یک عشق کهنه دارم قلبی عتیقه آری !
سرمایهای که هرگز ارزش نمیگذاری
سمسار کوچهها را پیشم چه میفرستی ؟
قیمت نهد بر این دل در منتهای خواری
#احمد_پروین
نفسم گرفته امشب، ز مرور خاطراتم
منم و نگاه حافظ، مـن و شاخ بی نباتم
قلمم نمینویسد، غزلی اگر بخواهم
همهخون شدو سیاهی، قلم منو دواتم
#احمد_پروین
نفسم گرفته امشب ز مرور خاطراتم
منم و نگاه حافظ، من و شاخ بی نباتم
قلمم نمی نویسد غزلی اگر بخواهم
همه خون شد و سیاهی قلم من و دواتم
عطش چشیده هستم چه بنوشم آخر امشب
که اجل نشسته با من سر چشمه حیاتم
من و یک جزیره خالی و سفینه خیالم
که مگر مرا ببیند ؟ که مگر دهد نجاتم ؟
به مزار خود نشستم و دو دیده شمع روشن
مگر از خودم بگیرم به خدا شبی براتم
همه آتشم و دودم، همه شعرم و سرودم
که مگر مرا ببینند و کنند التفاتم
#احمد_پروین