فرهادم و یڪ عمر
نمڪ خورده به زخمم
شیرینۍ لبخند تو
افسانهی عشـق است...
#شهـریار
این نگاهیست که بر دامن تو افتاده
این گناهیست که بر گردن تو افتاده
از حسد رفت لبم زیر فشار دندان
گوشه ی شال به بوسیدن تو افتاده
خواب دیدم که شب خلقت مخلوقات است
صد فرشته به تراشیدن تو افتاده
چشم معصوم تو در شعر جدیدم تعطیل
کار من بر لب اهریمن تو افتاده
توی تو با توی من کار ندارد اما
جنگ بین منِ من با منِ تو افتاده
بین عقل و دل و وزن غزل و قافیه ها
گره ها با نپذیرفتن تو افتاده
به منِ بی کس وکاری که ندارم جز شعر
یک جهان بر نرسانیدن تو افتاده
#حسین_مرادی
صبـــــح یعنی به تمناے
دو چشم نابت... پاے
سجاده دعا...
به اذاݩ نفست پاے محراب وصال
سجده شڪر دو
چشمت بڪنیم ...
_هما_ڪـــشتگر
سلاااامبرزندگی
سلاااامبریکشنبه
سلام.بتکتک.شمادوستایگلم
صبحتونسرشارازنوروروشنی🌹
🌾
به سحر ناز عاشقان با تو
از سر لطف دلگشای تو است
آنچه از ملک جاودان بیش است
عاشقان را در سرای تو است
آنچه از سیرت ملوک به است
خاک کوی فلکنمای تو است
از بلا هر کسی گریزان است
این رهی طالب بلای تو است
گر رضای تو در بلای من است
جان من بستهٔ رضای تو است
عطار🥀🕊
🌱🍂🌱🕊🌱🌸
🍂🌿🍃🌿🍂
🌱🍃🌼
🕊🌿
🌱🍂
🌸
روشنانی که به تاریکی شب گردانند
شمع در پرده و پروانه سر گردانند
خود بده درس محبت که ادیبان خرد
همه در مکتب توحید تو شاگردانند
تو به دل هستی و این قوم به گل می جویند
تو به جانستی و این جمع جهانگردانند
عاشقانراست قضا هر چه جهانراست بلا
نازم این قوم بلاکش که بلاگردانند
اهل دردی که زبان دل من داند نیست
دردمندم من و یاران همه بی دردانند
بهر نان بر در ارباب نعیم دنیا
مرو ای مرد که این طایفه نامردانند
آتشی هست که سرگرمی اهل دل ازوست
وینهمه بی خبرانند که خون سردانند
چون مس تافته اکسیر فنا یافته اند
عاشقان زر وجودند که رو زردانند
شهریارا مفشان گوهر طبع علوی
کاین بهائم نه بهای در و گوهردانند
#شهریار
—-┅°•●🌸●•°┅─
بر لبم شعر شدی ،
شعر نخوانی هرچند
مانده ام پای تو ،
بی آنکه بدانی هرچند...
سرِ معشوق سلامت...
به خودت سخت نگیر
سخت بوده ست
برای تو زمانی هرچند!
#مریم_عظیمی
♥️°♥️
هر چه میخواهد دل تنگت بگو تا شاعرت
درد ها را با دو پیمانه غزل درمان کند
#حسین_مرادی
شعر آمد و از شهر، تب و تابم برد
با خویش به دریاچهٔ مهتابم برد
دریاچه چه لالایی ماهی میخواند
آرام در آغــوش خــدا خـوابم برد
#جلیل_صفربیگی
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
پاشیده تر از این مگردان لشگرم را
ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو
در خاک بگذارند نیم دیگرم را
بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت
از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را
باور نمی كردم كه روزی پيش چشمم
از پا بيندازد غلافی همسرم را
تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
هرشب حسن در خواب میگوید مغیره
دست از سرش بردار کشتی مادرم را
ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت
فردا بسوزانند با طفلان حرم را
از كربلا ديشب صدایی را شنيدم
انگار طفلی گفت عمه معجرم را...
#محسن_عرب_خالقی
#نـوكــر_نـوشــت:
#زهرا_جان💔
غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم
روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_منیعات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم