#دلنوشته_رمضان
سحر سیزدهم....
✍ ضیافتت، به نیمه اش، نزدیک می شود...
و ما، غرق در بوسه های مداوم توییم ...
❄️نميدانم چقدر مهمان خوبی بوده ايم؟
اما، به لبخند های بی همتایت قسم...؛ تو شاهکارترین میزبان عالمی...
❄️چنان ندیده، میخری... که گویی میان ما و تو... هیچ نقطه تاریکی..جلوه نکرده است...
❄️شرمنده چشمان توام... ؛ دلبرم
اذن مناجات که می دهی، با خودم می اندیشم... چرا باز هم، به رویم آغوش گشوده است...؟
من بارها این سوال را با خودم تکرار کرده ام....؛
مگر چقدر می توان، ندید گرفت...
مگر چقدر می توان، بخشید...
مگر چقدر می توان، ندیده خرید....؟؟
❣نام "ستار "، تو، حصن حصین من است...خداااا
و عقل ناچیز من هنووووز، از ستاریت، تو، انگشت به دهان مانده است!!!
❄️ندید گرفتن هايت چنان مرا دلباخته ات کرده، که تصور جاماندن از آغوشت نیز، نابودم می کند...
❄️این رمضان، برای سرکشیدن اسم های تو، سحرخيز شده ام...
مرا به خودت، شبیه می کنی، دلبر رعنا قد من؟
❄️قنوت امشبم، بال درآورده است... به نام نامی "ستار" تو....
❣مرا... مثل خودت...به "ندیدن" عادت بده...؛
یا ستار.... یا ستار.... یا ستار.....
یا ستار العیوب
#جامانده
سید پیمان موسوی طباطبایی
چگونه ؟!...
چگونه میشود یک لحظه چشم از جاده بردارم
که من از شور وحال اربعینیها خبر دارم
چگونه میشود چیزی ببینم غیر از آن جاده
که من با دیدنِ تصویرهایش چشم تر دارم
دوباره شور سرخِ سویِ او رفتن به دل دارم
هوایِ دم به دم لبیک گفتن را به سر دارم
نگو گرمای تابستان، که ناچیز است این گرما
کنارِ آتشی که من از این غم بر جگر دارم
کجا فکر عیال و خانمان دارم که میداند
که او را از همه دلبستگی ها دوستتر دارم
مرا خوانده است آقای عزیزم با دلم امسال
خودم در خانه ام اما دلی گرم سفر دارم
#پیاده_روی_اربعین
#جامانده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@abadiyesher
#اشک...
میگویم از شرح فراق خویش با اشک
گویاتر است این روزهها از واژهها اشک
پیغام ما دلدادگان را میرسانی؟
سویِ قتیلِ اشکها امروز یا اشک
خون خدا روی زمین کربلا ریخت
می ریزد از اندوه او حتی خدا اشک
در حیرتم دنیا چرا باقی است وقتی
می ریزد از غم، حضرت خیرالنسا اشک
لبیک گویش یک جهان هستند با چشم
دارد به لب هر ثانیه یا لیتنا اشک
در اربعینش باز از هر سویِ عالم
جاری شده سوی زمین کربلا اشک
از جادههای اربعین ماندیم اما
با لطف و احسانش عنایت شد به ما اشک
#پیاده_روی_اربعین
#جامانده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🆔@abadiyesher
چایِ عراقی
دیگر نمی گویم:عجب دردِ فراقی
نزدیکِ من هستی اگر چه در عراقی
نزدیک تر از من به من هستی،حبیبم
می گیری از حال دلم هردم سراغی
در قلبِ این لبیک های یا حسینی
همراهِ این اشکِ روانِ اشتیاقی
قلبم برای عشق شیرینت حرم شد
هر بطن و دهلیزش شده،صحن و رواقی
عشق تو بوده از ازل در سینه ی ما
این شورِ بی پایان نبوده اتفاقی
باهرچه می کوشند تا یادت نباشد
اما همیشه یادِ تو باقی ست ،باقی
با ذکرِ نامت باز در مشایه ام من
سیرابِ "مایِ بارد"م کرده ست ساقی
با لطفِ موکب دار پیری باز، کامم
شیرین شده از تلخیِ چایِ عراقی
#چای_عراقی
#پیاده_روی_اربعین
#زیارت
#جامانده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
یک اربعین غم
یک آسمان دارد دلِ تنگ زمین، غم
با بندبند دهر گردیده عجین، غم
دارند یکیک قدسیان اندوه در جان
دارد به جانش حضرتِ روح الامین، غم
در ماتم جانکاهِ ثارالله دارند
آیاتِ نورانیِ قرآن مبین، غم
از چه نمیگیریم از این داغ آتش
از چه نمیمیریم از این ماتم از این غم
تا عالم هستی به پا باشد، یقین هست
با قلبهای عاشقانش همنشین ،غم
دارد دلِ زینب پس از داغِ فراقش
هر ثانیه ،اندازه ی یک اربعین غم
#اربعین
#جامانده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🆔@abadiyesher