🌸 تا تـو زان رخ، پـــرده را برداشتی شد نهان در پشت ابری، ماه شب #جانم_فدای_رهبر #وجیهه_پورموسوی #لبیک_یا_خامنه_ای

صبح است و باز سپرده ام من به نسیم هر بار که می وزد یادش نرود عطر تو را #نزهت_جنتی🍃

صبح و طلوع شعر و غزل، ناشتای تو یعنی سلام، زنده شدم با دعای تو یعنی دوباره با تو من از خواب میپرم با موج‌ های ملتهب خنده‌ های تو حس میکنم که جنبش رگ ‌ها و قلب من تنظیم میشوند به آهنگ پای تو یعنی که رگ رگِ تنِ من شوق میشود یعنی که تنگ میشود این دل برای تو تازه سلامِ اول این قصه میرسد پر میشود تمام من از ماجرای تو #امیر_مرزبان

🎞 #نماهنگ بسیار زیبا|مُصطَفی| ⚠️همخوانی موزیکال شاد از نوجوانان دهه نودی 🌺به مناسبت #میلاد_پیامبر_اکرم(ص) ⭕️جدید ترین اثر: 💠گروه تواشیح تسنیم💠 ⚜️در مدح و منقبت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله

😐😐🤔🤔 شما؟😍

قسمت شاعر همیشه در اسارت بودن است یا اسیر قافیه ، یا وزن ، یا چشمان تو #زنجانی

سبز، قرمز، سرمه ای فرقی ندارد رنگ ها صورت تو روسری ها را چه زیبا میکند #رامین_عرب_نژاد

زدم دربِ دلت را بارها اما به خود گفتی که پشتِ در نرو اینبارهم شاید گدا باشد... ! #زهرا_شاکری

تو همان "عشق"ِ پر از حادثه ی معروفی مدتی هست غمت در دلِ من مُد شده است #مریم_قهرمانلو

باجان بخوان:ایران هرچه دشمن بزرگ هم باشد سر جا باز می نِشانیمَش جام تلخ شکست را یک روز شده با زور می چِشانیمَش کورخوانده ست خواب اگر دیده ست پنبه دانه به خواب، خَر دیده ست هرچه عَرعَر به خود ثمر دیده ست ما به یک فوت می تِکانیمش ابلهانه میان این بازی گفته از قصه ی براندازی هرچه قصر غرور سازی باز بر خاک می کِشانیمش خانه ی عزم ماست مستحکم نشود شور غیرت ما کم شیشه عمر دیو را باهم بر سرِ سنگ می شِکانیمش پا که نه، یک نگاه از دشمن برسد لحظه ای به این میهن شده گر جانمان رَود از تن باید از این حَرَم بِرآنیمَش تَرک این شیوه یِ رذالت کن ترک این عادتِ خیانت کن ماشه در دست ماست، دقت کن کَج کُنی راه می چِکانیمش سوءنیت اگر به ما بشود شعله ی جنگ اگر به پا بشود پای ما چون به جنگ وا بشود به تلاویو می رِسانیمَش تا شود این کنام پاینده مثل دلدادگان رزمنده جان مان هرچه هست ارزنده پای این عشق می فِشانیمش اینهمه سربلندی و عزت اینهمه اقتدار و امنیت از شهیدان رسیده به ملت قدر از این بیشتر بدانیمَش در همه جبهه های گوناگون در هویزه، شلمچه یا مجنون نام ایران نوشته شد با خون تا که با جانمان بخوانیمَش احمدرفیعی وردنجانی