eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مشڪل از سبڪ عـراقی و خـراسانی نیـست همه با قافیه ی مصیبت دارند
پس گرفتی جای یک بوسه، هزاران بوسه را لعنتــــــــــــــی تا کی بنا داری رِباخواری کنی؟!
گفتم آباد توان ساخت دلم را گفتا ‌حسن این خانه همین است که ویران ماند! ‌
وقتی که تن حسین بی سر شده بود دلشوره ی زینب دو برابر شده بود از خولی و شمر دیرتر می آمد افتادن و گریه کار خواهر شده بود تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش... از غصه ات آفتاب لاغر شده بود در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود در عصر دهم صحبت معجر شده بود ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر با دیدن حرمله مکدر شده بود با خاطره ی خنده ی معصوم علی چشمان رباب روز و شب تر شده بود گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر بازیچه ی دختران کافر شده بود از غربت زین العابدین این بس که در شام ، یزید ، روی منبر شده بود
بی تو دنیا را برای قتل عام آورده‌ام! عاشقی هستم که با خود اتهام آورده‌ام از کسی که قصد او غیر از خداحافظ نبود، من برای قلب بی‌تابم، سلام آورده‌ام! رفته بودم تا مداوایم کند چشمان تو با خودم افسوس، دردی ناتمام آورده‌ام زنده باد آن دم که بی تو در جهان جایم مباد مرگ بر من که نبودت را دوام آورده‌ام درد یعنی روی کل دردهای کهنه‌ام زخم عشقت را برای التیام آورده‌ام یار من شد... گرچه جای خالی‌ات را پر نکرد گریه‌هایی که برای انتقام آورده‌ام
در حرم پیچید عطر سیب؛ زائر فیض برد هرکسی در بارگاهت بود حاضر فیض برد با بیان روضه هایت پلک من هم خیس شد چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد قـطـره های خون تو سهم زمین شد بیشتر بیشتر از آسمـانهـا خاکِ حائـر فیض برد منبرت شد گاه روی نیزه، گاهی بین طشت خواهرت با گریه پای این منابر فیض برد بر تن عـریـان تو این بیتـهـا مرثـیه خواند اشکهای مادرت تا ریخت، شاعر فیض برد بین اصحابت دو دفعه جان به تو تقدیم کرد بیشتر یعـنی، حبیب بن مظاهر فـیض برد گرم در آغوش تو، بیش از طلاهای ضریح بـوریـای کـهـنـۀ بـیـت عشائـر فیض برد
گفتمش: «دل بردى از ما جانِ من مقصد كجاست؟» گفت: «عاشق را نشاید پرس‌وجو باما بیا...»‌
💢 دوره دوم 🖋 کارگاه تخصصی غزل و ترانه با علی سلیمیان ✅ و 👈 جهت ثبت‌نام به آیدی زیر پیام بدهید: @ali_salimian ------- @alisalimian_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با چشم پر از اشک شدم زائر طوست ای حب تو سرمایه‌ی اجداد و تبارم خواندی تو مرا، تا که دلم میل حرم کرد لبریز ز عشق توام ای دار و ندارم
84.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را در خواب دیدم شانه کردم گیسوانت را نهان از چشم مردم باز بوسیدم دهانت را... برای چند«دِرهَم» چه «دَرهَمَت» کردند... شب سوم محرم الحرام هئیت محترم ریحانة الحسین روضه حضرت رقیه سلام الله علیه
‌بنشین رفیق، تا که کمی درد دل کنیم.. .
غزل غزل تنهاتر شدم که بعد از تو برای گوشِ کرِ خلق، نغمه‌خوان شده‌ام