eitaa logo
پایه دوم دخترانه - خانم جعفری
10 دنبال‌کننده
723 عکس
178 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ آفتاب رویٺ روشنی بخش دل هر مومن اسٺ ڪاش چشم شیعیان روشن شود با دیدنٺ 🌼🍃 ................................. 💚دخترای گل ،یادتون نره بعد هر نماز التماس دعا🙏 *جعفری*
🧡إنّی اُحبُّ هر چه که دارد هوای تو شرمنده‌ام قدم نزدم جای پای تو 🌟إنی برئتُ هر که بخواند به جز تو را إنی عجبتُ هر که ندیده عطای تو 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🤲 ........ 💚دخترا ،بعد هرنماز یادتون نره التماس دعا🙏 *جعفری*
_یابقیه_الله محبوبِ من! در دنیا جز شما خبری نیست، شما تنها خبر خوش این عالمید... .... ،بعد هر نماز ،یادتون نره دخترای گل التماس دعا🙏
🌼کاش در این رمضان لایق دیدار شوم 🌧 سحری با نظر لطف تو بیدار شوم، کاش 🌼 منت بگذاری به سرم مهدی جان، تا که 🌧 همسفره تو لحظه دیدار شوم 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🤲 ..... دخترای گل،روز اول ماه مبارک رمضان،روزه دار هستید ،سر سفره افطار التماس دعا🙏 برای تعجیل در ظهور آقا ولی العصر(عج)هم‌خیلی دعا کنید. *جعفری*
یا امام زمـــ💚ــــان فداے غربتش یاور ندارد بہ این غربٺتتتتتت ڪسی باور ندارد بہ غیبٺ سوز و اشڪ و آه دارد چو جد خویش سر در چاه دارد 🥀 تو گویی خار در چشمش نشستہ دلش از غفلٺ شیعہ شڪستہ 💔 .... دخترای گل، بعد از هر نماز یادتون نره و سر سفره افطار و شب های قدر،برای تعجیل در ظهور آقامون ولی العصر(عج) خیلی خیلی دعا کنید. *جعفری*
✨✨✨✨✨ دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شب‌های جمعه نیست. روز به روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم. آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان💚 تپش‌های قلب💚 شماست. گویی بی قراری دل‌های ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو که آمدنت نزدیک است! آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعه‌های بی تو بگو! آقاجان بگو که به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید می‌دهد. بگو که می‌آیی و مرهم دل‌های شکسته و خسته‌ی ما می‌شوی. بگو که دیگر غریب نیستیم. ........ دخترای گل ،بعد از نماز،قرار مهدوی یادتون نره *جعفری*
⭕️بخونیدازمظلومیت_امام_زمان (عجل الله فرجه) مرحوم مشهدی حسن یزدی که از صالحین و منتظران حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوده است می گوید: تقریبأ در سال ۱۳۵۰ شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج ( کوهی در قسمت قبله مشهد) رفتم و آنجا مشغول زیارت خواندن و توسل به امام زمان علیه السلام شدم و حال خیلی خوبی داشتم و با آن حضرت مناجات می کردم‌ و می گفتم : آقاجان! ای کاش زودتر ظهور می کردید و من هم ظهور شما را درک می کردم. پس از توسل از کوه پایین آمدم و به منزل رفتم قدری استراحت کنم . نمی دانم درعالم رویا بود یا در خواب و بیداری دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم و آقا و مولایم صاحب الزمان علیه السلام در حالی که دستهایشان را بر پشت گذاشته بودند، خیلی غریبانه و اندوهناک به طرف شهر مشهد نگاه می کردند. عمق نگاه حضرت مرا دیوانه کرده بود٬ چشم های زیبای او با من حرف می زد... گفتم: آقاجان تشریف بیاورید داخل شهر( منظورم ظهور حضرت بود) حضرت فرمودند: «من در این شهر غریبم !» گفتم : آقا! قربانتان بشوم٬ اگر کاری دارید من برای شما انجام دهم. فرمودند: « ما کارگران ( شیعیان ) زیادی داریم، ولی آنها حق ما را می خورند و اکثرأ یک قدم برای ما برنمی دارند و به یاد ما نیستند!!!» در این لحظه به خود آمدم ؛ خود را در خانه دیدم و در فراق آن امام مهربان و غریبم بسیار اشک ریختم. 📚 ملاقات با امام عصر ص ۱۰۲ مطلع الفجر ص ۲۰۷ 😭 😭