور ما نیست. ما باید در درون او تصرّف بکنیم و این مطلب را از خاطره‌ او بگیریم، ما که «مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ»[5] نیستیم؛ لذا از این قبیل کار از ما ساخته نیست; اما از خدا ساخته است. وقتی او از یاد کسی می ‌برد که بد کرده است، اصلاً یادش نیست. خودش را با سایر شهدا یکسان می ‌بیند، اصلاً یعنی اصلاً! هیچ یادش نیست که نسبت به وجود مبارک بد کرده است; این خداست! تنها کسی که می ‌تواند دل را زیر و رو بکند و خاطره ‌ای را از دل بکَند و به هیچ وجه, به نحو سالبه کلیه یادش نباشد، خداست! [1]. سوره انفال، آیه29. [2]. سوره محمد، آیه15. [3]. ر. ک: علم الیقین(ملا فیض کاشانی), ص101 و منظومه سبزواری, ج5, ص176. [4]. سوره نور، آیه35. [5]. تهذیب الأحكام، ج‏2، ص74. 📚 سوره مبارکه طور جلسه 7 تاریخ: 1395/11/20 🆔 @a_javadiamoli_esra