eitaa logo
شهدای گمنام آبادان 🇮🇷
492 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
﷽ 💠موسسه فرهنگی راه سعادت 💠هیئت شهدایی فدائیان امام مهدی 💠فعالان مردمی در زمینه ایثار و شهادت 💠شماره حساب کمک به برنامه های مردمی 6280231451312465 💠 برادر مهدی حرمانی 09387465280 @mahdi_hermani_1373 فضای شخصی ⬇️ @mahdihermani1373
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 خوابی که خبر از شهادت احمد می‌داد... |چند ماه قبل از تولد احمد؛ نشانه‌ای از شهادتش به ما رسید که اون موقع متوجه نشدیم. مادرش خواب دیده بود توی باغی مشغول راه رفتنه، که دو نفر با لباس سیادت جلو اومدند و گفتند: دخترم! نگران شهید نباش... مادر احمد بهشون میگه: اسم بچه شهید نیست؛ اسمش علی هست... اونا هم لبخندی می‌زنند و بدون اینکه چیزی بگن، می‌روند... مادر احمد وقتی بیدار شد، از من پرسید: می‌خوای اسم بچه‌مون رو بذاری شهید؟ گفتم: نه! می‌خوام بذارم احمد... حالا بعد از شهادت احمد، تازه می‌فهمیم حکمتِ اون خواب، و معنای لبخندی که اون دو سید بزرگوار بر لب داشتند، چه بوده... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید مدافع‌حرم احمد مکیان 📚منبع: کتاب سند گمنامی؛ صفحه ۱۴ به روایت پدر شهید ‌‌‌‌___________ ╰┈➤ https://eitaa.com/abadansamen
🔸 خوابی که خبر از شهادت احمد می‌داد... |چند ماه قبل از تولد احمد؛ نشانه‌ای از شهادتش به ما رسید که اون موقع متوجه نشدیم. مادرش خواب دیده بود توی باغی مشغول راه رفتنه، که دو نفر با لباس سیادت جلو اومدند و گفتند: دخترم! نگران شهید نباش... مادر احمد بهشون میگه: اسم بچه شهید نیست؛ اسمش علی هست... اونا هم لبخندی می‌زنند و بدون اینکه چیزی بگن، می‌روند... مادر احمد وقتی بیدار شد، از من پرسید: می‌خوای اسم بچه‌مون رو بذاری شهید؟ گفتم: نه! می‌خوام بذارم احمد... حالا بعد از شهادت احمد، تازه می‌فهمیم حکمتِ اون خواب، و معنای لبخندی که اون دو سید بزرگوار بر لب داشتند، چه بوده... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید مدافع‌حرم احمد مکیان 📚منبع: کتاب سند گمنامی؛ صفحه ۱۴ به روایت پدر شهید ‌‌‌‌___________ ╰┈➤ https://eitaa.com/abadansamen