eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
74 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جاده بهانه است مقصود چشم توست من راهی توام ای مقصد درست
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم استاد
بیخبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟! زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟!
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
شاعران عزیزی که در کانال حضور دارن میتونن اشعارشون رو به لینک ناشناس بفرستن و یا به آیدی مدیر @Seyed_moris2020 تا در کانال بارگذاری بشه🌼🌼 https://abzarek.ir/service-p/msg/1377745 لینک ناشناس 👆👆
4_5990293193852205296.mp3
4.82M
- با این ترکیب صدای هوشنگ ابتهاج و علیرضا قربانی روحت زلال میشه. قطعا یکی از زیباترین هاست . .!
سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست تا زنده‌ ام چو شمع ازینم گزیر نیست هر درد را که می نگری هست چاره‌ ای درد محبت است که درمان پذیر نیست
تو حضرت فاطمه ای دختر خوب مصطفی مادر ناز حسنین یار علی مرتضی تو سید همه زنان از اولین تا آخرین شبیه تو نیومده یه دونه ای روی زمین هر لحظه لحظه زندگیت یه الگو هس برای ما یه هدیه ی بزرگی که اومدی تو دنیای ما پیامبر از اول میگفت فاطمه پاره ی تنم دوست تو دوست منه و با دشمن تو دشمنم عمر کوتاه تو میگه هیچکس ندونس قدر تو فدای تو یاس کبود فدای فهم و صبر تو بغض گلوم نمیذاره بگم چی اومد به سرت خداکنه زودتر بیاد از راه دور نوحه گرت اون انتقامت میگیره از دشمنای خیلی پست میشکنه اون دستی رو که اونطور رو صورتت نشست سلام من به حضرت راضیه، زهرا و بتول محدثه، مبارکه دختر زیبای رسول https://eitaa.com/atretarane
این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی ازوست گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست
شبها جدا و روز جدا دوست دارمت از خاک تا حریم خدا دوست دارمت وقت وقوع خاطره ها در بسیط خاک ای گیسویت به باد رها دوست دارمت ای جا گرفته بر دل و جان و دو چشم من اینجا و هر کجا همه جا دوست دارمت شبهای تار نم نم باران؛ ستاره؛ صبح باشد گواه من که تو را دوست دارمت با حاجیان کعبه ی کوی تو، تا ابد تا زمزم و صفا و منا دوست دارمت در لحظه های خرّم امن یجیب ها در لحظه های پاک دعا دوست دارمت
20.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی دکتر عبدالرضا قیصری در پنجاه و ششمین محفل طنز قمپز
فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی ای دوست !به داد دل من دیر رسیدی از یاد ببر قصه‌ی ما را هم از امروز درباره‌ی ما هرچه شنیدی نشنیدی آرام بگیر ای دل و کم گریه کن ای چشم انگار نفهمیدی و انگار ندیدی ای نی چه کشیدی مگر از خلق که هر دم ما آه کشیدیم ، تو فریاد کشیدی گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود ! خوش باش که یک چند در این راه دویدی   ‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌