تصاویر شهدای حمله تروریستی به مقر انتظامی راسک
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تا آخرین حجم نفس در سینه باقی است
تا دامن میهن پر از یاس و اقاقی است
من هم برایت خون خود را میفشانم
اصلا مگر امنیت ما اتفاقی است؟!
#محسن_علیخانی
#حادثه_تروریستی_راسک
آسمان آبی عرفان من چشمان توست
اختر تابندهی کیهان من چشمان توست
در حضور چشمهایت عشق معنا میشود
اولین درس دبیرستان من چشمان توست ...
در بیابانی که خورشیدش قیامت میکند
سایبانِ ظهرِ تابستانِ من چشمان توست
در غزل وقتی که از آیینه صحبت میشود
بیگمان انگیزهی پنهان من چشمان توست ...
من پر از هیچم، پر از کفرم، پر از شرکم ولی
نقطههای روشن ایمان من چشمان توست ...
در شبستانی که صد سودابه حیران مناند
جام راز آلودهی چشمان من، چشمان توست
باز میپرسی که دردت چیست ...؟! بنشین گوش کن؛
درد من، این درد بی درمان من چشمان توست ...
#محمد_سلمانی
در هم تنیدهایم چو گلهای نسترن
گاهی تو سرخ میشوی و گاه نیز من
در هم تنیدهایم چنان شاخههای تاک
سرمستِ طعمِ نوبرِ انگورِ در دهن ...
عشق است میکِشد به تغزل لب مرا
عشق است اینکه میکِشدم سوی خویشتن
ما مثل ماهیان اسیریم در دو تنگ
یک روح عاشقیم که آواره در دو تن ...
دیوانگانِ شهرِ غم انگیزِ عاقلان
بیهوده نیست هر دو غریبیم در وطن
یوسف! مرا به سمت زلیخا شدن مبر؛
ترسم که باز پاره کنم بر تو پیرهن ...
#الهام_امین
پریدی از من و رفتی به آشیانهی کی ؟!
بگو کجایی و نوک میزنی به دانهی کی ؟!
هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه میبری از غصهها به شانهی کی ؟!
شبی که غمزده باشی تو را بخنداند
ادای مسخره و رقص ناشیانهی کی ؟!
اگر شبی هوس یک هوای تازه کنی
فرار کنی از خانه با بهانهی کی ؟!
تو مست میشوی از بوی بوسهی چه کسی ؟!
تو دلخوشی به غزلهای عاشقانهی کی ؟!
اگر کمی نگرانم فقط به خاطرِ این -
که نیمه شب نرساند تو را به خانه یکی ...
#مهدی_فرجی
من کزین فاصله غارت شدهی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟
#شهریار
ای مدعی بسوز که عشاقِ بی زبان
صد داستان به یک تپشِ دل ادا کنند...
#صائب_تبریزی
■صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا■
سلام ای حضرت زهرای اطهر(س)
سلام ای پارهیِ جان پیمبر
سلام ای سرور زنهای عالم
سلام ای در ره دین مانده محکم
سلام ای فاطمه،حانیه، زهرا(س)
سلام ای در مسیرِ حق شکیبا
سلام ای برکت عالم وجودت
تجلایِ عبادت در سجودت
سلام ای بر محمد(ص) نور دیده
سلام ای بانویِ پاکِ شهیده
سلام انسیه حورای هستی
تو ای مهری که در جانها نشستی
سلام ای اُمالاحسان، ای عَطوفه
سلام ای با محبت ای رئوفه
سلام ای حضرت اُمالاَئمه(س)
شکوفا از تو همچون گل ائمه(س)
سلام ای مادرِ خونِ خداوند
سلام ای خونجگر از داغ فرزند
سلام امالحسن ای معدنِ جود
همیشه جود و بخشش شیوهات بود
سلام ای مادر غمخوار زینب(س)
همیشه دستِ مهرت یارِ زینب(س)
سلام ای همسر مولای مظلوم
سلام ای غمگسارِ اُم کلثوم
سلام ای محسنت نشکفته پرپر
سلام ای دیدهات بهر علی(ع) تر
سلام ای کوثرِ پاک الهی
پناه بیکسان در بیپناهی
سلام ای روزها در روزهداری
جهانی از قدمهایت بهاری
سلام ای حضرت مظلومه زهرا(س)
سلام ای حضرت معصومه زهرا(س)
تو که زهرایِ ام المومنینی
به هر آن یاور و همراهِ دینی
تو که روح رسولالله هستی
برای ما چراغ راه هستی
سلام ای صادقه ای اُمالاخیار
سلام ای نوریه ای اُمالازهار
سلام ای آنکه سِرالله هستی
از اسرار جهان آگاه هستی
سلام اُمالعلوم ای بیقرینه
سلام ای وحی را با جان امینه
سلام ای صابره، عالیه، زهرا(س)
جهان یک قطره و ذکر تو دریا
سلام ای دُره البیضای نایاب
تو که مهریهات شد برکتِ آب
سلام ما به تو صدیقهیِ پاک
نمی از اشک تو شد برکتِ خاک
سلام ای طاهره، صدیقه، زهرا(س)
سلام ای حضرت امابیها
سلام ای روضهخوانِ دلشکسته
پریشانِ امامِ دست بسته
سلام ای حُره مهدیه علیمه
زکیه فاضله،حورا ،حلیمه
شفیعه، سیده، محزونه زهرا(س)
جهان گردیده از بهر تو برپا
سلام ای فاطمه ای سیبِ جنت
سلام ای تشنهی جامِ شهادت
ولیه، زاکیه، مغضوبه زهرا(س)
غریبه، عالمه، ای اُمالاَسماء
سلام ای فاطمه رُکنِ هدایت
سلام ای یار مولای عدالت
سلام ای مادر پهلو شکسته
سلام ای لالهی در خون نشسته
سلام ای عابده، منصوره، زهرا(س)
سلام ای جان فدای عشقِ مولا
سلام ای راضیه مرضیه زهرا(س)
سلام ای دست لطفت بر سر ما
زکیه، طیبه، ای با نجابت
سلام ای کشتهی عشق ولایت
سلام ای غم کشیده ای سلیمه
سلام ای رنج دیده ای حلیمه
سلام ای بهر حق سختی کشیده
علیمه، زاهده، عذرا، رشیده
شفیعه، فاضله، مهدیه، زهرا(س)
وجودت پاکی و نیکی سراپا
سلام ای پاک بانویِ نجیبه
نقیّه، قانته، بِرَّه، حبیبه
تو که نام تو زهرای بتول است
عبادتها به لطفِ تو قبول است
سلام ای تربتت از دیده پنهان
سلام ای مضجعت ،قلب محبان
سلام ای مُهجت قلب پیمبر
سلام ای همدل و همکفو حیدر
سلام ای هر نفس در خدمتِ حق
سلام ای جان نثار حجت حق
سلام ای یاد کرده از محبت
همه همسایهها را در دعایت
اگر چه طعنه از آنان شنفتی
فقط الجار ثم الدار گفتی
سلامی بر تو و بر نوکرانت
سلام ما به قبر بینشانت
سلامی بر محبانت به عالم
که دارند از غمت در جانشان غم
سلامی بر تمام گریهکنها
که میگریند از داغ تو زهرا(س)
سلامی بر تمام روضهخوانان
که از آغاز خلقت تا همین آن
ز نام پاک تو کردند یادی
و چرخاندند بر کاغذ مدادی
سلامی بر گدایانت که یکسر
عطا گیرند قبل از کوبشِ در
تو در هنگامِ محشر با شفاعت
نمایی بر گدایانت عنایت
شود مشمولِ لطف بیکرانت
کسی که شد گدای آستانت
امیدم هست تا از لطف و احسان
بدانی بنده را هم از گدایان
#احمد_رفیعی_وردنجانی
بین رفقا عطر حضور تو که نیست
غم هست و کسی سنگ صبور تو که نیست
هر کس شده سرگرم به کاری آقا
شرمنده کسی فکر ظهور تو که نیست
#حسین_جعفری
نگشوده چشم بر رُخ او دل ز من رُبود
نگذاشت اینقَدَر که درِ خانه وا کنم...!
#سنجر_کاشانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 رهبر انقلاب بعد از مراسم بیت به آقا مهدی رسولی فرمودند : این مرثیهی شما (اشاره به مداحی بی مردم) کار یک منبر نه بلکه کار چند منبر رو با هم کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 مداحی جدید مهدی رسولی به مناسبت فاطمیه
🔶 رهبر انقلاب بعد از مراسم بیت به آقا مهدی رسولی فرمودند : این مرثیهی شما (اشاره به مداحی بی مردم) کار یک منبر نه بلکه کار چند منبر رو با هم کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 روبروی ظلم و ظالم در جهان میایستم، اهل سازش نیستم...
📹 مرثیهسرایی سیدرضا نریمانی در دومین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی و جمعی از محبان اهلبیتعلیهمالسلام
مادر(س)
گل،هرگلی نه، چون گل بی خار مادر
عطر بهاری ،رونق گلزار مادر
نور خدای مهربانی هاست،دارد
از مهربانی ها دلی سرشار مادر
یک گوشه ی این خانه بر سجاده خویش
هر آن خدا را می کند دیدار مادر
نیمه شب است وشهر در خوابند اما
گرم مناجات و دعا بیدار مادر
بعد از نمازش تک تک همسایه ها را
با مِهر فرموده دعا بسیار مادر
چون بخشش افطار خود وقت دعا نیز
هر بار گفت :الجار ثم الدار مادر
با جانفشانی هاش در راهِ ولایت
در جبهه ی حق می کند پیکار مادر
حتی در این پیکار سیلی خورده از خصم
حتی زمین خورده ست در انظار مادر
حتی به کوچه چادرش افتاده بر خاک
حتی به خود پیچیده از ناچار مادر
حتی در آنجا که لگد خورده ست بر در
مانده ست در بین در و دیوار مادر
جای تمامِ لطف هایِ بیشمارش
دیده ست در این روزها ،آزار مادر
جز هرچه زخمی که به دل دارد از این قوم
دارد به سینه زخمی از،مسمار مادر
کی بود حرف از بستنِ دستانِ بابا؟
تا بود یار حیدر کرار مادر
ام ابیها مادر بابای خود بود
کفو علی بود و برایش یار مادر
شکر خدا انگار بهتر گشته حالش
برخاست از بستر برای کار مادر
با پای لرزان باز هم چندین قدم رفت
با دست بر پهلو زده،دشوار مادر
تا خنده بر رخسار اطفالش بیاید
خندید اگرچه با غمی بسیار،مادر
اما نه ،کرده ضربه ها کار خودش را
از ضعف شد چشمان پاکش تار مادر
عجل وفاتی گفت حین ناله هایش
پر زد از این دنیای محنت مادر
عمریست او رفته است و از نای یتیمان
نام بلندش می شود ،تکرار،مادر
احمد رفیعی وردنجانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴شعری زیبا، روضه ای جانسوز...
حضرت زهرا سلام الله علیها
#العجل_امام_زمانم
یک جمعه ی دیگرم به حسرت طی شد
در هجمه ی درد و آه و محنت طی شد
ای اهل دو عالم به فدایت ، آقا...
عمرم به امید یک عنایت طی شد
#حسن_نبی_جندقی
#غروب_جمعه_و_امتداد_نیومدنت...
منکران قتل زهرا گوش گوش
حامیان قاتل زهرا خموش
قتل دخت مصطفی افسانه نیست
قصۀ شمع و گل و پروانه نیست
آتش افروزی به بیت بوتراب
پیش ما روشن تر است از آفتاب
دارم از اهل مخالف چهل سند
چهل سند جمله صحیح و مستند
که فلانی گفت با حبل المتین
نفس پیغمبر امیرالمؤمنین
کای علی بیرون بیا از خانه باز
بر خلیفه دست بیعت کن دراز
گر ز خانه پای نگذاری برون
ور نیایی جانب مسجد کنون
به خداوندی که جان داد و تنم
خانه را با اهلش آتش می زنم
پاسخش گفتا یکی در آن میان
با چه جرأت از تو سر زد این بیان
هیچ می دانی که در این انجمن
زینبش است و حسین است و حسن
گفت حتی با حسین و با حسن
بایدم این خانه را آتش زدن
او برون استاده مولا در درون
او قسم خورد و علی نامد برون
چون علی بیرون نیامد لاجرم
دود آتش رفت بالا زان حرم
از هجوم دشمنان در باز شد
حمله بر بیت الولا آغاز شد
حال می پرسم که آیا فاطمه
بی تفاوت بود در بین همه؟
نیست هرگز یک مسلمان باورش
فاطمه غافل شود از شوهرش
بین دشمن یار را تنها نهد
بهر حفظ جان علی را وانهد
او از اول پشت در استاده بود
بر دفاع شیر حق آماده بود
دید دشمن گشته زهرا سدّ راه
تازیانه رفت بالا آه آه
سدّ راه خویش را برداشتند
پای در بیت خدا بگذاشتند
داشت زهرا دامن حیدر به دست
زان غلاف تیغ دستش را شکست
میثم اینجا دیده را خونبار کن
باز هم این بیت را تکرار کن
قتل ناموس خدا افسانه نیست
قصۀ شمع و گل و پروانه نیست
#غلامرضا_سازگار
#یا_زهرا
صبح ازل الله اکبر یادمان داد
اسلام را آن روز حیدر یادمان داد
قرآن نمیخواندیم اما سورهی حمد
با دستهای بسته کوثر یادمان داد
زهرا اصول دین به ما آموخت وقتی
توحید را در آتش در یادمان داد
پای علی ماندن در آتش سوختن بود
ایثار را زهرای اطهر یادمان داد
هر کس که زهرا را بیازارد مرا نیز
آری برائت را پیمبر یادمان داد
ما داغ محسن را نفهمیدیم و بعداً
در کربلا حلقوم اصغر یادمان داد
غمهای حیدر را به جان خود خریدیم
سختی کشیدن را ابوذر یادمان داد
ما خادم زهرا شدیم الحمدلله
فضه به ما آموخت، قنبر یادمان داد
در کودکی با مِهر زهرا شیر خوردیم
مِهرش اگر با ماست، مادر یادمان داد
ما عاشقیم این عاشقی را نیز بابا
از کودکی در پای منبر یادمان داد
شکر خدا در گریهی ما معرفت بود
زهرا میان اشکها فریادمان داد
#محسن_ناصحی
#فاطمیه
#از_زبان_امام_حسن_ع
اين ماه سوم است گرفتار بسترى
شكر خدا كه ظاهراً امروز بهترى
چيزى نگفته ام به كسى مهربان من
دل تنگ نگاه توام مهر مادرى
هرشب كنار بستر تو گريه مى كنم
مادر!چقدر جان خودت گريه آورى
مادر!نگاه كن كه چه خاكى سرم شده
با چشم نيمه باز چرا خيره بر درى؟
جان حسن بمان و نرو از كنار ما
هرچند خسته اى و ز عالم مكدرى..
#آرمان_صائمى
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
پناهِ هر دو جهان است، چادرِ زهرا
امید کون و مکان است، چادرِ زهرا
شبی دلیل نجات چهل یهودی شد
که منجی همگان است، چادرِ زهرا
چه سایهای! که شده مهدِ یازده خورشید
چه قدر خیر رسان است، چادرِ زهرا
همیشه مَحرم و مَرهم به کوهِ غمهایِ
دلِ امام زمان است، چادرِ زهرا
اگرچه سوخت، اگر گشت خاکی، اما باز
پناه هر دو جهان است، چادرِ زهرا
#محمدحسین_رحیمیان
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است
خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است
بون نان در خانه پیچیده ست، پس شکر خدا
حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است
خانه را جارو زدی. ..از بسترت برخاستی
از نگاهت می توان فهمید روز آخر است
این لباسی را که می بافی برای محسنت
آخرش هم قسمت او نیست، سهم اصغر است
می روم در کوچه ها، قنفز میان کوچه هاست
می روم مسجد مغیره در کنار منبر است
ای ستون خانه ی من ، حرفی از رفتن مزن
بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است
این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند
بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است
موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است
فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است
از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت
جای بال زخمی و خاکی تو روی در است
چند ماهی می شود ، حیدر شده خانه نشین
چند ماهی می شود زهرا میان بستر است
دست هایی را که می بوسید پیغمبر شکست
راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست
دست در دست حسن می رفت زهرا ، ناگهان...
روی خاک افتاد قرآن...سوره ی کوثر شکست
دست های بسته ی مولا گواهی می دهد
بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست
یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت
لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست
نیمه های شب زمان غسل زهرا بود که
بعد چندین ماه بغض فاتح خیبر شکست
سال های بعد عصر روز عاشورا که شد
پیش چشم مادرش گهواره ی اصغر شکست
از میان خیمه زینب دید ، پیش کوفیان
قامت ارباب از داغ علی اکبر شکست
از میان خیمه ها فریاد می زد خواهرش
ساربان! آرام تر قدری که انگشتر شکست
چوب محمل حال زینب را فقط فهمید بود...
راستی زینب چه حالی داشت وقتی "سر"شکست
#احسان_نرگسی_رضاپور