eitaa logo
مرکز تخصصی امربه ‌معروف 💕 (موسسه موعود)
86.5هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
595 فایل
تحت اشراف علمی استاد علی تقوی ادمین: 😊 Eitaa.com/amr_nahy123 دوره های مجازی: 🎁 amrn.ir/c کانال نظرات فراگیران👇🏻 amrn.ir/nazar درخواست خرید کتب، سی‌دی و بازیها: 📚 ziadat.ir ♥️ aamerin.ir آپارات موسسه 💻 aparat.com/aamerin_ir تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️👈 درسال ۲۰۱۱ فیلمی به اسم ساخته شد که ویروسی به اسم «کرو» از شروع وبه تمام جهان سرایت میکند، ⛔️👈جالبی موضوع اینجاست که دراین فیلم منبع ویروس را از میدونن سال نو چین!!! فلج کردن چین!!! بایکوت شدن و ممنوعیت پروازهای چینی!!! دیگه بقیه داستان روشنه دیگه؟ به نهضت ما بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda این پیام را منتشر کنید...
🔥🚨🔥🚨🔥🚨🔥🚨🔥 🤔 ای بااااباااا 😟 تو جامعه‌ی ما کار از دست در رفته، فراگیر شده و خیلی‌ها آب از سرشان گذشته و دیگر ممزوج با شده اند. با این اوصاف باز هم تکلیف وجود دارد و اثرگذار هست ⁉️ 🔍 اولا آنکه گناه بسیار شده است، را از ما ساقط نمیکند بلکه تکلیف را اضافه می‌کند😊🤗 یعنی وقتی یک بیماری پیدا میکند نمی‌شود که بی خیال شد و گفت مریضهای این بیماری خیلی زیاد هستند آب از سر گذشته ولش کنید😉 یا مثلا فرض کنید یک جایی می‌گویند جنگلهای فلان آتش گرفته و تیم میروند و می‌بینند خیلی آتش گرفته کدام درخت را خاموش کنیم ولش کن🔥🌲🔥🌳🔥🌲🔥🌳🔥 آیا درست است که بگویند کار از کار گذشته و نمی‌توانیم آن را خاموش کنیم⁉️ یا تصور کنید یک جا آمد و تیمهای و امداد نجات میروند و می‌بینند که ساختمانهای زیادی خراب شده است و صدها یا هزاران نفر زیر آوار هستند. درست است که بگویند این همه آدم زیر آوار هستند ما کدام را بدهیم و بی‌خیال شوند⁉️⁉️⁉️ بلکه باید بگویند ما تلاش می‌کنیم، حتی اگر پنج نفر را توانستیم نجات بدهیم خوب است💪✌️ یعنی است که بگوئیم گناه بسیار شده است پس دیگر آن را تذکر ندهیم🤫 بحث امر به معروف و نهی از منکر ناظر به است. گناه که علنی شد یعنی بحران📛📛📛 یعنی خطر🚨🚨🚨 👈ضمن آن که توجه کنیم دلیل آن که گناهکار زیاد شده است به دلیل و مریخی ها نبوده، نتیجه ی و خودمان بوده🤨 بنابراین باید را بدهیم⚖ چون مدتی خواب بوده ایم😴❌ مانند آن که برای کنکورش شش ماه، نه ماه درس نخوانده بنابراین یک ماه آخر را اگر واقعا بخواهد به نتیجه برسد باید بیش از افرادی که رفته این باید کند.📚📖📝👓✍ به هرحال باید تلاشمان را بکنیم و در حد تلاشمان از آن کنیم تا کم کاری خودمان را کنیم.🙋🏻‍♂ اگر انسان سخت بشود، انسان بیشتر تلاش میکند برای 💉🌡💊 اگر دزدها حمله بکنند انسان کارش را بالاتر میبرد نمی‌گوید حالا که بردند ول کن بگذار ببرند. زیاد شده ول کن🤦🏻‍♂ هر چقدر بیشتر میشود به همون نسبت هم باید ما هم بیشتر شود💯 ✍برگرفته از سخنان دکتر علی تقوی استاد حوزه و دانشگاه در برنامه تلویزیونی معروفی نو 🖥 ایتا | سروش | بله | روبیکا | گپ | آی‌گپ
. 💚بِسْـم‌ِﷲِاَلْـࢪَّحْمٰـن‌‌ِاَلْࢪَّحْیـمـ💚 خاطره من از در 🎡🎢🎠 من و خانواده‌ام وارد فضای پارک شدیم و همین جور که داشتیم به سمت می‌رفتیم دور و اطراف کسایی که بودند به چشم می‌خوردند👩🏻👱🏻‍♀ خدا رو شکر تعدادشون خیلی زیاد نبود... ولی باز توی دلمون می‌خوردیم 😔😢 توی راه سعی میکردیم به اونائیکه از ‌کنارمون رد میشن بدیم (عزیزم سرتونو بپوشونین، گناهه هااااا....) فکر کنم لفظ( گناهه هاااا ) خیلی بود...چون بعضیا با کراهت سرشون میکردن😒 منو دخترام سوار ، دختر بزرگم رفت اون عقب نشست😬 منو کوچیکه جلو... ردیف جلویی مونم یه دختر بچه ای بود با ی بلند و هیکل درشت...اما مشخص بود سنش کمه🤏 تصمیم گرفتم موقع پیاده شدن بهش بدم، ولی چون سنش ‌کمتر بود مدام بهش میزدم که ذهنیت بدی ازم نداشته باشه☺️ همین طور که داشتیم تاب میخوردیم، دخترِ داشت نگامون میکرد و صداهای عجیب و غریبی از خودش درمیاورد🙄 درحالیکه سرعت حرکت کم بود و بقیه ساکت... اما چون مردا هم سوار بودن یکم نداشت🤐 با لبخندگفتم نترس عزیزم، دیگه تندتر ازین نمیره، خیالت راحت👌 و شروع کردیم به صحبت کردن که آروم شد😓🤗 ازلحن صحبتام خیلی خوشش اومده بود و مدام ازم می‌کرد😍 راستشو بخوایین منم ازش خوشم اومده بود میگفت: شما چه خوبین با بقیه فرق دارین😍(فهمیدم منظورش ) گفتم چطووووور؟! 😃 یواشکی گفت بخاطر اینکه گیر نمیدین(با دستش به اشاره کرد💁‍♀) گفتم خب هر کس اینو میگه بدون خیلی دوسِت داره و براش 👌...گفت: چطور؟! آروم گفتم خب چون دوست ندارن مردا بد نگات کنن و فکرای بد نسبت بتو تو سرشون بیاد😉(خودش گرفت چی میگم😁) خندید گفت آره ...😅 گفتم حالا که اینهمه و خدا دوسِت داره، بهتر نیست با گوش کردن به حرفش، خدا رو خودت بکنی😍❤️ و بنفع خودمونه😌 خدا رو شکر حرفام به دلش نشسته بود و مدام و میکرد🤩 منم تا میتونستم قربون صدقه اش می‌رفتم😚☺️ تا اینکه پیاده شدیم و هر کدوم رفتیم سمتی ... یکم بعد که رفتیم قسمت 🏎در کمال دیدم شال پوشیده و ازون مهمتر، موهای بافته شده شم دیده نمیشد😍😍😍 اصلا باورم نمیشد😢 یعنی حرفام روش گذاشته بود؟!😃 موقع ماشین سواری مدام نگام میکرد و با چشماش ازم میخواست🙂 منم کم نذاشتم و مدام بهش و قلب و😘 میفرستادم.... گذشت... و من در حالیکه دست پسر کوچیکمو گرفته بودم و میزدیم، دیدم از دور دوتا خانم و چنتا دختر بچه دارن میان که از در خروجی برن بیرون... دیدم همون دختره ست، شالشم افتاده بود😩ولی تا منو دید فوری سرش کرد🤪 همون طور که بای بای کنان از کنار هم رد میشدیم به مامانش گفتم خیلی خوبی دارین خدا حفظشون کنه☺️ تشکر کردن و رفتن بعدش با تصور کردن چهره مادرِ متوجه شدم اون وسطا به مامانِ هم داده بودم😁 در کل شااااید من و م کار بزرگی نکرده باشیم... ولی همین که احساس غم و غصّه‌ی اولیه مون تبدیل به احساس رضایت خداوند و لبخند شد و بقیه ی شبمون رو بی و احساس گناه سپری کردیم، برامون کافیه🙃🙂 داشتم به این حرف رهبر عزیزمون، که می‌فرمودن شکننده ترین چیزهاست و ریشه گناه میخشکه...فکر میکردم🤔 واقعا اگه بشه و همه مومنین و به واجب دینی شون عمل کنن، هم جلوی و عادی شدن گناهان گرفته میشه 💯 و هم برادری مون رو در عمل به نشون دادیم🤝 💠 به آمرین بپیوندید @aamerin_ir