eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
91 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یک عشق کهنه دارم قلبی عتیقه آری ! سرمایه‌ای که هرگز ارزش نمی‌گذاری سمسار کوچه‌ها را پیشم چه می‌فرستی ؟ قیمت نهد بر این دل در منتهای خواری ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
نفسم گرفته امشب، ز مرور خاطراتم منم و نگاه حافظ، مـن و شاخ بی نباتم قلمم نمی‌نویسد، غزلی اگر بخواهم همه‌خون شدو سیاهی، قلم من‌و دواتم
نفسم گرفته امشب ز مرور خاطراتم منم و نگاه حافظ، من و شاخ بی نباتم قلمم نمی نویسد غزلی اگر بخواهم همه خون شد و سیاهی قلم من و دواتم عطش چشیده هستم چه بنوشم آخر امشب که اجل نشسته با من سر چشمه حیاتم من و یک جزیره خالی و سفینه خیالم که مگر مرا ببیند ؟ که مگر دهد نجاتم ؟ به مزار خود نشستم و دو دیده شمع روشن مگر از خودم بگیرم به خدا شبی براتم همه آتشم و دودم، همه شعرم و سرودم که مگر مرا ببینند و کنند التفاتم