eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با این‌ڪه او شکست دلم را ولی هنوز، با تڪه‌تڪه‌های دلم دوست دارمش❣.. مجتبی خوش زبان
دلم امروز گواه است کسی مي‌آيد حتم دارم خبری هست ... گمانم بايد ... فال حافظ هم، هر بار که می‌گيرم باز «مژده ‌ای دل که مسيحا نفسی ... » می‌آيد بايد از جاده بپرسم که چرا می‌رقصد مست موسيقی گامی شده باشد شايد ماه در دست، به دنبال که اينگونه زمين مست، می‌گردد و يک لحظه نمی‌آسايد ؟! گله کم نيست، ولی لب ز سخن خواهم بست اگر آن چهره به لبخند لبی بگشايد
ببین نگاه تو بانو چه "بیت" هایی شد ... تو اهلِ "بیت" غزل های ناب من هستی
تا شنیدم که تو از شعر خوشت می آید چند وقتی ست که یک شاعر پرچانه شدم عقل با عشق شنیدم که نمیسازد پس روز ها عاقل و شب شاعر دیوانه شدم
گفتم كه: "عشق چیست؟" تهى كرد جام و گفت: "بر هر كسى به شیوه اى این داستان گذشت"
گاهی به جای چشم، به ابروت خیره‌ام از حاشیه به متن رسیدن که ساده نیست
مقصود عاشقان دو عالم لقای توست مطلوب طالبان به حقیقت رضای توست... بودم بر آن‌که عشق تو پنهان کنم ولیک شهری تمام غلغله و ماجرای توست هر جا که پادشاهی و صدریّ و سروری‌ست موقوف آستان درِ کبریایِ توست... هر جا سری‌ست، خستۀ شمشیر عشق تو هر جا دلی‌ست، بستۀ مهر و هوای توست کس را بقای دائم و عهد قدیم نیست جاوید پادشاهی و دائم بقای توست... امّید هر کسی به نیازی و حاجتی‌ست امید ما به رحمت بی‌منتهای توست هر کس امیدوار به اعمال خویشتن «سعدی» امیدوار به لطف و عطای توست سعدی
پایان ماجرای دل و عشق روشن است ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی...
ز آفتاب چه تقصیر، کم عیاری ماست که همچو ماه گهی ناقصیم و گاه تمام
ڪمی به فکر تَرَڪ هاےِ قلب عاشق باش همیشه سهم ڪویر از بهار باران نیست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💕
. امشب ستاره های مرا آب برده است خورشید واره های مرا ،‌خواب خورده است از آسمان بپرس که جز چاه و گردباد از چالش زمین چه به خاطر سپرده است دیگر به داد گمشدگان کس نمی رسد آن سبز جاودانه هم انگار مرده است عشق ؛ آتشی که در دلمان شعله می کشید از سورت هزار زمستان فسرده است ای آسمان که سایه ی ابر سیاه تو چون پنجه ای بزرگ گلویم فشرده است باری به روی دوش زمین تو نیستم من اطلسم که بار جهانم به گرده است
♥️' مگو نشستن ما در سکوت بی‌ثمر است همین که خلوت خود را شکسته‌ای هنر است کسی به غربت من از تو آشناتر نیست ولی شناختم از تو هنوز مختصر است مرا به محکمه عقل می‌بری ، اما هنوز در دل ما حکم عشق معتبر است به حرف هیچ‌کسی اعتنا مکن جز عشق که سرنوشت من و تو به دست یک نفر است همیشه فرصت عاشق شدن مهیا نیست مرا به حرف بیاور که مرگ پشت در است