.
🚨داستان جالبی از زندگی... / به قلم خانم رضوی، از نویسنده گان فردیس
💠 معرفی اثر:
#داستان_واقعی
#مسافری_از_کشمیر
#عاشقانه_ای_ناب
✍️ : سیده بنت الهدی رضوی
📌کانال پیگیری و. خواندن این داستان👇
https://eitaa.com/mahe_ghalbe_man
❤️قمر قلبی، ماه قلب من❤️
▪️ "قلبی صُب" این تنها نامی بود که در روزهای پایانی زندگی، مِمی می توانست درست تلفظ کند. مِمی به کشمیری یعنی مادر و صُب هم یعنی صاحب یعنی آقا.نام پدر قلبی حسین بود اما مِمی صدایش میزد قلبی صُب نام مادر هم قمر النساء بود که پدر صدایش میزد قمر. دکترها گفته بودند به دلیل متاستاز سلولهای سرطانی ریه در سرش، دیگر نمی تواند هیچ کلمه ای را تلفظ کند. اما شاید بیش از ده بار در روز قلبی صُب می گفت و این شده بود مایه ی تعجب همه پزشکان. دکترها نمی دانستند که برای قمر "قلبی صُب" با همه کلمات فرق می کرد نمی دانستند قلبی صُب صاحب قلبش بود. نمی دانستند که در این چهار سال که از هجرت قلبی صُب به دیار باقی می گذشت به اندازه کل عمر دلتنگش شده بود و حالا دیگر فقط او را صدا میزد "قلبی صُب"
https://eitaa.com/mahe_ghalbe_man
🆔 @aazhir_khabar آژیرخبـر