eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
C᭄ مےمیـرم اگـر دور شـوے لحظہ‌اےاز مـن چون ساقہ‌ے تُردے کہ شود سھمِ تبرها | | ↪️ @ElaheSoltani ☔️ღ🍃
می‌نویسم نامه‌ای با واژه‌های بوسه‌دار خسته از دلتنگیِ پاییز! می‌آید بهار پنجره از من، من از او منتظرتر بوده‌ام هرچه او، من بوده‌ام چندین برابر بی‌قرار سال‌ها در امتداد گریه‌هایی بی‌صدا نوبتِ خندیدنِ خود را کشیدم انتظار بارها خواب و خیالم رفته سمتِ ناکجا می‌شوم یک شب به همراه خیالم رهسپار تا تماشایی‌ترین پرواز سهمِ من شود زیرِ باران می‌تکانم بالِ خود را از غبار با قفس عمری مدارا کرده‌ام، دیگر بس‌است تا بهار آید خودم را می‌پَرانم از حصار سال‌ها هم‌خانه بودم با پشیمانی چه شد؟ می‌شوم با آرزوهایم پس از این هم‌قطار ای امید! ای علتِ روییدنِ هربارِ من! گرچه گفتم خسته‌ام، دست از سرِ من برندار @abadiyesher
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ ◀️ به نامِ عشق بمان تا جهانِ من باشی جهان برای تو باشد، تو جانِ من باشی پرنده‌ام که به سوی تو بازمی‌گردم پریده‌ام که مگر آسمانِ من باشی به روی هیچ درختی نبسته‌‌ام بالی به این اُمید که‌ خود آشیانِ من باشی شکسته زورقِ جانم ولی برای سفر همین بس‌است که تو بادبانِ من باشی درونِ خانه‌ی قلبم همیشه مهمانی‌ چه می‌شود که تو هم میزبانِ من باشی برای گفتنِ بُغضم که :"دوستت دارم" چقدر از تو بخواهم دهانِ من باشی؟ به وقتِ مرگ، برای وداعِ پایانی خدا کند که تو از بستگانِ من باشی بغیر از این چه بخواهم؟ اگر خدا خواهد جهان برای تو باشد، تو جانِ من باشی @abadiyesher
نیستی! گوشه‌ی این خانه دلم می‌گیـرد من که گفتم نــرو دیوانه! دلم می‌گیـرد... @abadiyesher
هدایت شده از الهه سلطانی
16.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ خاکسترم و داغِ تو سوزانده تنم را آتش زده انگار کسی پیرُهَنم را ترسم که بسوزد همه‌ی شهر از آهم یک لحظه اگر واکنم از هم دهنم را خونِ دلم آمیخته با شعر، محال است_ از خونِ دلم بازشناسی سُخنم را هرجا بروم بوی تو را می‌دهد انگار عطرِ تو گرفته‌است تمام وطنم را در خاک هم آسایشی از خاطره‌ها نیست وامی‌کند اندوهِ تو بندِ کفنم را برگشت ندارد سفرِ من، مگر اینکه_ در خواب ببینی پس از این آمدنم را | | ↪️ @ElaheSoltani ☂ღ🍃
🤍 ریشه‌ام منتسب به خاکِ ایران است نسبتم با تو نسبتِ تن و جان است قلبِ من می‌تپد برای یک ایران خانه‌ام خانه‌ی تمامِ ایران است قدرِ مُشتی اگر که کم شود خاکت خاطرم تا ابد دُچارِ طوفان است در دلت ترسی از تفنگ و موشک نیست مرز و بومی که در پناه قرآن است روی سربند خود نوشته‌ام با خون پیش‌مرگت شدن برایم آسان است در دفاع از تو جان چه ارزشی دارد؟ ای وطن! جان به اعتبارِ تو جان است @abadiyesher
اگر بار سفر بستی میان جامه دانت به قدر یک قلم دفتر برایم جا نگهدار @abadiyesher
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبرت هست که با باد هم‌آغوش شدم تا در آغوش کشم، بوی کسی را که نبود؟! @abadiyesher
من چـه هستـــم؟ منِ بی‌نام‌ونشان دور از تــو؟ قـــابـی‌ام بر تـنِ دیـــوار کـــه بـی‌تصـویــرم @abadiyesher
‏خبرت هست که با باد هم‌آغوش شدم تا در آغوش کشم، بوی کسی را که نبود؟! @abadiyesher
عشق باورکن که ذاتا اتفاقی بهتر است عقل اگر فانی‌ است باشد عشق باقی بهتر است در طریقی که سرانجامش فنا فی‌الحُبّ اوست عاشقی از هر رقم سبک و سیاقی بهتر است نذر کردم چشم‌بسته، اربعین عازم شوم باحرم ناگه کند چشمت تلاقی بهتر است شوقِ دیدارِ کسی دارم که روی نیزه گفت: "مرگ هم در باورِ من اشتیاقی بهتر است" هرچه دارم می‌گذارم بر زمین و می‌روم دستِ خالی رفتن آخر نزدِ ساقی بهترست هیچ جایی خانه‌ی آدم نخواهدشد ولی با حسینی‌های عاشق هم‌اُتاقی بهتر است اهلِ ایرانم، نبات و قند و نُقل آورده‌ام بین چایی‌ها ولی چای عراقی بهتر است مادری با کودکش کُنج رواق آهسته گفت: عطرِ سیب از بوی ریحان و اقاقی بهتر است زیرِ لب گفتم بجای اسم و رسم اینجا اگر نوحه‌ای شعری بماند از تو باقی بهتر است 🤲 @abadiyesher
ای کاش که دکتر بشناسد مرضم را یک تو وسط این همه دارو بنویسد @abadiyesher