eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش دنیای دروغی در جهان ما نبود! فصلِ رفتن در شروع داستان ما نبود... تازگی ها ،ما به جای نان ،غمِ نان میخوریم مادرم می گوید؛ این غم در زمانِ ما نبود! گفت: علت چیست که پیکارها را باختیم؟ گفتمش چون هیچ تیری در کمانِ ما نبود! حاضریم از اشرف مخلوق بودن بگذریم طاقتِ این حجم غصّه در توانِ ما نبود! یک نفر ،وقت دعا لطفا بگوید "ای خدا، زندگی در این جهنم آرمان ما نبود..." درد سختی های دوران را تحمل کرده ایم؛ این تصور هیچ وقتی در گمان ما نبود عشق را اینبار دیگر، غیر قانونی ندان! غیر دلتنگی ، گناهی در میان ما نبود... زندگی سهمی برای هر کسی بخشیدُ، رفت آنچه از شادی پرش کرد استکان ما نبود...
این غم برای یک جهان کافیست،طفلی از قصه ی " پرواز " حرفی گفته باشد! با حسرت یک بادبادک خفته باشد...
یا قسمت من از تو سفر می‌گردد! یا سهم من از تو، مختصر می‌گردد! احساس مرا کشتی و رفتی...اما مجرم به محل جرم بر می‌گردد...!
از دست تو و دست خودم، دلگیرم از زندگی و جوانی و تقدیرم! تکلیف من از نبودنت معلوم است... یک لحظه اگر نبینمت، میمیرم!
پس از هر گریه میخندم،غمم جا مانده در شادی اگر این است دل بستن،ندارد هیچ ایرادی! بگو از آن نگاهی که... از آن لبخند خوبی که... از آن روزی که بعد از آن،به یاد من نیفتادی! زمانی که دو دستم را رها کردی،نفهمیدی صداقت را،وفا را ،عشق را از دست می دادی! تمام شهر میداند،که از مردن نمیترسم از آن لحظه که حکمش را برای من فرستادی! بیا یکبار در عمرت،هر آن طوری که می خواهی مجازاتم بکن،حتی اسیرم کن در آزادی...! و من این گوشه ی دنیا،هزاران بار جان دادم همان شب ها که قلبت را به یار تازه می دادی!!! خیابانِ رسیدن را ،نشانت میدهم روزی ولی ای عشق می‌دانم،تو بی‌مقصدتر از بادی!
درد دارد خاطرات این حوالی بعد تو شهر را پر می کند جاهای خالی بعد تو غیر از لبخند غمگینم به من شرحی نداد معنی دلتنگی ام را هیچ حالی بعد تو... مرگ یعنی روزها و ماه ها و سال ها زندگی با آرزوهای محالی بعد تو! می روم شیرین بماند واقعیت بعد من می روی تا تلخ باشد هر خیالی بعد تو با جدایی ها دلم غمگین نمیشد قبل تو پس نخواهد کرد دلشادم، وصالی بعد تو هر کجا دیدم درختی خسته و خشکیده را یاد خود افتاده ام در چند سالی بعد تو
بعد از زمستان جدایی ،کاش میشد، یک فصل پنجم داشتم... فصلِ صبوری!
مُردن از دوری تو نام قشنگی دارد مرگ هم با تو سرانجام قشنگی دارد عشق هر شب به جگر سوختگی می ارزد زهر چشم تو عجب جام قشنگی دارد در خیالم بغلت میکنمُ میفهمم مرد آغوش تو اندام قشنگی دارد مستحب است که باران به لبت بوسه زند زندگی گاه چه احکام قشنگی دارد! آخر عشق همانند غروب ست...نترس گاه یک حادثه اتمام قشنگی دارد!
بی تو دنیا را برای قتل عام آورده‌ام! عاشقی هستم که با خود اتهام آورده‌ام از کسی که قصد او غیر از خداحافظ نبود، من برای قلب بی‌تابم، سلام آورده‌ام! رفته بودم تا مداوایم کند چشمان تو با خودم افسوس، دردی ناتمام آورده‌ام زنده باد آن دم که بی تو در جهان جایم مباد مرگ بر من که نبودت را دوام آورده‌ام درد یعنی روی کل دردهای کهنه‌ام زخم عشقت را برای التیام آورده‌ام یار من شد... گرچه جای خالی‌ات را پر نکرد گریه‌هایی که برای انتقام آورده‌ام
بی تو دنیا را برای قتل عام آورده‌ام! عاشقی هستم که با خود اتهام آورده‌ام از کسی که قصد او غیر از خداحافظ نبود، من برای قلب بی‌تابم، سلام آورده‌ام! رفته بودم تا مداوایم کند چشمان تو با خودم افسوس، دردی ناتمام آورده‌ام زنده‌باد آن‌ دم که بی تو در جهان جایم مباد مرگ بر من که نبودت را دوام آورده‌ام درد یعنی روی کل دردهای کهنه‌ام زخم عشقت را برای التیام آورده‌ام یار من شد... گرچه جای خالی‌ات را پر نکرد گریه‌هایی که برای انتقام آورده‌ام @abadiyesher
در قبر من و در کفنم جا ماندی در عمق دلم،در بدنم جا ماندی شاید که تو را مرگ رسانید به من اینگونه که در روح و تنم جا ماندی! @abadiyesher
"آبان" حواسش هست دلتنگم، فهمیده خیلی دوستت دارم! پشت سرِهم اشک میریزد، وقتی بیادت سخت میبارم! @abadiyesher