دل دریایی من؛ موج فرو خور، زود است
تا به دریا برسی، راهنمایت رود است
تن به این آتش پر فتنه مزن ، اول کار
حاصل سوختن تند و پریشان دود است
شوق پرواز برای تن ما تنها تا
مرزهای قفس ِتنگِ غبار آلوده است
دهنش گل ! که در آغاز سفر گفت به من
هرچه سرمایه در این کار گذاری، سود است
شهر با زلزلهی چشم غزلخوان تو گر
چاره از پیش ندارد ، به یقین نابود است
#حمیدرضا_عرفانیفر